۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

هرمزیانیسم (۱)


گئورگ هرمز
(۱۷۷۵ ـ ۱۸۳۱)
تئولوگ کاتولیکی، فیلسوف آلمانی
مؤسس هرمزیانیسم
 
پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
 شین میم شین
 
۱
·      هرمزیانیسم به تعلیمات تئولوژیکی ـ فلسفی فیلسوف کاتولیکی، به نام گئورگ هرمز و طرفداران او اطلاق می شود که در فلسفه کاتولیکی آلمان در سال های ۲۰ و ۳۰ قرن نوزدهم میلادی تأثیر چشمگیری باقی گذاشت.

۲
·      تعلیمات هرمز در پیوند تنگاتنگ با تقویت مجدد کاتولیسیسم در آلمان، در دوره ارتجاع و رستاوراسیون (احیا مناسبات اجتماعی قبل از انقلاب) به وجود آمد.

۳
·      هدف هرمز این بود که برای دفع خطرات وارده از سوی فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان بر اعتقادات، فلسفه و تئولوژی کلیسای کاتولیکی، از نو به اثبات فلسفی اعتقادات کاتولیکی بپردازد.

۴
·      این اثبات از نو می بایستی دیگر نه به طرق سنتی اسکولاستیکی که به نظر هرمز زیر ضربات کانت رسوا و بی اعتبار شده بودند، بلکه بر مبنای معارف و قوانین اساسی فلسفه معاصر صورت گیرد.

۵

یوهان گوتلیب فیشته
 (۱۷۶۲ ـ ۱۸۱۴)
یکی از برجسته ترین نمایندگان ایدئالیسم آلمانی


·      از این رو، هرمز می کوشد، این وظیفه را نه فقط در مبارزه بر ضد فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان، بلکه همچنین در وابستگی به فلسفه عصر جدید و قبل از همه، فلسفه دکارت، کانت و فیشته به انجام رساند.

۶
·      هرمز این اصل را مبنای کارخود قرار می دهد که تئولوژی کاتولیکی تنها زمانی می تواند دوام بیاورد که حاوی پایه فلسفی مطمئنی باشد.

۷
·      به نظر هرمز، «دلیل صحت عقیده باید مقدم بر عقیده باشد!»

۸
·      به نظر او تئولوگ «برای اطمینان، باید قبل از هرچیز، شالوده فلسفی خود را تضمین کند.
·      شالوده ای که می خواهد بر روی آن عمارت خود را برپا دارد و باید، حداقل در این جا، به اطاعت ناخواسته از خرد، یعنی فرامین خرد محض، گردن نهد.»
·      (هرمز، «مقدمه ای بر تئولوژی مسیحیت کاتولیکی»، ص ۲۰، ۱۸۱۹)

۹
·      اما اطاعت ناخواسته از خرد، برای هرمز، به معنی اطاعت از متد «شک مثبت»  است:
·      شک کردن در همه جا و حتی الامکان هرچه بیشتر!
·      اظهار نظر صریح و روشن کردن، تنها زیر تازیانه مطلق عقل!

۱۰
·      هرمز، به پیروی از«شک مثبت»، به حل سه مسئله اساسی زیر می پردازد:

الف
·      آیا حقیقت عینی وجود دارد؟
·      یعنی آیا انسان قادر است، جهان خارج مستقل از شعور خود را بشناسد؟

ب
·      آیا خدائی وجود دارد و اگر وجود دارد، چگونه به وجود آمده است؟

ت
·      آیا نزول وحی الهی به انسان ها امکان پذیر است و اگر امکان پذیر است، تحت چه شرایطی باید آن را واقعی تلقی کرد؟

۱۱
·      هرمز به هر سه پرسش فوق الذکر پاسخ مثبت می دهد.

۱۲
·      او می کوشد تا عینیت شناخت انسانی را توجیه کند.

۱۳
·      او اگرچه اقرار می کند که مقایسه تصویر و شیئی تصویر برداری شده (عکس و اصل) محال است، ولی اگنوستیسیسم کانت را به انحای مختلف و چه بسا، به درستی رد می کند:

الف
·      به قول هرمز، آنچه در حواس ما وجود دارد، به میل ما وابسته نیست.

ب
·      کانت در باره تجسم حسی در حالت مشخص آن، توضیح کافی نمی دهد ....

۱۴
·      به نظر هرمز، خرد عملی نیز «باور عقلی» به واقعیت (واقعی بودن) جهان خارج را، یعنی عینیت شناخت انسانی را الزامی می سازد:
·      تنها زمانی که ما در یک جهان واقعی حرکت می کنیم، تکالیف اخلاقی می توانند الزامی قلمداد شوند.

۱۵
·      هرمز برای حل مسئله دوم، به اثبات کوسمولوژیکی (مبتنی بر کیهان شناسی) سنتی خدا متوسل می شود.

۱۶
·      او ادعا می کند که انسان ها برای اینکه قوانین اخلاقی را قبول کنند، به وجود وحی نیاز دارند و با این ترفند، به توجیه وحی می پردازد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر