۱۳۹۸ آبان ۲۷, دوشنبه

تأملی دراندرز زهره به مسی (۱)


مسی
 
تحلیلی
از
مسعود بهبودی
 
زهره

چرا راه تخریب ثروت مملکت را ترویج می‌کنید ؟
برای ساخت و آبادانی کشور ثروت من و شما هزینه شده و هر کس دیگری هم که قدرت را به دست بگیرد برای ساخت آنها دوباره باید هزینه کند .
ما شاهد نتیجه ی تاریخی چنین اعمالی هستیم.
حواس مان باشد که آتش و دود و به باد دادن ثروتمان نه تنها ظلم به خودمان و نسلهای آینده مان است
بلکه نتیجه آن می‌تواند بر سر کار آمدن دیگر فرصت طلبانی باشد که منسجم و متشکلتر از ما و آماده برای پر کردن انبان خود و نسل اندر نسلشان هستند.
انسان‌های عاقل یک اشتباه را دوبار تکرار نمیکنند.

۱
این نظر زهره
نظر شخصی او 
نیست.

۲
 
این نظر نسرین ستوده و امثالهم
 نیز
 است.

۳
این نظر طبقه حاکمه امپریالیستی 
نیز 
است 
که
 به
 نسرین
 جایزه می دهد
و
ضمنا
با
جناح مقتدر طبقه حاکمه فئودالی ـ بورژوایی ـ فوندامنتالیستی  
که
نسرین ستوده را به دهها سال زندان و صدها ضربه شلاق 
محکوم کرده،
بهترین روابط را دارد 
و 
ثروت کلانی به جیب می زند.

۴
این موضع نظری 
ما 
را 
دیری است که به خود مشغول داشته است.

۵
شاید
 تجزیه و تحلیل این عندرز زهره به مسی
 کمکی به کشف دلیل این موضع نظری بکند.

الف
چرا راه تخریب ثروت مملکت را ترویج می‌کنید؟

 ۱
 
 
مفهوم «تخریب ثروت مملکت» زهره
آدمی 
را 
زهره ترک
 می کند.

۲
مخترع این مفهوم باید شاهعنشاه شارلاتانان و عوامفریبان 
باشد.

۳
انگار مملکت سوبژکت است و ضمنا سوبژکت ثروتمندی است.

۴
ضمنا حراست از ثروت این مملکت ثروتمند
 وظیفه صرفنظرناپذیر ملت
است.

۵
ثروت اما چیست؟

۶
 
ثروت
در
قاموس رسول پرولتاریا
دو نوع
است:
 
الف
ثروت طبیعی
مثلا
دریا و دریاچه و رودخانه و جنگل و آبشار و آنچه که در اینها وجود دارد
و
استفاده های مختلفی که از اینها می توان کرد.
 
ب
ثروت اجتماعی
نعمات مادی و یا سرمایه
مثلا
کارخانجات
مراتع
مزارع
قنوات
بانک ها
کاخ ها
مستغلات
اراضی کشت و ساخت
بیمارستان ها
مدارس
کودکستان ها
مراکز علمی و فکری و فرهنگی و هنری و غیره
 
زهره
چرا راه تخریب ثروت مملکت را ترویج می‌کنید؟

در
قاموس زهره
ثروت طبیعی و اجتماعی
مال مملکت
است
و
نه
مال طبقه حاکمه انگل و استثمارگر و ستمگر.
 
۱
مملکت
مفهوم مبهمی
است.
 
۲
 
اگر خواننده و شنونده عندرز زهره 
حواسش جمع نباشد،
مملکت
به
معنی ملت
به
خوردش داده خواهد شد.
 
۳
من ـ زور زهره
هم
همین
است:
ثروت طبیعی و اجتماعی
مال ملت
است.
 
۴
در این عندیشه زهره
 ذره ای از حقیقت عینی 
هم 
خرناسه می کشد:
چون
ثروت اجتماعی
بدون علت و بدون دلیل
صفت اجتماعی
را
یدک نمی کشد.
 
۵
ثروت هر جامعه
توسط مولدین مادی و فکری
تولید شده است.
 
یعنی
نتیجه کار عرقریز و کمر شکن توده های زحمتکش بوده است.
 
۶
مثلا
کاخ ۱۰۰۰ مترمربعی طبیب الاطفال
موسوم به ولایتی 
که
ضمنا
بنا بر مشیت الهی
  مشاور وقیح ولایت فقیه
است
و
ماشین های ضد گلوله آخرین سیستم او
و
دیگر مخلفات کاخش
از
بهشت برین
که
نازل نشده است.
توسط توده های زحمتکش مملکت و ممالک دیگر
تولید شده اند.

ثروت اجتماعی = طبیعت + نیروهای کار فکری و مادی زحمتکشان فکری و مادی

۷
زهره
چنان
 تصور می کند 
و 
یا 
چنان 
وانمود 
می کند
که
انگار
ثروت اجتماعی
واقعا
ثروت اجتماعی
است
و
نه
ثروت خصوصی.
 
۸
ما
هم
که
سگان توده سلب مالکیت شده ایم
همین نظر زهره ترک کن زهره
را 
داریم:
ثروت خصوصی اجامر جم عاران و جم کران و جم کوران و جم خوران
باید
اجتماعی شود.

۹
یعنی
سلب مالکیت کنندگان
توسط سلب مالکیت شدگان 
یعنی
توده مولد و زحمتکش
به
نوبه خود
سلب مالکیت شوند
تا
جامعه وارونه
سلب وارونگی
شود
و
روی پاهای خود بایستد.

بی بحران از هر نوع.
تندرست و سالم و سلامت

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر