۱۳۹۸ بهمن ۲۷, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۵۶)

   
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
یاسر عزیزی

پسِ پشتِ پیراهن پاره پاره‌ی آرزوهای جوانمرگم
سینه‌ی زنی است
که به جای دو‌ پستان
دو چشم دارد.

آرزوهای من هرگز چیزی ننوشیده‌اند.

تنها با چشم‌های بسیار
به راه مانده‌اند.

معنی تحت اللفظی:
پیراهن پاره پاره ی آرزوهای جوانمرگم را اگر درآوری
سینه زنی پدیدار خواهد شد که به عوض دو پستان
دو چشم
دارد.
آرزوهای من
پستان برای تغذیه و تقویت و توسعه و تکامل نداشته اند.
فقط چشم برای انتظار داشته اند.

۱
در این شعر موجز یاسر
حال و روز روشنفکریت علیل و ذلیل کشوری پوئه تیزه و تئوریزه می شود که اسمش هزاران سال قبل ایران بود
و بعد
عیران شده است.

۲
هنر نزد ایرانیان بود و بس
(هنر یکی از مفاهیم مهم فلسفی حکیم کمونیست طوس است و به معنی خرد نظری و عملی (کانت صلواة الله علیه) است)
و
انتظار نزد عیرانیان است و بس.

۳
در مفهوم انتظار
پاسیویته (انفعال) نظری و عملی
تجرید یافته است.

۴
بی جهت نیست که نیما می گوید:
تو را من چشم در راه ام.
و
نمی گوید:
تو را من پای در راه ام.

۵
آرزوی نیما نیز زنی هرجایی است
که
جای مضخص و ثابت و روشن ندارد
و
نمی توان به سراغش رفت.
فقط می توان چشم در راهش بود.

۶
آرزو
همان اوتوپی معروف است
که
باید نفی شود و به علم استحاله یابد.

۷
هنر بزرگ کلاسیک های مارکسیسم
تبدیل اوتوپی به علم بوده است
و
تبدیل آرزو به عمل

۸
سعدی دیالک تیک تئوری و پراتیک (نظر و عمل) را می شناخته است و نقش تعیین کننده را بسان مارکس در پراتیک (عمل) دانسته است:
به عمل کار برآید به سخندانی نیست.

۹
البته سعدی بهتر از هر کس دیگر می داند که عمل = مادیت یابی سخن (اندیشه)

۱۰
به همین دلیل لنین می گوید:
بدون تئوری انقلابی (سخن و اندیشه انقلابی)
جنبش (عمل) انقلابی محال است.

۱۱
به همین دلیل عیرانیان
نه
انقلاب
بلکه عنگلاب می کنند

۱۲
عیرانیان
نخست تئوری عنقلابی
را
می آموزند و می آموزانند
مثلا تشیع سرح و سیاه حشری 
را
و
نه
تئوری انقلابی
 را

۱۳
به همین طریق
فاجعه
آغاز می شود
و
جامعه
طویله
 
اشاره ای به یکجانبگی عشق

۱
عشق
اصولا و اساسا
یکجانبه
است.

۲
عشق مادر و پدر به فرزند
به دلایل طبیعی
غریزی
اجتماعی
به ویژه
یکجانبه است.

۳
فرزند هر کس
نه
عاشق او
بلکه
نافی دیالک تیکی او ست.

کریم هم می دانست:
انما اولادکم .... فته
عدم لکم.

فرزندان تان دشمنان شما هستند.

۴
اگر
فرزند کسی
نامشروع و یا ناتنی باشد
می تواند عشاق او باشد.
استثناء این است.

۵
این یکجانبگی
شامل حال کل هستی
از نبات تا جانور و انسان
می شود.

۶
اگر چنین نبود
هستی طبیعی، جامعه ای و فکری
مرداب می گشت
و
توسعه
متوقف می گردید.

۷
طرز و طریق توسعه هر چیز و هر پدیده و روند و سیستم (انسان، اندام، جامعه، فکر)
از 
معبر دیالک تیک پیوست و گسست
می گذرد:
نو
کهنه را
نفی دیالک تیکی می کند:
یعنی
مثلا فرزند
جنبه های مثبت و مفید ننه و بابای خود را جذب و حفظ می کند و توسعه می دهد
و
جنبه های منفی و مرده و مزاحم آنها را نقد و حذف می کند و دور می اندازد.

۸
این یک قانون دیالک تیکی است:
قانون نفی نفی

۹
خود ننه وبابا
هم
به نوبه خود
ننه و بابای خود را
نفی دیالک تیکی کرده اند.

۱۰
طریق و دلیل توسعه و تکامل
در
طبیعت و جامعه و تفکر
همین است
 
عشق
ربطی به جنون ندارد.

عشق اما می تواند به جنون استحاله یابد.

چگونه؟
در چه صورت؟

ضمنا
جنون چیست؟
 
دست به دست شدن خرابه ها
به
قیمت جان هزاران تن و دربدری دهها هزار تن

به ستوه آمده ایم.
بس کنید
ای مجانین بی شرم و شعور



ما عزادارانِ چهل و یک ساله‌ایم.
ما گرفتار جهنمی‌ترین حکومت تاریخیم.
اما زنده می‌مانیم تا دادخواهی را ببینیم تا عدالت راببينيم.
مشد حریف حواس پرت بی خبر از تاریخ و جغرافی

۱
به همین خیال خوش
خوش باش
مشد حریف

۲
راستی
دادخواهی
به
چه معنی است؟

۳
دادخواهی
از
مفاهیم خر رنگ کن باستانی است

۴
خلایق خر
مثلا
برای دادخواهی
به دربار انوشیروان جانی می رفتند

۵
ورثه انوشیروان جانی
اکنون
جماران نشین اند
و
در سنت انوشیروان
به
عوض آب خنک
خون می نوشند.

۶
فردای سکنه این طویله
همیشه بدتر از دیروز آنها ست.

۷
شاه
بهتر از شیخ بوده است.

۸
شاه بدرتین مخالفین خود
را
مثلا
به
۲ سال حبس
محکوم می کرد

۹
شیخ
بهترین دوستان خود
را
اگر به ۲۰ سال محکوم کند
حریف محکوم
قربان ـ صدقه اش می رود که شقه شقه اش نکرده است.

۱۰
فردای بهتری در دیدرس نیست.

۱۱
چون
طویله
طویله تر شده است و سکنه طویله خرتر و خردستیزتر و خونخوارتر و خونریزتر

۱۲
پنبه از گوش برون آر و نیوش
کودکان طویله خود را ادامه دهنده راه سلیمان می دانند.

۱۳
هرگز کسی
در
جویبار کثیفی که به لجنزار می ریزد
مرواریدی صید نخواهد کرد.
 
اهانت هالوبه گاو
که
خادم بشر است

من شنیدم که رفته بوده دخو
یک سفر تا به هند و دهلی‌نو

دید جمعی کثیر گاوپرست
گفت: عجب، واقعن که مسخره است

در زمانی که دوره‌ی اتم است
فهم این خلق زیر دیپلم است

هندویی گفت: آی ایرانی
تو از آداب ما چه می‌دانی؟

گاو اگرچه مقدس است این‌جا
گوشتش را نمی‌خوریم ابدا

بول او را به روی میمالیم
به چنین اعتقاد می‌بالیم

لیک هرگز ندیده هیچ احد
این که هندو به گاو رای دهد
 
از سکوت تا سقوط

۱
شعار مرگ بر امریکا
فی نفسه
شعاری ضد علمی، ضد عقلی، ضد خلقی و ضد انقلابی بوده است.

۲
شعار مرگ بر امریکا
افشاگر جهل مطلق فاشیسم، فوندامنتالیسم و فئودالیسم و میلیتاریسم جهال جماران بوده است.

۳
شعار مرگ بر امریکا
فرمی از چپ نمایی عوام فریبانه فاشیسم، فوندامنتالیسم و فئودالیسم و میلیتاریسم بوده است
و
بی محتوا و توخالی بوده است.

۴
کسانی که
شعار مرگ بر امریکا
عرعر کرده اند و می کنند
توله های شان
نه
در
طویله جماران
بلکه در همان امریکا علافی می کنند و مدرک می خرند و پوز می دهند.

۵
شعار مرگ بر امریکا
در حقیقت
شعار مرگ بر زحمتکشان امریکا بوده است

۶
چون
فاشیسم، فوندامنتالیسم و فئودالیسم و میلیتاریسم
بدترین دشمن توده های مولد و زحمتکش
و
متحد طبقاتی و طبیعی اقلیت انگل است.

۷
جهال فاشیسم، فوندامنتالیسم و فئودالیسم و میلیتاریسم
ملت می بینند و نه سیستم
ملحد و کافر و منافق می بینند و نه همنوع

۸
برای جهال فاشیسم، فوندامنتالیسم و فئودالیسم و میلیتاریسم
فرقی بین توده پابرهنه و میلیاردر غرقه در عزت و رفاه و لذت
وجود ندارد.

۹
به همین دلیل
بمب اجامر
در
قطار حامل کارگران مهاجر از امریکای لاتین در مادرید
منفجر می شوند

۱۰
به همین دلیل
خانه های پیران آنتی فاشیست در روسیه
و
بیمارستان های آن سامان
مورد حمله اجامر قرار داده می شوند.
هواپیمای مسافربری در کنیا و غیره
به
موشک بسته می شوند.
پیران توده آش و لاش و لاشه می شوند و طعمه ددان خاوران
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر