۱۳۹۸ آبان ۲۶, یکشنبه

نئوپوزیتیویسم (پوزیتیویسم و نئوپوزیتیویسم) (۶)



 پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
 شین میم شین

۶۶

کورت فریدریش گودل
(۱۹۰۶ ـ ۱۹۷۸)
 از نمایندگان نئوپوزیتیویسم و از ریاضی دانان و منطقیون قرن بیستم

·      مفهوم منطقی ـ نئوپوزیتیویستی جمله نما و یا مسئله نما (جمله و مسئله هاله ای) در تضاد آشکار با پیوندهای عینی ـ واقعی و واقعی قرار دارد.

۶۷
·      از این رو ست که در سال های اخیر نمایندگان نئوپوزیتیویسم به طرق مختلف تلاش کرده اند، تا تعاریف دیگری از این مفهوم سرهم بندی کنند که با حقایق امور علمی بدیهی چنین در تضاد آشکار قرار نداشته باشد.

۶۸
·      در هر فلسفه ی واقعا علمی مفهوم کیفیت نقش مرکزی به عهده می گیرد.

۶۹
·      ولی نئوپوزیتیویسم این مفهوم را به سادگی از عرصه فلسفی دور می اندازد و کیفیت ها را چیزهای شخصی، فردی صرف و کاملا سوبژکتیو  قلمداد می کند.

۷۰
·      در قاموس نئوپوزیتیویسم، در روابط میان انسان ها تنها ساختارها هستند که نقش بازی می کنند.

·      (ساختار (استروکتور)  عبارت است از مجموعه روابطی که عناصر یک سیستم را به هم پیوند می دهند.
·      این مفهوم در چارچوب های دیالک تیکی مختلفش، یعنی در دیالک تیک ساختار و سیستم و دیالک تیک ساختار و فونکسیون وجود دارد. مترجم)

۷۱
·      از دید نئوپوزیتیویسم، زبان می تواند فقط ساختارها را و لذا تنها جایگاه این کیفیت ها را در داربست این ساختارها دریابد.
·      از خود کیفیت ها نمی توان خبر داد.

۷۲
·      هر انسانی در این چنین ساختارها (ساختاری که بوسیله زبان یک علم دسترس پذیر می شود) تجارب کیفی شخصی خود را قرار می دهد.

۷۳
·      این به معنی انکار کیفیت های عینی، انکارعینیت هر علم و به معنی سوبژکتیو  کردن کامل آنها ست.

·      (زبان عبارت است از سیستم علائم لفظی بالنده ناشی از حوایج حیات اجتماعی و کردوکار تولیدی که به تشکیل افکار در روند شناخت واقعیت عینی به وسیله انسانها کمک می کند و تبادل افکار و تجارب عاطفی میان آنان و ثبت و حفظ دانش حاصله را امکان پذیر می سازد. 
·      زبان صوتی همراه با تفکر تحت تأثیر تعیین کننده کار اجتماعی پدید آمده است. مترجم)

۷۴
·      نئوپوزیتیویسم برای زبان دو فونکسیون قائل می شود:

الف
·      فونکسیون علامت گذاری
ب
·      فونکسیون خبردهی.

۷۵
·      فونکسیون علامت گذاری به تنظیم دو طبقه زیر می پردازد:

الف
·      طبقه نتایج
ب
·      طبقه علائم زبانی.

۷۶
·      از دید نئوپوزیتیویسم، خبردهی حاوی چیزی جز آنچه که در آن رابطه بوسیله متغیرها قابل بیان است، نیست.
·      هرکس در این متغیرها نتایج شخصی و سوبژکتیو  خود را به مثابه  ثابت ها قرار می دهد.

۷۷
·      نئوپوزیتیویسم بر پیشانی کلیه مسائل مهم که در تاریخ فلسفه نقش بازی کرده اند، مهر «مسئله نما» می کوبد و راهی سطل آشغال می کند.

۷۸
·      آنگاه برای فلسفه موضوع دیگری غیر از تحلیل منطقی زبان باقی نمی ماند:
·      اما نه تحلیل زبان های واقعی مشخص، بلکه تحلیل «ساختار ترتیب سلاسل ممکنه عناصر علامتی مفروض».

۷۹
·      بدین طریق (به طرزی کاملا «منطقی») زبان نیز از شرایط عینی خود ایزوله و مجزا می شود و به طور  ایدئالیستی و نهایتا ایراسیونالیستی مطلق می گردد و وظیفه اصلی فلسفه سرهم بندی کردن سینتاکس «نظام های مرحله ای» از این دست اعلام می شود:
·      سینتاکس چنین «زبانی» عبارت است از ساختار «سیستم نمودارسازی» مربوطه.

۸۰
·      ضمنا ادعا می شود که معنی هر جمله، نه به واسطه پیوند های واقعی که آن جمله منعکس می کند، بلکه به واسطه طبقه جملات غیرتحلیلی که از آن جمله قابل استخراج است، تعیین می شود.

۸۱
·      از آنجا که کلیه جملات منطق و ریاضیات، تحلیلی اند و لذا تنها می توان جملات تحلیلی را از آنها استخراج نمود، دو باره این نتیجه به دست می آید که  منطق و ریاضیات ـ بر طبق این نظریه ـ به لحاظ عینی توخالی اند و در مورد واقعیت عینی حرفی برای گفتن ندارند.

۸۲
·      نئوپوزیتیویست ها اعلام می کنند که زبان علوم به دو طبقه از جملات تقسیم بندی می شود:

الف
·      جملات سینتاکتیکی
ب
·      جملات تجربی.

۸۳
·      جملات سینتاکتیکی عبارتند از جملاتی در باره علائم، سلاسل علامتی و پیوند آنها.

۸۴
·      آنگاه نئوپوزیتیویسم رجز سر می دهد که با تعیین وجود «جملات به اصطلاح سینتاکتیکی» به کشف مهمی نایل آمده است.

۸۵
·      این مفهوم سازی از تفاوت میان ابژکتزبان و زبان سینتاکتیکی هرحوزه نشئت می گیرد.

۸۶
·      ابژکتزبان با چیزها، خواص و روابط این عرصه سروکار دارد.

۸۷
·      زبان سینتاکتیکی با روابط منطقی مفاهیم، جملات و تئوری های مربوط به این عرصه سروکار دارد. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر