۱۳۹۸ بهمن ۲۹, سه‌شنبه

متانقدی بر متد نقدی (۳۱)


جامعه باز و بسته
انسان شناسی و فرهنگ
 
 
(همانجا، بشیریه، ص ۷۷).

پوپر 
در 
زمينه آزادي اقتصادي 
معتقد است 
كه 
 دولت
 بايد در امر اقتصاد دخالت كند، 
به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود.
 ولي 
نبايستي 
اين دخالت ها از حد بگذرد 
و
 دچار تغييرات در بازار شود 
كه 
خود نقض آزادي 
را 
در پي خواهد داشت

 مهم ترين هدف زندگي سياسي 
«آزادي» 
است 
 پس شرايط اقتصادي مي تواند در عرصه آزادي مهم جلوه نمايد.

از 
حیث سیاست های اقتصادی
 پوپر 
هوادار نوعی سوسیال دموکراسی
 است 
از 
نظر او 
آزادی اقتصادی بی حد و حصر
 مخل آزادی و دموکراسی است
 پوپر
 از 
دولت رفاهی 
و
 ایجاد مؤسساتی برای حمایت از طبقات پایین و مداخله دولت در اقتصاد
 دفاع می کند.
.. 
به هر شکل 
در
 سرمایه داری پیشرفته 
آزادی کامل بازار 
متصور نیست 
زیرا اگر دولت هم مداخله نکند 
 انحصارات شرایط رقابت کامل
 را
 از بین می برند.
ما 
این فرمایشات بشیریه راجع به جامعه باز و بسته پوپر
را
تجزیه و تحلیل می کنیم
تا
ضمنا
تفکر مفهومی 
را
تمرین کنیم.
 
۱
پوپر 
در 
زمينه آزادي اقتصادي 
معتقد است 
كه 
 دولت
 بايد در امر اقتصاد دخالت كند، 
 
بشیریه
اصلا
از
خود
نمی پرسد
که
تعریف مفهوم «آزادی اقتصادی»
چیست.
 
بشیریه
بدون تعریف مفهوم «آزادی اقتصادی» و بی نیاز از تعریف آن،
عوامفریبانه
اعلام می کند
که
دولت
(دولت کدامین طبقه اجتماعی؟)
باید در امر اقتصاد مداخله کند.
 
خر تو خر مفهومی
به
همین می گویند.
نه
مفهوم «آزادی اقتصادی»
تعریف می شود
و
نه
مفهوم دولت.
 
این 
اما
مانع آن نمی شود که دولت (؟) در اقتصاد مداخله کند.
 
چیز نامطلوب مهمی
اما
در
این میان
ناگفته می ماند.
 
یکی
از
مهم ترین مشخصات جامعه بسته
(جوامع به اصطلاح سوسیالیستی)
همین مداخله دولت در امر اقتصاد 
بوده است.
 
بشیریه و پوپر
اما
این حقیقت امر
را
مسکوت می گذارند و می گذرند.
 
این
هنوز چیزی نیست.
 
چیز  
دلیل قوی و معنوی بشیریه و پوپر
بر
ضرورت مداخله دولت در امر اقتصاد است:

۲
پوپر 
در 
زمينه آزادي اقتصادي 
معتقد است 
كه 
 دولت
 بايد در امر اقتصاد دخالت كند، 
به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود.
 
منظور از این حد و مرز و نحوه و نوع مداخله دولت در امر اقتصاد 
 به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود
چیست؟
 
این شرط پوپر
می تواند به دو معنی باشد:
 
الف
به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود.
 
معنی اول این مفهوم
این می تواند باشد
که
با
مداخله دولت در امر اقتصاد،
آزادی اقتصادی
پدید می آید و امکان پذیر می گردد.

چون
دولت
می تواند
با
وضع قوانین
مانع بلعیده شدن بورژوازی خرد توسط بروژوازی کلان و ذلت توده کارگران و رنجبران
شود.

منظور پوپر
اما
این نیست.

ب
به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود.
 
معنی دیگر این مفهوم پوپر
این می تواند باشد
که
مداخله دولت در امر اقتصاد
باید
عوامفریبانه باشد.
(مهندسی شده باشد.)
 
در ادامه همین لاطائلات
این حقیقت امر از صراحت می گذرد:
از 
نظر او 
آزادی اقتصادی بی حد و حصر
 مخل آزادی و دموکراسی است.
 
اگر
مداخله دولت عوامفریبانه و مهندسی شده نباشد،
آزادی اقتصادی پوپریستی
مختل می شود
و
دموکراسی فرمال بروژوایی
به
خطر 
می افتد.
 
سؤال
اکنون
این است که پس من ـ زور پوپر از مداخله دولت در امر اقتصاد چیست؟
 
۳
پوپر 
در 
زمينه آزادي اقتصادي 
معتقد است 
كه 
 دولت
 بايد در امر اقتصاد دخالت كند، 
به نحوي كه به آزادي اقتصادي منجر شود.
 
امروز
در
طویله های امپریالیستی
دولت
(یعنی نماینده سیاسی بورژوازی انحصاری)
در
امر اقتصاد
به
همان سان مداخله می کند که پوپر می خواهد.
دولت
با
دستگاه بوروکرایتک عریض و طویلش
با
دهها هزار پروفسور و دکتر و علامه اش
آمار می گیرد
برنامه ریزی می کند، 
اقدامات پیشگیرانه از سقوط حاکمیت طبقه حاکمه به عمل می آورد
از
طریق رسانه هایش
خر پروری می کند
و
در
صورت لزوم
توده ناراضی
را
سرکوب می کند.

کنسرن ها همدیگر را و کارخانجات و شرکت های کوچکتر را می بلعند
و
صدها هزار نفر از کارگران
«به گدایی به ادارات کار و احسان و انفاق می روند.»
 
دولت
فقط
تا
اندازه ای می تواند مداخله کند
که
کارگران
به
خیابان نریزند 
و
«آزادی اقتصادی» کلان بورژوازی
را
به
خطر نیندازند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر