۱۳۹۸ بهمن ۲۷, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۵۴)

   
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
فاشیسم (پان اسلامیسم) و فوندامنتالیسم (خمینیسم) و میلیتاریسم (سپاه کثافت پاسداران عنگلاب اسلامی)
 ۴۱ سال پیش 
روی کار آمده است.

۱
ملت با دست خالی
نمی تواند این غده سرطانی را جراحی کند.

۲
به همان سان که فاشیسم ایتالیا و آلمان و داعش و طالبان و غیره
توسط متفقین و امثالهم سرنگون شده اند.

۳
فاشیسم (پان اسلامیسم) و فوندامنتالیسم (خمینیسم) و میلیتاریسم (سپاه کثافت پاسداران عنگلاب اسلامی)
بسان فاشیسم آلمان و ایتالیا
کشور و ملت را با خود به گور خواهند برد.

۴
ایران ویران و شقه شقه خواهد شد.

۵
هر واحد قومی هم اکنون
کنام پانیسمی (فاشیسمی) است که وابسته به دولتی خارجی است
 
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آرى آرى سخن عشق نشانی دارد
حافظ

۱
معنی تحت اللفظی:
سخنم
نشاننده تب و تاب (تپش بی تاب و بی قرار) دل شد
وقتی دیدم که مورد پسند تو (تیمور لنگ) افتاد.

۲
حسن و عیب شعر
در
قاموس خواجه
نه
در
خود شعر
بلکه در
نظر مثبت و منفی شنونده است

۳
معیار تعیین ارزش اثر هنری
نظر مصرفکننده است.
سوبژکت
تعیین کننده است و نه اوبژکت.

۴
و
مصرفکننده
لاشخورهای طبقه حاکمه اند و نه توده

۴
توده
آن می درود عاقبت کار
که
طبقه حاکمه
کشته است.

۵
معروفیت سعدی و حافظ
به دلیل تعلقات طبقاتی آنها ست

۶
به دلیل ایده ئولوگ طبقه حاکمه بودن انها ست.
در
همچنان به همین لولا می گردد.

۷
خواجه با واژه نشان
دل نشان و نشانی
واژه بازی فئودالی می کند.

۸
یکی از مشخصات مهم هنر فئودالی
فرمالیسم است.
 
آره.

ما باید از قضاوت های مبتنی و متکی بر ظواهر امور
دست برداریم
تاریخی ـ مشخص بیندیشیم
و
به
ذات امور ره یابیم.

۱
مثال:
حریف میگه:
ارامنه هم بی تقصیر نبودند
آنهاهم
دز
فرار از طویله ترکیه
خیلی از ترک ها و کردهای ایران را کشتند.

۲
حریف کوتاه بین و کوته اندیش است

۳
دزد آفتابه را می کوبد
ولی دزد دار و ندار ملتی را می نوازد.

۴
حریف نمی اندیشد که چه بر این توده ارمنی آواره در کشتارگاه میلیونی طویله ترکیه گذشته است که به جنون کشیده شده است و به نومیدی سرشته به نفرت از کل بشریت رسیده است

۵
حریف دیگری از جنایات یهودیان در فلسطین گزارش می دهد و از شعبان بی مخ جماران
جهان پهلوان می سازد.

۶
او هم نمی داند که بر این توده یهودی در کشتارگاه های بی حد و مرز چه گذشته است که به بی باوری به همنوع رسیده اند و از هر ریسمان سیاه و سفیدی می هراسند.

۷
توده
را
ارتجاع فئودالی ـ روحانی ـ بورژوایی ـ درباری
بی سر و بی سردار و بی حزب و بی سازمان ساخته بود

۸
طبیعی است که چنین توده بی همه چیزی
دنبال هر لاشخور بی همه چیزی بیفتد.

۹
آنهم
در شرایطی که بقایای حزب توده
هم
از فرط خریت
شعار تشکیل جبهه با خران خردستیزی می دهند.

۱۰
چشم ها را باید شست
مارکسیستی باید دید.
 
از تدین تا تظاهر به تدین (دینداری)

۱
باید میان سرمایه داری (کاپیتالیسم، امپریالیسم) و طبقه سرمایه داران (کاپیتالیست ها) (بورژوازی)
تفاوت گذاشت.

۲
سرمایه داری یک فرم از جامعه است که جای فئودالیسم را می گیرد و جایش را سوسیالیسم می گیرد.

۳
بورژوازی (و نه سرمایه داری) سرسخت ترین منتقد دین بوده است.

۴
کانت حکیم بورژوازی آغازین
تبر بر ریشه های تئولوژی فرود اورده است و کلیسا را به بحران کشیده است.

۵
بورژوازی واپسین
امپریالیسم
با کلیسا و کنیسه و مسجد و برده داران و اشراف فئودال و روحانی به وحدت رسیده است.

۶
بورژوازی واپسین
امپریالیسم اما نماینده تظاهر به تدین است.
ضد مذهبی اند
 
الف
چنین که یخ زده خورشید،
شهرِ مرده
دگر
چگونه تاب آرد سردی زمستان را

۱
معنی تحت اللفظی:
خورشید که این چنین یخ زده است،
شهر مرده
در
غیاب نور و گرما
چگونه می تواند یخبندان زمهریر زمستان را تاب آورد؟

۲
این شعر و این بیت شعر
فی نفسه
خیلی غنی و قوی است.

۳
ایراد ویرایشی مصراع دوم در دست انداز ناچیز ان است
که
بهتر است برطرف شود.

برای این کار
این بیت و یا مصراع
احتمالا باید زیر و رو شود.
کار آسانی نیست.
 
ب
نوید آزادی پیشکش، نمی‌خواهیم
یکی بیاید و قسمت کند غم نان را

۱
معنی تحت اللفظی:
مژده ازادی پیشکش از ما بهتران
ما
از خیر مژده آزادی گذشته ایم
حداقل
غم نان
را
قسمت کنید.

۲
این بیت شعر
هم ایراد منطقی ـ نظری ـ فکری دارد و هم حاوی دست انداز است.

۳
منظور شاعر
نه
نوید آزادی
بلکه
خود آزادی است.

۴
چون نوید آزادی را کماکان می دهند:
طویله جماران امن تر از کره مریخ است
و
سکنه اش آزادتر از سکنه امریکا ست که مهد آزادی است
ظریف و غیره

۵
منظورشان از آزادی هم آزادی طبقه حاکمه است:
در پادگان ها و مدارس و خیابان های شیرکاکائوی امریکا
در سال
۱۵۰۰ نفر می کشند
در
طویله جماران در روز
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر