۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

متد فنومنولوژیکی

 
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان 
شین میم شین 
 
۱

ادموند هاسرل
(۱۸۵۹ ـ ۱۹۳۸)
فیلسوف و ریاضی دان اطریشی
از مؤسسین فنومنولوژی
او فلسفه را از پرداختن به مسائل دنیوی نهی می کرد.
فلسفه می بایستی به تحلیل پدیده ها قناعت کند.
او مخالف پسیکولوژیسم هم بود
که
قانون منطق را مبتنی بر روندهای روانی می دانست
و
به
 انکار اصولی عینیت می پرداخت.
جریانات زیر تحت تأثیر هاسرل بوده اند:
اگزیستانسیالیسم پونتی، سارتر و هایدگر
تئوری انتقادی تئودور آدورنو
جامعه شناسی آلفرد شولتسه
آثار او بر ۴۰ هزار صفحه بالغ می شوند:
در باره عدد
فلسفه حساب
فلسفه بمثابه علم سختگیر
ایده هائی راجع به فنومنولوژی و فلسفه فنومنولوژیستی

·     متد فنومنولوژیکی جریانی در فلسفه بورژوایی است که در رابطه با فلسفه هاسرل است.

۲
·     برای فنومنولوژی جهت شناخت ماهیت چیزها نه استقراء الزامی است و نه استنتاج.

۳
·     برای فنومنولوژی جهت شناخت ماهیت چیزها فقط باید از تداعی و الهام (ماهیت نگری)، از شناخت بی واسطه ماهیت بهره برگرفت.

۴
·     گویا بر اساس این متد فنومنولوژیکی می توان به طرز اپریوری (ماورای تجربی) به فرمولبندی قوانین نایل آمد.
·     قوانینی که مستقل از شناخت تجربی اند.

۵
·     بدین طریق فنومنولوژی به شالوده هر علم منفرد و به ویژه به شالوده جامعه شناسی مبدل می شود.

۶
·     متد فنومنولوژیکی در جامعه شناسی که به مثابه فرم معینی از ایراسیونالیسم (خردستیزی) منطقی و ایدئالیسم منطقی نمودار می گردد، به ویژه در آلمان فدرال وسیعا اشاعه یافته است، که از نقطه نظر معینی تداوم تاریخفلسفه گمانورز (اسپه کولاتیو) تحت علامت جامعه شناسی است.

۷
·     نمایندگان اصلی متد فنومنولوژیکی به شرح زیر بوده اند:

الف
·     الف. فیرکاندت
ب
·     ماکس شلر
پ
·     ت. لیت
ث
·     برای مدتی ت. گایگر  که همزمان با توسعه بررسی های امپیریکی (تجربی) در جامعه شناسی سر و کار داشت که سبب مردود دانستن متد فنومنولوژیکی توسط او شد.

ج
·     ه. شلسکی بر خلاف گایگر، کوشید تا نوع خاصی از تئوری جامعه صنعتی مبتنی بر طرح فنومنولوژیکی کاذبی از جامعه سر هم بندی کند که به طرز غیرتاریخی تدوین شده است.

·     مراجعه کنید به جامعه

۸
·     متد فنومنولوژیکی در جامعه شناسی بورژوایی، ماهیتا به معنی جایگزین سازی جامعه شناسی با روانشناسی است و مؤسسین متد فنومنولوژیکی شخصا و صریحا اعلام می دارند که  نه بررسی امپیریکی (تجربی) جوامع تاریخی، بلکه آنالیز (تجزیه و تحلیل) روانگذشت های روانی انسان هایی که در این روابط قرار دارند، کسب و کار شان (موضوع بررسی شان) است.

·     (اصطلاح روانگذشت را مدیون احسان طبری هستیم. مترجم)

۹
·     حتی جامعه شناسی بورژوایی (به ویژه نمایندگان جامعه شناسی امپیریکی) در رابطه با متد فنومنولوژیکی تأکید می ورزند که انواع جامعه شناسی مبتنی بر این متد، به درد بررسی سوسیولوژیکی مشخص نمی خورند و نمی توانند جای ماهیت نگری بررسی های امپیریکی پدیده ها و روند های اجتماعی را بگیرند.
·     برای اینکه متد فنومنولوژیکی انتزاعی است.
·     بی اعتنا به واقعیت تاریخی است.
·     بی اعتنا به حقایق امور است و در حوزه عامیات اسپه کولاتیو (گمانورز) درجا زده و یخ زده (دچار انجماد گشته) است.

۱۰
·     از آنجا که متد فنومنولوژیکی جامعه شناسی پسیکولوژیکی سازی است، جریانی ضد پوزیتیویستی در جامعه شناسی بورژوایی است و به دلیل اسپه کولاسیون (گمان ورزی) ایراسیونالیستی ـ ایدئالیستی مخالف پوزیتیویسم است. 

۱۱
·     متد فنومنولوژیکی اما همزمان به همین دلیل در تضاد با انتقاد ماتریالیستی ـ دیالک تیکی از پوزیتیویسم قرار دارد.

۱۲
·     متد فنومنولوژیکی ضمنا علیرغم پیوندش با آموزه رابطه که به ویژه خود را در خصلت انتزاعی و غیرتاریخی اش نمودار می سازد، به دلیل مخالفتش با ملاحظه کمی ساز و خارجی ـ ظاهری جامعه در آموزه رابطه و به طور کلی  به دلیل جامعه شناسی فرمال ـ آنالیتیکی (صوری ـ تحلیلی) اش زیر علامت سؤال قرار داده می شود.

۱۳

فردیناند تونیس
 (۱۸۵۵ ـ ۱۹۳۶)
جامعه شناس، اقتصاد دان طبیعی، فیلسوف آلمانی
مؤلف آثار بیشمار:
جامعه و همبود
به لحاظ معرفتی ـ نظری
طرفدار وحدت همه علوم بود

·     از این رو بر خلاف فردیناند تونیس، «وجود اجتماعی» (که ضمنا به طرز الهامی درک می شود)، اصولا در مقایسه اش با آموزه «همبود و جامعه»، به طرز دیگری تعریف (تعیین) می شود.
·     چون گویا برای فرد نباید سمتگیری ماقبل شخصی وجود داشته باشد.

۱۴
·     بنیان جامعه، بیشتر رابطه درونی تلقی می شود.
·     آنسان که قوی ترین فرم بارز جامعه را همبود تشکیل می دهد.

۱۵
·     از این رو، مناسبت هر فرد به مثابه شخص در پیوند با فرم های همبود، به ویژه در رابطه با اشخصاص دیگر، ماهیتا (عمدتا) از منظر تعلقات ارزشی فرد درک می شود که به نوبه خود در جامعه شناسی فرمال ـ آنالیتیکی (صوری - تحلیلی) قدیم و قبل از همه در آموزه رابطه اساسا مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.

۱۶
·     این خودویژگی های متد فنومنولوژیکی سبب می شوند که آن اگر دقت شود، ربطی به متد سوسیولوژیکی ندارد.

۱۷
·     متد فنومنولوژیکی را می توان جامعه ـ فلسفه اسپه کولاتیو (گمانورز)، ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردستیزی) و همزمان غیرتاریخی محسوب داشت.

·     مراجعه کنید به جامعه شناسی فرمال، تاریخ جامعه شناسی ، رابطه

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر