۱۳۹۸ آذر ۴, دوشنبه

از توده بهتران در جست و جوی جواب اند و یا حاضر به جواب؟ (۱۰)


"دل فروش"
سعيد كريمى
پاييز ۲۰۱۹
تورنتو

چه بر ما گذشته؟

"كلام"
بُنجل متاعى است

"ادب "
تملق است و تظاهر

"صراحت "
حماقت است وگستاخى

"بانكدار "
خود
بانك ربا ست
 
"قاتل "
قاضى القضات

"دادستان "
كارش وكالت

"وكيل ها "
زندانى
 
۱
شعرهامان رديف كلمات شده اند

سعید کریمی
از
فرمالیزاسیون و مکانیزاسیون اشعار 
شکوه و شکایت دارد:
شعرای معاصر
نه
شاعر،
بلکه کلمه چین
اند.

حروفچینی
از
چاپ خانه های قدیم
به
خیایان 
آمده
و
در 
طول راه
کلان تر و عظیم الجثه تر
گشته
و
کلمه چینی
شده است.

۲
شاعران
نقاش شده اند!
كلمات را زيبا مى كشند
 
شعرا
قاعدتا
می بایستی
کلمه چین
شوند
و
نه
نقاش.
 
سعید کریمی
هنوز
توان تفکر منطقی و منسجم
را
کسب نکرده است.
 
شعرا
در
هر صورت
  کلمات را زیبا می کشند.
 
طنزی مستور در این سخن سعید کریمی 
گنجانده شده است.
 
کلمه کشی به عوض کلمه نویسی.
خطاطی به عوض شعرسرایی.
 
 
خطاطی و خطاشی
از
هنرهای فرمالیستی و ایراسیونالیستی (خردستیز) و بی محتوای فئودالی
است.
 

شعرای کلمه چین
  رسام شده اند.

محو و مبهوت فرم ترکیب کلمات
اند.

محتوای این سخن مؤلف
سلب شعریت از شعر
و
سلب هنرمندیت از هنرمند
است.
 
نمی توان به مؤلف حق ندارد.
خیلی 
از
شعرا
به
سطح زباله سرا
و
خیلی
از
 تندیس سازان
به
سطح صنعتگر
مثلا
آهنگر و کوزه گر
تنزل یافته اند.

یعنی
نه
صاحب هنر
بلکه
صاحب صنف  و صنعت و حرفه
شده اند.

۳
نقاشان
هم شاعر !
رنگ بر واژه مى فشانند
الوان تر جلوه اش بهتر
 
  نقاش
اکنون
نه
به معنی رسام و خطاط
بلکه 
به
معنی رنگرز
به
کار می رود.
 
نقاشان
در
قاموس مؤلف
به
این دلیل شاعر شده اند که واژه ها را رنگ می زنند و رنگارنگ می سازند
تا
ظاهر زیبا کسب کنند.

۴
اما
بى رنگى و يكرنگى به بادت مى دهد
 
منظور مؤلف
این
است
که
بی ریایی و بی رنگی و موضعمندی 
خطرناک
گشته است.
 
این
تازگی
ندارد.
 
اگر مؤلف تردید داشت 
می تواند سری به شیراز بزند و با خواجه آشنا شود
که
دل پری از تزویر و تظاهر و ریا دارد. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر