۱۳۹۸ آذر ۱, جمعه

هنجار


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
 
شین میم شین  

۱
·    هنجار یک واژه لاتینی است.

۲
·    هنجارها به قواعد، خطوط رهنما و دستورالعمل هایی جهت اجرای اعمال اطلاق می شوند.

۳
·    هنجارها تا حد معینی، تعیین سیستم وسیله و هدف جهت تنظیم رفتار انسانی را نمودار می سازند که در خدمت نیل به آماج اند.
·    در خدمت نیل به واقعیت بخشی به نظام اجتماعی معینی و یا حفظ نظام اجتماعی معینی به عنوان آماج اند.

۴
·    هنجارهای مهم برای جامعه شناسی به شرح زیرند:

الف
·    هنجارهای فنی و عام که در خدمت یکپارچه سازی (وحدت بخشی به) روابط، طبقه بندی بنا بر نوع و غیره اند و به لحاظ سوسیولوژیکی می توانند از نقطه نظرات مختلف مهم باشند.

ب
·    هنجارهای کردوکار علمی به معنی قواعد متدیکی (اسلوبی)

پ
·    قبل از همه هنجارهای منافع که در خدمت تنظیم رفتار اجتماعی  انسان ها و گروه های اجتماعی اند.

۵
·    هنجارها به گزینش از میان امکانات متعدد عمل دست می زنند و این گزینش را به عنوان امری واجب الاجرا الزامی می سازند.
·    این بدان معنی است که هنجارها حاوی تصمیمگیری ها و تصمیمات اند و تصمیمگیری های معینی را مطالبه می کنند.

۶
·    تصمیماتی که هنجارها اتخاذ و مطالبه می کنند،  می توانند به عوامل زیر مربوط باشند:

الف
·    به آماج های عمل
ب
·    به طرق عمل
·    (به انواع عملیات
·    به عواقب عملیات
·    به ترکیبات عملیات)
پ
·    به استفاده از وسایل
ت
·    به نحوه استفاده از کلیه وسایل در پیوند با یکدیگر

۷
·    هنجارها در هماندیشی (کمونیکاسیون) میانانسانی با سیستم های علامتی زیر در پیوندند:

الف
·    با زبان طبیعی
ب
·    تحت شرایطی با زبان مصنوعی

پ
·    با ارزش های هنری
ت
·    با پلاکات ها
ث
·    با اشارات
ج
·    با شخصیت ها
ح
·    با رفتار شخصیت ها (به عنوان سرمشق) و غیره

۸
·    بدین طریق معنی هنجار ها هم معلوم می شود و هم منتقل.

۹
·    هنجارها در فرم های متنوع حاوی خصلت مطالباتی با حدت و شدت متفاوت اند:

الف
·    به مثابه فرامین
ب
·    به مثابه امر و نهی (امر به معروف و نهی از منکر)

پ
·    به مثابه رهنمود
ت
·    به مثابه قوانین اساسی بایدها

ث
·    به مثابه اجازه و غیره

۱۰
·    معمولا رعایت و پیشبرد هنجارها با تحریم های جامعه ای از انواع متفاوت تضمین می شود.
·    مثلا با فرم های کم و بیش سخت و یا ملایم اجبارهای اجتماعی زیر:

الف
·    جرایم و تنبیهات قضایی

ب
·    جرایم و تنبیهات اقتصادی

پ
·    جرایم و تنبیهات اخلاقی

ت
·    نکوهش

ث
·    جایزه و تشویق به انواع مختلف

ج
·    وعده و وعید

ح
·    احترام و بی احترامی افکار عمومی و غیره

۱۱
·    هنجارها می توانند در پیوندهای سیستمی مختلف حیات اجتماعی مؤثر واقع شوند.

۱۲
·    هنجارها می توانند حامل خصایل زیر باشند:

الف
·    حامل خصلت  فرم هایی از مصرف مادی باشند.

ب
·    حامل خصلت سیاسی ـ اقتصادی باشند.
·    هر پلان اقتصاد ملی ذاتا سیستمی از هنجارها ست.

پ
·    حامل خصلت  قضایی باشند.
·    مثلا هنجارهای حقوقی

ت
·    حامل خصلت  اخلاقی باشند.
·    مثلا موازین و قواعد و هنجارهای اخلاقی
·    قوانین اساسی اخلاق سوسیالیستی
·    عادات و غیره

۱۳
·    مسئله سوسیولوژیکی تعیین کننده هنجارها از قرار زیر است:

الف
·    مسئله منابع (سرچشمه های) جامعه ای هنجارها ست.

ب
·    مسئله مؤثریت جامعه ای هنجارها ست.

پ
·    مسئله استدلال پذیر و اثبات پذیری هنجارها ست.

۱۴
·    در این مسائل، جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی به طرز بنیادی از استنباطات مربوطه در جامعه ـ تئوری بورژوایی متمایز می گردد.

۱۵
·    استنباطات مربوط به هنجارها در جامعه ـ تئوری بورژوایی ماهیتا ایدئالیستی اند.

۱۶
·    هنجارها در درک و یا استنباط ایدئالیستی از قرار زیرند:

الف
·    هنجارها در تحلیل نهایی ناشی از مرجع فکری ماورای تاریخی ـ مطلقی اند:

۱
·    هنجارها ناشی از اراده الهی اند.

۲
·    هنجارها ناشی از اصل عقلی ماورای تجربی محض اند.

۳
·    هنجارها ناشی از جهان ارزشی ایدئال درخود (فی نفسه موجود) اند و غیره

ب
·    هنجارها به مثابه بیانگر میل و هوس سوبژکتیو تفسیر می شوند.

پ
·    هنجارها به مثابه بیانگر عواطف افراد منفرد تفسیر می شوند.

ت
·    هنجارها به مثابه بیانگر عواطف گروه های اجتماعی منفرد تفسیر می شوند.

ث
·    و یا به ویژه در عرصه پوزیتیویسم، صرفنظر از توضیح تئوریکی هنجارها به طور کلی و اعلام آنها به مثابه چیزهای فکری فی نفسه موجود توصیه می شود که چیزی جز نوعی ایدئالیسم مستور نیست.

۱۷
·    از دید جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنیینستی، هنجارها پدیده ها و ابزارهای جامعه ای همزیستی و همکاری جامعه ای انسان ها هستند که از حوایج جامعه ای آنها نشئت می گیرند.

۱۸
·    هنجارها ضمنا می توانند به مثابه انگیزه های رفتار فردی، به مثابه هنجارهای شخصی و ماکسیم ها (قواعد زندگی) مطرح شوند.

۱۹
·    هنجارها در تحلیل نهایی ناشی از عوامل زیرند:

الف
·    ناشی از روند زندگی تاریخی رئال (واقعی) اند.

ب
·    ناشی از مناسبات تولیدی اند.

پ
·    ناشی از مناسبات طبقاتی اند.

ت
·    ناشی از منافع متضاد و بخشا آنتاگونیستی (تضاد آشتی ناپذیر) جامعه ای قوای طبقاتی مختلف و فرماسیون های جامعه ای مختلف اند.

۲۰
·    هنجارها هم به مثابه اهرم کردوکار جامعه ای  انسان ها مؤثر می افتند و هم به مثابه سدی در مقابل کرد و کار جامعه ای آنها.

۲۱
·     هنجار هم به مثابه اهرم کرد و کار انسان ها در روند تولید مادی مؤثر می افتند و هم به مثابه سدی در کرد و کار آنها در روند تولید مادی.

۲۲
·    هنجار هم به مثابه اهرم کرد و کار انسان ها در مبارزه قوای متضاد و سیستم های جامعه ای متضاد مؤثر می افتند و هم به مثابه سدی در مقابل آنها.

·    (این مسئله در جامعه ما تحت سلطه ولایت فقیه در همین ۴۰ سال اخیر به وضوح آشکار شده است. مترجم)

۲۳
·    هنجارها از این رو، در تحلیل نهایی در پیوندی قرار می گیرند که با روند مادی حیات متعین (دترمینه) می شود.

۲۴
·    هنجارها به همین دلیل، حاوی خصلت تاریخی و طبقاتی اند.

۲۵
·    هنجارها بسته به اینکه از کدامین منافع طبقاتی نشئت می گیرند و پیشبردشان با کدامین منافع طبقاتی مطابقت دارد، نقش مترقی، انقلابی و یا ارتجاعی بازی می کنند.

۲۶
·    هنجارها در مطابقت با توسعه مناسبات تولیدی و مناسبات طبقاتی تغییر می یابند، پدید می آیند، از بین می روند، نوسازی می شوند، بازتعریف می شوند (معنی شان عوض می شود) و بازتفسیر می شوند.

۲۷
·    هنجارهای معینی می توانند برای مدت درازی اعتبار خود را حفظ کنند.
·    اگر مناسباتی که شالوده شان را تشکیل می دهند، حفظ شوند.

۲۸
·    در عرصه هنجارها، پیشرفت تاریخی ئی هم وجود دارد که انعکاس پیشرفت تاریخی عام است که بر شانه های  توده های مترقی، زحمتکش و تحت استثمار حمل می شود و خود را در هنجارهای به اصطلاح انسانی ـ عام تبیین می دارد.

۲۹
·    هنجارها فقط در پیوند جامعه ای ـ تاریخی فوق الذکر می توانند درک شوند، توضیح داده شوند، به چالش علمی کشیده شوند و استدلال و اثبات علمی شوند.

۳۰
·    تنها راه درست و علمی ـ ماتریالیستی بررسی مسئله هنجارها در جامعه شناسی همین جا ست.

۳۱
·    هر طرز بررسی دیگر مسئله هنجارها ایدئالیستی و غیرعلمی است.

۳۲
·    بررسی سوسیولوژیکی جنبه های جزئی (جزئیات) مسئله هنجارها نیز باید از درک فلسفی ـ سوسیولوژیکی فوق الذکر شروع به حرکت کند:

الف
·    مثلا پژوهش هنجارهای مؤثر در اقشار اجتماعی معین

ب
·    مثلا پژوهش هنجارهای مؤثر در سازمان های سیاسی معین

پ
·    مثلا پژوهش تغییر سیستم های هنجاری در اثر تغییرات جامعه ای

ت
·    مثلا پژوهش مؤثریت سیستم های هنجاری معین بر گروه های اجتماعی و غیره.

۳۳
·    وظیفه جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی قبل از همه این است که با وسایل علمی خود، در تشکیل، ترویج، پیشبرد و تحکیم هنجارها و سیستم های هنجاری ئی مؤثر افتد که در خدمت پیشرفت تاریخی، سازماندهی قوای طبقه کارگر و متحدینش  برای مبارزه در راه تحول سوسیالیستی جهان و ساختمان و تکمیل جامعه سوسیالیستی اند.

۳۴
·    این در حق رشته های  دیگر جامعه ـ تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی (مثلا اتیک و یا اخلاق) نیز در رابطه با مسئله هنجارها صادق است.

۳۵
·    با توسعه جنبش کارگری ـ انقلابی  و با تحول سوسیالیستی جامعه، تحول مهمی در مسئله هنجارها در جامعه صورت می گیرد.

۳۶
·    هنجارها و سیستم های هنجاری ئی که  طبقه کارگر و سوسیالیسم پدید آورده اند و پدید می آورند، به نوبه خود نقش انقلابی مهم و متعالی ئی در تحولات انقلابی بازی می کنند که مشخصه دوران معاصرند.

۳۷
·    گرایشات بنیادی تحول مسئله فوق الذکر هنجارها در حال حاضر را می توان به شرح زیر جمعبندی کرد:

الف

۱
·    تشکیل آگاهانه انطباق میان هنجارها و روند توسعه تاریخی.

۲
·    یعنی تشکیل سیستم های هنجاری ئی که رهنمای عمل افراد و گروه های اجتماعی در راستای پیشرفت تاریخی باشند.

۳
·    استخراج آگاهانه هنجارها از منافع جامعه ای زحمتکشان و استدلال و اثبات آنها.
۴
·    از بین بردن تصورات توهم آمیز راجع به ماهیت و منشاء هنجارها

ب

۱
·    تحت الشعاع (تحت تابعیت) منافع طبقه کارگر قرار دادن آگاهانه و برنامه ریزی شده کلیه هنجارهای تنظیم رفتار و اجرای وظیفه تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر.

۲
·    یعنی تحت الشعاع الزامات امحای استثمار انسان توسط انسان قرار دادن آنها.

۳
·    یعنی تحت الشعاع الزامات تشکیل جامعه سوسیالیستی قرار دادن آنها.

۴
·    قرار دادن آگاهانه و برنامه ریزی شده  کلیه هنجارها در راستای تحکیم دولت سوسیالیستی و نظام سوسیالیستی جامعه.

۵
·     قرار دادن آگاهانه و برنامه ریزی شده  کلیه هنجارها در راستای جلب توده های هرچه فزونتر به هدایت و رهبری توسعه جامعه ای.

۶
·     قرار دادن آگاهانه و برنامه ریزی شده  کلیه هنجارها در راستای توسعه ابتکارات خلاق زحمتکشان و توسعه همه جانبه انسان های سوسیالیستی.

پ

۱
·    این به شرطی است که هنجارهای تشکیل یافته در مبارزه طبقه کارگر انقلابی به مثابه عالی ترین هنجارهای همزیستی و همکاری، اعتبار عام الجامعه ای کسب کنند.
·    به ویژه اصل انترناسیونالیسم سوسیالیستی.

۲
·    این ضمنا امکان ارزیابی انتقادی کلیه گرایشات دموکراتیکی، انقلابی و هومانیستی ماضی را در عرصه هنجارهای اجتماعی (همبودین) و همزیستی فراهم می آورد.

ت

·    به همان میزان که نظام اقتصادی، دولتی  و جامعه ای سوسیالیستی تحکیم می یابد و شعور سوسیالیستی توده ها رشد می کند، به همان میزان هم آگاهی سوسیالیستی به اهمیت پیشبرد هنجارهای حیات اجتماعی سوسیالیستی رشد می کند.

ث

·    نقش رهبری حزب طبقه کارگر در روند تشکیل هنجارها، در تشکیل و سمت بخشی به سیستم های هنجاری در فرم هنجارهای حیات درونحزبی لنینی و اجرای قاطعانه و پیگیرانه آنها، زمینه لازم را برای تشکیل نظام هنجاری مبتنی بر داوطلبی و وحدت اراده و عمل برای حزب طبقه کارگر فراهم می آورد که از اعضای حزب آمادگی عملی، ابتکار و مسئولیت عالی می طلبد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر