۱۳۹۸ آبان ۲۶, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۷۵)

 
 جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
سهراب سپهری

زندگی
با همه وسعت خویش،
محفل ساكت غم خوردن نیست

حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست

اضطراب و هوسِ دیدن و نادیدن نیست

زندگی خوردن و خوابیدن نیست

زندگی جنبش جاری شدن است

زندگی کوشش و راهی شدن است

از تماشاگهِ آغاز ِحیات،
تا
به جایی كه خدا می داند...
 
نوید

باید باری که بر دوش جنبش نهاده می شود متناسب با توان جنبش باشد.
شعار های رادیکال هنگامی که متناسب با سطح مطالبات توده نباشد، زیانش بیش از سود آن است.
بدست آوردن یک پیروزی تاکتیکی بسی با ارزش تر از شکست جنبش بدون هیچ دست آوردی است.
شعارهای جنبش باید متناسب با تعمیق جنبش، رادیکال تر گردد نه آنکه علائق خویش را بدون توجه به رشد جنبش بر جنبش تحمیل کنیم.

۱
این سخن نوید
به
ظاهر معقول و لذا مقبول است.

۲
ولی عاری از ایراد نیست.

۳
ایراد اساسی این نگرش و نظر
در
فراموش کردن عینیت محتوای انقلاب اجتماعی است.

۴
انقلاب اجتماعی
نه
چیز دلبخواهی
نه
چیز سوبژکتیوی
بلکه امری عینی و تعین یافته (دترمینه شده) است.

۵
شعار در جنبش انقلابی
نه
توسط این و آن
نه
به طور سوبژکتیو
بلکه با توجه به شرایط عینی
یعنی به طور اوبژکتیو
تعیین می شود.

۶
نوید
فراموش می کند که تاکتیک
فقط در دیالک تیک استراتژی و تاکتیک وجود دارد و معنی دارد و نه به تنهایی.

۷
طبقه و توده انقلابی باید به اماج استراتژیکی جامعه واقف گردد.

۸
بعد می توان برای رسیدن به مقصد استراتژیکی
از
منازل مختلف گذشت

۹
دیالک تیک مبدأ ـ منازل (رباط های دو در. حافظ) ـ مقصد

۱۰
ضمنا
انقلابات اجتماعی
امر طبقات اجتماعی اند

۱۱
طویله جماران
طویله ای طبقاتی است

۱۲
یعنی طبقه و یا طبقات اجتماعی معینی
طبقه حاکمه را تشکیل داده اند
و
بر گرده توده نشسته اند.

۱۳
این طبقه حاکمه
باید
توسط طبقه انقلابی نوینی
بی شک پرولتاریا و متحدین دهقانی و پیشه وری و روشنفکری اش
تعویض شود
و
جامعه نوینی بر ویرانه های طویله جماران
بنا شود.
 
 
قوه مادی
را
فقط
با
قوه مادی
می توان سرنگون ساخت.
مارکس

۱
این جمله
بریده ای از چالش شورانگیز مارکس با هگلیست های جوان است.

۲
هگلیست های جوان
بر آن بودند که تنها راه تحول جامعه
انتقاد از وضع موجود است.

۳
البته منظورشان از انتقاد نیز انتقاد بر پایه ایدئالیسم عینی (فلسفه هگل) بود.

۴
این ضمنا به معنی سرنگونی جامعه بورژوایی به مثابه مناسبات مادی
با
قوه ای فکری بود.

۵
ایراد این نگرش هگلیست های جوان
در
وارونه بینی جهان بینانه آنها بود:
روح
را
آنها
خالق ماده
می دانستند.

۶
یعنی
شعور را مقدم بر وجود می دانستند.

۷
یعنی به مسئله اساسی فلسفه
(تقدم و یا تأخر ماده بر روح)
راه حل ایدئالیستی عرضه می کردند.

۸
مارکس اثبات می کند که مناسبات تولیدی هر جامعه = زیربنای اقتصادی هر جامعه = قوه ای مادی
است.

۹
بعد اعلام می دارد که برای تحول قوه ای مادی به قوه مادی دیگری نیاز مبرم است.

۱۰
قوه مادی ئی که قادر به سرنگونی مناسبات تولیدی سرمایه داری باشد
یکی دیگر از کشفیات بزرگ مارکس است.

۱۱
پرولتاریا = طبقه کارگر صنعتی
است.

۱۲
یعنی
سرنگونی جامعه سرمایه داری
نه
کار هر طبقه و قشری
بلکه رسالت تاریخی پرولتاریا ست.

۱۳
یعنی طبقه سرمایه داران (بورژوازی) را
طبقه کارگران صنعتی مدرن (پرولتاریا) در اتحاد با توده های زحمتکش جامعه
سرنگون می سازد

۱۴
طبقه اجتماعی ارتجاعی
در طول تاریخ
توسط طبقه اجتماعی انقلابی
سرنگون می شود که ضمنا معمار جامعه نوین است:
مثلا طبقه اشراف فئودال
توسط بورژوازی
سرنگون می شود
که
ضمنا
معمار جامعه سرمایه داری است
 
خود اندیشی به عوض نشخوار اندیشه ها و عندیشه های این و آن

۱
درود.
وظیفه روشنگری
نه
جویدن لقمه اندیشه
و
گذاشتنش در دهن باز خلاق.

۲
بلکه در اختیار خلایق گذاشتن ساز و برگ و فوت و فن و ترفند تفکر است.

۳
تا خلایق
خود
با
مغز خود
بیندیشند
و
محتاج این و آن نباشند.

۴
وقت آن رسیده
که
خرد کل اندیش (فلسفه علمی و انقلابی)
همگانی شود.
توده ای شود.

۵
خرد کل اندیش باید از انحصار اقلیتی انگشت شمار
بیرون آورده شود
و
در اختیار همه اعضای جامعه قرار داده شود.
 
زنده باد

۱
محتوای این سخن
عبارت است از
دیالک تیک مادی و فکری
وحدت دیالک تیکی زحمتکشان مادی و زحمتکشان فکری

۲
ولی کلمه ای در این سخن
از قلم افتاده است.

۳
ویرایش:
اتحاد آنهایی در کره بی سکنه مریخ که فکر می کنند و لذا رنج می برند
با آنهایی در همان سیاره سرگردان
که رنج می برند و لذا فکر می کنند
شرط تحول مریخ است
 
اندکی اندر باب معاصریت و نامعاصریت مفاهیم

۱
مفاهیم خاین و مزدور و مأمور امنیتی این و آن و غیره مفاهیم فئودالی اند و معاصریت (اکتوئالیته) ندارند.

۲
فروغ هم در مصاحبه ای به نامعاصریت خیلی از مفاهیم ادبی اشاره کرده است.

۳
هر کس در هر جامعه جا
جایگاهی دارد.

۴
در نتیجه به طبقه اجتماعی معینی تعلق دارد.

۵
به دلیل تعلق طبقاتی به طبقه اجتماعی معینی
منافع معینی دارد و حق دفاع از ان منافع را دارد.

۶
داشتن منافع معینی
به
اتحاد طبقاتی او با طبقه اجتماعی دیگری در مقیاس جهانی منجر می شود.
دیالک تیک داخلی و خارجی

۷
مزدور و خاین و دست نشانده این و ان قلمداد کردن این و آن
نوعی عوامفریبی است.

۸
هنر کشف ماهیت طبقاتی افراد و احزاب است

۹
با انگ زدن نمی توان چیزی را تدرک کرد و وضیح داد

۱۰
برای درک و توضیح هر چیز باید آن را زیر ذره بین آنالیز دیالک تیکی ـ ماتریالیستی قرار داد.
 
شاملو

تا دستِ تو را به دست آرم
از کدامین کوه می‌بایدم گذشت
تا بگذرم

از کدامین صحرا
از کدامین دریا می‌بایدم گذشت
تا بگذرم. ...

...تو باد و شکوفه و میوه‌ ای، ای همه‌ی فصولِ من!
بر من چنان چون سالی بگذر
تا جاودانگی را آغاز کنم.
 
۱
اگر گذشت در این شعر شاملو فعل ماضی از مصدر گذشتن باشد
جملات از کدامین کوه می‌بایدم گذشت و از کدامین دریا می‌بایدم گذشت
غلط و بی معنی اند.

۲
شاملو
شاعر بیسوادی بوده است
به قول خودش
مدرک شش کلاس سواد آنهم با تقلب داشته است

۳
به همین دلیل مدرک تحصیلی برای استاد دانش کاه شدن در طویله امریکا
در دست نداشته است.

۴
و گرنه مثل عبدالکریم
استاد شده بود و خرمن دلار درو کرده بود.

۵
مثال:
او می بایدم کشت
یعنی
او می بایستی مرا بکشد

۶
از کدامین کوه و یا دریا می‌بایدم گذشت
به همین دلیل بی معنی است
 
می خواستم که بهتر از اینها ببینمت

ادامه دارد.

الف
تا خراب نشود آباد نشود

۱
چرا؟

۲
آباد کردن مثلا بدنی و یا باغی حتما باید با تخریب بدن و باغ شروع شود؟

ب
ارزش هر سکه یی را رقمی که روی آن حک شده تعیین می کند

۱
تعیین که نمی کند
نشان می دهد.

۲
ارزش سکه = ارزش نیروی کار مصرف شده برای استخراج و تسویه و تهیه فلز مربوطه و ذوب و قالب ریزی و تشکیل سکه

پ
بنابراین "نقش خرابی" است که ارزش وجود آدمی را مشخص می کند

۱
عجب جفنگی

۲
ضمنا
آدم کجا بود؟

۳
خلایق میلیاردها دلار تلف میکنند تا بلکه در کاینات لایتناهی
آدم آبادی
پیدا کنند.

۴
آدم خراب که حکم کیمیا دارد.

ت
چون می گوید هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد یعنی همه این نقش را دارند.

۱
خواجه
  خردستیز است
و
ذره ای خرد ندارد تا هر چه گفت
حقیقت محض باشد

ث
حالا نقش خرابی چیست که ارزش آدمی با آن تعیین شده است؟

۱
اولا کسی نگفته که ارزش آدمی با نقش خراب تعیین شده

۲
ثانیا اگر کسی گفته
بی خود کرده

۳
ارزش آدمی
قبل از همه
در
آدمیت او ست.

۴
یعنی در خردمندی و خلاقیت او ست.
نه در خرابیت او

ج
"خرابی" یعنی به هم ریختگی و تغییرات درونی و برونریزی و پختگی و تحول برای اصلاح و نوسازی.

۱
عجب تحریفی

۲
کی گفته که خرابی یعنی نوسازی و تحول و اصلاح؟
سید علی گفته و یا مش محمود احمقی نجات؟

ح
تا خراب نشود آباد نشود
بنابراین تنها انسان است که خراب می گردد چون تنها انسان است که باید ارتقاء یابد و به کمال برسد و این امر مستلزم تحول و ویرانی درون است.

۱
آره

۲
انسان خراب هم شده
و
عنسان شده است.

۳
بمب بر کمر خود و توله های خود می بندد و به میان امثال خود می ورد تا آدم کشد و به جنت رود و کیف خر کند.

خ
قرآن: موتوا قبل ان تموتوا. یعنی پیش از مرگ بمیرید؛ و تا از وجود قبلی نمیریم وجود جدید نخواهیم یافت

۱
کریم که عقل ندارد تا هر چه گفت
حقیقت محض باشد

۲
کریم عوامفریب است

چ
همان اصلی که انجیل گفته است: لن یَلِج ملکوت السموات و الارض من لم یولد مرّتین. کسی که نمیرد و برای بار دوم متولد نگردد هرگز وارد ملکوت آسمانها و زمین نخواهد شد.

۱
عجب خرافاتی در اواخر دهه دوم قرن ۲۱

۲
کی گفته که مرده زنده می شود
تا
ما خر شویم و خودکشی کنیم تا دوباره زنده شویم و وارد ملکوت سماوات شویم

۳
تازه برای چی؟

۴
مگر در ملکوت سماوات چه خبره؟
چلو کباب می دهند؟

د
پس نقش خرابی نقش از خویشتن قبلی ویران شدن و خویشتنی نو یافتن است و به عبارت دیگر نقش خرابی است که مایۀ ورود به آسمانها و زمین یعنی عامل دریافت اطلاعات هفت آسمان می شود.

۱
لامصب
آسمانها دیگر چه خرافه ای است؟

۲
خویشتن قبلی و بعدی چه خرافه ای است؟
عقلت کجا ست؟

ذ
حالا ارزش و اهمیت نقش خرابی که هر آدمیزاده را به آن رقم زده اند معلوم می گردد.

۱
آره 
خیلی معلوم می شود.

۲
تو مست و مدهوشی .

ر
"هشیاری" هم یعنی اقامت در پلۀ عقل همان طور که "خرابی" یعنی اقامت در پلۀ عشق.

۱
عجب؟

۲
هشیاری ضد مستی است و نه عقل

۳
خرابی هم ضد آبادانی است و نه عشق

ز
هشیاری متوجه زمین است و خرابی متوجه آسمان.

۱
عجب.
هشیاری متوجه زیر زمین است و خرابی متوجه روی زمین

ط
بنابراین در بین اهل خرابی و خرابات نمی توان هیچ فرد هشیاری را یافت: در خرابات مپرسید که هشیار کجاست.

۱
خرابات یعنی میخانه و جنده خانه و کثافتخانه

۲
این مزخرفات چیه سر هم بندی میکنی
ای مست مدهوش؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر