۱۳۹۸ آبان ۲۸, سه‌شنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۰۰)

 
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین


فصل هفتم

اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت

۱
·    تشکیل و شکوفایی فلسفه ایمانوئل کانت، با روند گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم در آلمان در نیمه دوم قرن ۱۸ تعیین می شود.

۲
·     این جا و مکان جامعه ای ـ اجتماعی عامی است که فلسفه کانت از آن سر برمی دارد و در آن حرکت می کند.

۳
·     راجع به فلسفه ایمانوئل کانت و راجع به تقبل فلسفه کانت در فلسفه بورژوایی معاصر، مراجعه کنید به اثر مانفرد بور تحت عنوان «انقلاب طرز تفکر و طرز تفکر انقلاب.»

۴
·     کانت می کوشد این روند را بر مبنای مواد فکری موجود و در چالش با مواد فکری موجود و بر مبنای علوم طبیعی نیوتونی و فلسفه راسیونالیستی و امپیریستی ماقبل خود، به لحاظ جهان بینی حل و فصل کند.

۵
·     کانت از مسئله جامعه ای ـ اجتماعی به کسب عقیده به آزادی و عزت انسانی (بورژوایی) نایل می آید.

۶
·     کانت در فلسفه خود، برای آزادی و عزت انسانی، شالوده تئوریکی می ریزد.
·    شالوده ای منطبق با منافع بورژوازی آلمان و بر ضد منافع طبقات (اشرافیت) فئودال و روحانی.

۷
·     کانت از مواد فکری ماقبل خود و به ویژه از علوم طبیعی نیوتونی به این نگرش می رسد که واقعیت عینی تحت سیطره قانومندی سرتاسری (جبر) قرار دارد.
·    قانونمندی و جبری که قابل شناخت است.

۸
·     کانت می کوشد تا آزادی (اختیار) و عزت انسانی را و قانونمندی و جبر (ضرورت) را انطباق بخشد.

۹
·     اختیار و جبر (جبر طبیعی)، اختیار یا جبر (جبر طبیعی) اقطابی اند که تفکر کانت حول شان می چرخد.

۱۰
·     کانت به این مسئله در فلسفه خویش، وقوف روشن داشته است.

۱۱
·     کانت در نامه ای به کریستیان کاروه، راجع بدان ابراز نظر تقریبا مطمئن داشته است.

۱۲
·     کاروه فکر می کرده که کانت از مسائل متافیزیکی نمونه وار، مثلا وجود خدا، نامیرایی روح و غیره، شروع به حرکت کرده و در راه حل این مسئله به آموزه خود رسیده است.
·    (کاروه، «نگاهی به اصول تعلیمات اخلاقی»، ۱۹۷۸)

۱۳
·     کانت می نویسد که «بررسی وجود خدا، نامیرایی روح و غیره، نکته ای نبوده که من از آن شروع به حرکت کرده باشم.
·    نکته، آنتی نومی (تناقضمندی حکمی) خرد محض بوده است:
·    جهان حاوی آغازی است و جهان فاقد آغازی است و الی آخر بوده است.
·    در انسان ها، اختیار هست و در انسان ها اختیار نیست و همه چیز انسان ها تحت سیطره جبر (ضرورت) است.
·    این نکته بود که مرا از خواب دگماتیکی بیدار ساخت و به نقد خرد محض رهنمون شد تا اسکاندال تناقض ظاهری خرد را با خود خرد رفع کنم.»
·    (نامه کانت به کریستیان در ۲۱ سپتامبر ۱۷۹۸)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر