۱۳۹۸ بهمن ۲۱, دوشنبه

جانبداری

 
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین
جانبداری
ادامه

۱
·    جانبداری، بنیاد سیاسی و فلسفی جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی و اصل تئوریکی ـ متدیکی (نظری ـ اسلوبی) آن است.

۲
·    جانبداری بیانگر وابستگی طبقاتی جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی به طبقه کارگر و به جهان بینی طبقه کارگر است.

۳
·    جانبداری جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی در مبارزه سیاسی از جانبداری بنیاد فلسفی اش تفکیک ناپذیر (جدانشدنی) است.

۴
·    گرایش جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی به مثابه علم در جهت کشف تمایلات توسعه واقعیت جامعه ای و قانونمندی های توسعه آن با منافع طبقه کارگر مطابقت دارد.  

۵
·    طبقه کارگر به دلیل نقش تاریخی اش در شناخت قانونمندی های فوق الذکر ذینفع است.

۶
·    آماج و کردوکار طبقه کارگر بر پایه انطباقش با الزامات جامعه ای، محرک پژوهش علمی است.

۷
·    در نتیجه، جانبداری مارکسیستی کمترین سنخیتی با جانبداری سوبژکتیویستی از منافع این و یا آن گروه منفرد ندارد.

۸
·    در جامعه شناسی عمومی (عام) در هیئت ماتریالیسم تاریخی، جانبداری ایده ئولوژیکی ـ جهان بینانه به بخش تئوریکی محتوایی و به اصل تئوریکی ـ متدیکی پژوهش سوسیولوژیکی تبدیل می کند و بدین طریق و فقط بدین طریق کشف حقیقت عینی امکان پذیر می گردد.

۹
·    سمتگیری پژوهش سوسیولوژیکی  به سوی جامعه ـ تئوری علمی (ماتریالیسم تاریخی) ضرورت دارد.
·    برای اینکه هر رخداد اجتماعی در تحلیل نهایی با  مناسبات اقتصادی مشروط می شود.

۱۰
·    پژوهش سوسیولوژیکی زیرعرصه های کوچک و بزرگ جامعه فقط در صورتی به کشف حقیقت عینی با توجه به روندهای جاری در این عرصه ها نایل می آید که این روندها را در پیوند با کل ارگانیسم جامعه ای با توالی درست نظام بخشد.

۱۱
·    جانبداری ایده ئولوژیکی ـ جهان بینانه و شرط عملی ـ سیاسی میان جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی و طبقه کارگر وحدت مستقیمی را تشکیل می دهند.
·    وحدتی که در کل روند شناخت سوسیولوژیکی، جامه عمل می پوشد. (واقعیت می یابد.)

۱۲
·    این بویژه در اجرای بررسی های امپیریکی (تجربی) اعتبار دارد. 

۱۳
·    موضع مبتنی بر جانبداری، تعیین کننده ی آماجگزاری،  موضوع گزینی، فرضیه سازی، اجرا و ارزیابی بررسی های امپیریکی است.

·    مراجعه کنید به آماج، آماجگزاری

۱۴
·    بدین طریق، آماج ها و همراه با آماج ها، مجموعه سمتگیری پژوهش سوسیولوژیکی، بسته به امیال سوبژکتیو تعیین نمی شوند.
·    بلکه از الزامات عینی تسلط فراتر و بنیادی تر بر توسعه جامعه ای حاصل می آیند.

۱۵
·    این آماج ها به عنوان مثال با وظایف خاص جامعه شناسی مارکسیستی–ـ لنینیستی به مثابه حلقه علوم هدایت (رهبری) در تشکیل سیستم جامعه ای توسعه یافته سوسیالیسم و شرکتش در مبارزه ایده ئولوژیکی ـ جهان بینانه مارکسیستی بر ضد فرقه های مختلف ایده ئولوژی بورژوایی تعیین می شوند.

۱۶
·    خودشناسی (هویت یابی) جانبدارانه جامعه شناس با این وظایف عامل محرک مثبتی در کار او ست.

۱۷
·    اصل جانبداری از مراحل منفرد پژوهش (از تک تک مراحل پژوهش) شروع می شود و به استفاده نتایج حاصله از پژوهش می رسد.

۱۸
·    جامعه شناس مارکسیستی ـ لنینیستی بر خلاف جامعه شناس بورژوایی نسبت به کاربست نتایج پژوهشی خویش مستقیما احساس مسئولیت می کند.

۱۹
·    پراتیک جامعه شناس همواره روند توسعه تمامجامعه ای است. 

۲۰
·    جامعه شناس باید کردوکار خود را و نتایج پژوهشی خود را در روند توسعه تمامجامعه ای نظام بخشد و آن را به مثابه محک حقیقت تلقی کند.

۲۱
·    این اما از جامعه شناس موضعگیری جانبدارانه نسبت به این روند و شرکت آگاهانه در این روند را طلب می کند.

۲۲
·    تنها چنین پژوهش سوسیولوژیکی مبتنی بر جانبداری با وظیفه گزاری در پراتیک مطابقت پیدا می کند و همزمان همواره به گرایشات توسعه عینی جامعه نزدیک و نزدیک تر می شود. 

۲۳
·    جانبداری جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی اصلی است که آشکارا نمایندگی و قاطعانه و پیگیرانه حفظ می شود.

۲۴
·    جامعه شناسی بورژوایی بر خلاف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی مبلغ اوبژکتیویسم فراگیری است که گویا موضعگیری «بی طرفانه» دارد و بی تفاوتی (خنثاییت) فلسفی می طلبد. 

۲۵
·    این اوبژکتیویسم در جامعه شناسی بورژوایی، خود را در اصل «آزادی (برائت، فراغت) از ارزیابی ارزشی» نمودار می سازد که مدت های مدیدی در جامعه شناسی بورژوایی مسلط بوده است.
 
۲۶
·    جامعه شناسی بورژوایی بی اعتنا به تفاوت مکاتب و جریانات آن،  بی طرف نیست.

۲۷
·    اوبژکتیویسم جامعه شناسی بورژوایی فقط بیانگر جانبداری شرمگین آن است.

۲۸
·    جامعه شناسی بورژوایی بسته و وابسته به طبقه حاکمه است. 

۲۹
·    جامعه شناسی بورژوایی جزئی از روبنای ایده ئولوژیکی جامعه بورژوایی است . 

۳۰
·    جامعه شناسی بورژوایی  از بدو تشکیلش مورد استفاده مکانیسم حاکمیتی بورژوازی امپریالیستی قرار گرفته است.

۳۱
·    اوبژکتیویسم جامعه شناسی بورژوایی، سوء استفاده از نتایج پژوهشی سوسیولوژیکی توسط اقشار طبقه حاکمه را تسهیل می کند.

۳۲
·    باور سوبژکتیو بسیاری از جامعه شناسان بورژوایی به «استقلال آکادمیکی» خویش و در پیوند با آن به موضعگیری «بی طرفانه» و «غیرسیاسی» خویش تغییری در جایگاه و موضع عینی جامعه شناسی بورژوایی نمی دهد.

۳۲
·    مواضع طبقاتی متضاد روشنفکریت بورژوایی بنیانی برای توهمات مختلف راجع به جامعه بورژوایی اند که در اوبژکتیویسم، فرمولبندی تئوریکی خود را پیدا می کنند.

·    مراجعه کنید به اوبژکتیویته (عینیت)

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر