۱۳۹۸ اسفند ۶, سه‌شنبه

چشم ها را باید شست، مارکسیستی باید دید. (۱۳)


تأملی
از
مسعود بهبودی

۱
برادر
ناامیدم کردی.
اجامر را آورده اند
در
مرکز خاورمیانه
قرار داده اند
و
از
زمان استقرار آنها
خاورمیانه
رنگ صلح ندیده و نخواهد دید

این ادعای جاهلانه و بی شرمانه حریف
را
از
دهن هر لاشخور بی سر و پایی
شنیده ایم، می شنویم و خواهیم شنید.

برای درک محتوای طبقاتی و ماهوی این جفنگ 
باید
آن
را
زیر ذره بین فلسفی 
نهاد
و
تجزیه و تحلیل کرد:

۲
برادر
ناامیدم کردی.

حریف
در
سنت زباله های حزب الله
ما
را
برادر
خطاب می کند.

حریف همآخور نئاندرتال ها ست
و
هماندیش دگراندیش خود
را
که
پیگیرترین مبلغ ایده ئولوژی پرولتاریا ست،
برادر
خطاب می کند.

بدین طریق
دست حریف نئاندرتال رو می شود.


سؤال
برای ما
این بوده که تفاوت حزب اللهیسم با نئاندرتالیسم
چیست؟

میان حزب اللهیسم و نئاندرتالیسم
به
لحاظ ایده ئولوژیکی 
و
جهان بینی
کم ترین تفاوتی وجود ندارند.

حزب اللهی
که
همچنان و هنوز
حزب نئاندرتالیستی خاورانخواب
را
منفور
قلمداد می کند.

وقتی
گفته می شود
که
جامعه
طویله شده و خلایق خر به عوض اندیشیدن، عرعر می کنند،
بعضی از مؤدبان دهندریده
به
منبر اخلاقی ـ فئودالی می روند و ادب موعظه می کنند.

۳
اجامر را آورده اند
در
مرکز خاورمیانه
قرار داده اند.

حریف نیمه حزب الله ـ نیمه نئاندرتال،
فرزانه ترین خلق خاورمیانه و جهان
را
اجامر
می نامد.


البته
واژه اجامر
را
حریف
از
ما
دارد
که
در
رابطه با لاشخورها و شعبان بی مخ های جماران
به
کار می بریم.

۴
اجامر را آورده اند
در
مرکز خاورمیانه
قرار داده اند.

حریف نیمه حزب الله ـ نیمه نئاندرتال 
چنان وانمود می کند
که
انگار
خلق یهود
فاقد ریشه های عمیق در خاک فلسطین و زمین شرمگین
است
و
چیزی از جنس قارچ است
که
امپریالیسم جهانی
 آورده
و
در
مرکز خاورمیانه
کاشته است.

حریف 
حتی
از
محتوای قرآن کریم،
بی خبر است.
 
همین حرف حریف
مملو از ایده ئولوژی فاشیستی ـ آنتی کمونیستی
است.
 همین حرف حریف
را
اعضای طبقات حاکمه امپریالیستی و فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی
در
مورد احزاب کمونیست و کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم
هم
نشخوار می کنند.

به 
زعم این زباله ها
حزب توده
ریشه در سرزمین ایران
نداشته است.

حزب کموینست ایران و حزب توده
قارچی 
بوده
که
بلشویسم منفور

 آورده
و
در
ایران
کاشته است.


حریفی می گفت:
از
همکلاسی آلمانی ام در دانشگاه
پرسیدم:
مارکس
را
می شناسی؟

جواب داد:
مارکس
آلمانی نبود،
بلکه
روس 
بود.

من
برادران مارکس
را
می شناسم.

این حرف دانشجوی کودن آلمانی
ماهیتا
همین حرف حریف کودن نیمه حزب اللهی ـ نیمه نئاندرتال
است:
 مارکس
را
بلشویک ها
آورده اند
و
در
آلمان
کاشته اند.

آنهم
صد سال
قبل از اینکه در روسیه
بلشویسم
تشکیل شود.

حریف کودن نیمه حزب اللهی ـ نیمه نئاندرتال
از 
تاریخ معاصر خلق یهود
از
مقاومت و مبارزه سلحشورانه اش
بر
ضد امپریالیسم انگلیس،
از
انتقال یهودیان به اردوگاهی در قبرس توسط اجامر انگلیسی
از
جنگ یهودیان در دهها جبهه و سنگر
یا
از
فرط بیسوادی
خبر ندارد
و
یا
به
دلیل تعلقات طبقاتی - ارتجاعی
نمی خواهد خبر داشته باشد.

سؤال برای ما
راه حل حریف کودن نیمه حزب اللهی ـ نیمه نئاندرتال
برای مسئله فلسطین است؟

۵
اجامر را آورده اند
در
مرکز خاورمیانه
قرار داده اند
و
از
زمان استقرار آنها
خاورمیانه
رنگ صلح ندیده 
و
 نخواهد دید


در
فعل
 «خاورمیانه
رنگ صلح 
ندیده 
و
 نخواهد دید.»
هم
آنتی سیمیتسم ریشه ای حریف کودن نیمه حزب اللهی ـ نیمه نئاندرتال
تبیین می یابد
(تئوری توطئه ضد یهودی رایج از دیرباز، خرد و خراب سازی همه کاسه ها و کوزه ها بر سر خلق یهود)
و
هم
«آرزوی فاشیستی ـ آنتی سیمیتیستی معروف به ریختن یهودی ها به دریا.»

موضع حریف کودن نیمه حزب اللهی ـ نیمه نئاندرتال
کمترین فرقی با موضع فاشیست ها و فوندامنتالیست ها و فئودالیست های حماس و زباله های دیگر
ندارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر