۱۳۹۵ آذر ۱۳, شنبه

سیری در گفت و گوی شهاب شهسوار و رئیس دانا (7)


فریبرز رئیس‌دانا
 (۱۳۲۷) 
سرچشمه:
صفحه فیسبوک روزبه نوید 
ویرایش و تحلیل از
مسعود بهبودی

شهاب:
عامل انقلاب کوبا چه بود؟

رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا
 به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        «تحلیل» اساتید دانشگاه های جمهوری جماران و جمکران با معرفی باتیستا شروع می شود.


فولخنثیو باتیستا ثالدیوار
(۱۹۰۱ـ ۱۹۷۳)  
  سیاستمدار کوبایی
او به مدت ۸ سال رئیس جمهور کوبا
و به مدت ۷ سال
(از سال ۱۹۵۲ تا سال ۱۹۵۹)
دیکتاتور کوبا بود.
باتیستا بعد از کودتای ۱۰ مارس گفت:
«من و مردم دیکتاتور هستیم
سرنوشت من این است که به انقلاب‌ های بدون خونریزی دست بزنم .»
 در کریسمس سال ۱۹۵۹
باتیستا در مجلس جشن بود
چند ساعت بعد همراه خانواده ‌اش از کشور فرار کرد
و حکومت را به انقلابیون سپرد.

·        در کشور های امریکای لاتین، ژنرال های ارتش حکومت می کردند.
·        به عبارت دیگر، دیکتاتورها یکی پس از دیگری از طریق کودتا بر ضد یکدیگر زمام امور را به دست می گرفتند.
·        باتیستا هم یکی از آنها بود.

1
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        در این تجزیه و تحلیل سوبژکتیو رئیس دانا از طبقه حاکمه جامعه کوبا اثری نیست.
·        حتی از هیئت حاکمه جامعه کوبا خبری نیست.

·        چون باتیستا و هیچکس دیگر که نمی تواند به تنهائی حکومت کند.

·        باتیستا و هر رئیس جمهور و سلطان و خانی یکی از اعضای هیئت حاکمه است.
·        رئیس هیئت حاکمه است.
·        هر هیئت حاکمه ای نیز نماینده طبقه حاکمه است.

·        اختلاف نظر میان اعضای هیئت حاکمه هم درست به دلیل تعلقات آنها به اقشار مختلف طبقه حاکمه است.
·        دلیل ترور و عزل و نصب و کودتا و غیره ـ در تحلیل نهائی ـ اختلافات درونطبقاتی در طبقه حاکمه است.

·        دشواری تحلیل به دلیل بغرنجی ترکیب طبقه حاکمه و هیئت حاکمه و ماهیت قشری اعضای هیئت حاکمه است:
·        چه بسا اعضای معینی از هیئت حاکمه نه فقط نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه، بلکه عضو طبقه حاکمه نیز هستند.
·        یعنی همزمان هم از منافع طبقه حاکمه دفاع می کنند و هم از منافع قشری و حتی شخصی خویش.
·        اکنون در نمونه های ترامپ و غیره بهتر می توان این بغرنجی ترکیب هیئت حاکمه را مشاهده کرد.

2
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        رئیس دانا ـ بسان آخوند ها ـ جای خالی تحلیل خاستگاه و پایگاه طبقاتی باتیستا را با ارزیابی اتیکی (اخلاقی) او پر می کند.
·        باتیستا نه به عنوان عضو جامعه، نه به عنوان نماینده طبقه حاکمه معین، بلکه به عنوان جانی و جاکش جا زده می شود.

·        این برخورد اتیکی (اخلاقی) به همنوعان تازگی ندارد.

·        رئیس دانا تازه بهتر از بقیه مدعیان با عمامه و بی عمامه است.

·        کسب و کار اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران غیر پرولتری ایران همین است:
·        لجن مالی کردن یکی و ایدئالیزه کردن دیگری به نیت ایدئالیزه کردن خویشتن خویش.

·       سؤال این است که دلیل این مورالیزاسیون و ایدئالیزاسیون سوبژکتیو سوبژکت ها و نتیجه نهائی آن چیست؟

3
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        امروزه تهیه اطلاعات مرده راجع به هر چیز و هر کس، آسان تر از خوردن آب است.
·        فقط کافی است که رؤسای دانا واژه مربوطه را به گوگل بدهند و در چند ثانیه در دریایی از اطلاعات مرده غرق شوند.

·        دلیل مورالیزاسیون و ایدئالیزاسیون رئیس دانا چیست؟

4
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        مورالیزسیون و ایدئالیزاسیون چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی اجتماعی یکی از روش های مبتنی بر سوبژکتیویسم معرفتی است.

·        فلاکت طرز تفکر سوبژکتیویستی، فقط در فراموش کردن اوبژکت شناخت و پراختن به سوبژکت شناخت نیست.

·        فلاکت آن ضمنا ناتوانی از شناخت سوبژکت مورد بحث است.

·        طرفداران سوبژکتیویسم معرفتی حتی از شناخت خویشتن خویش عاجزند.
·        اگرچه از هیچ فرصتی برای اگوسانترالیزاسیون (در کانون قضایا قرار دادن خویشتن) کوتاهی نمی ورزند.
·        اگرچه جز خویشتن خویش، احدی را نمی بینند و به رسمیت نمی شناسند.
·        اگرچه جز تحسین و تأیید و احسنت و هلهله و هورا انتظاری ندارند.

·        اما دلیل از خود بیگانگی آنها چیست؟

5
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا
 به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        دلیل از خود بیگانگی حضرات نیز در طرز تفکر مبتنی بر سوبژکتیویسم معرفتی آنها ست.
·        کسی که اوبژکت شناخت را تحقیر می کند و فراموش می کند، خواه و ناخواه، کل را و جامعه را فراموش می کند و نتیجتا از شناخت جامعه عاجز می ماند.

·        اما بدون شناخت کل، نمی توان به شناخت جزء نایل آمد.
·        یعنی بدون شناخت جامعه، نمی توان به شناخت این و یا آن عضو جامعه، مثلا به شناخت خویشتن خویش نایل آمد.

·        چون جزء و عضو فقط و فقط در دیالک تیک جزء و کل (در دیالک تیک فرد و جامعه) وجود دارد.
·        ناتوانی از شناخت جامعه به همین دلیل به ناتوانی از شناخت خویشتن خویش و دیگر اعضای جامعه (مثلا باتیستا) منجر می شود.     

6
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        مورالیزاسیون و ایدئالیزاسیون به مثابه طریق و ترفند شناخت، فقط یکی از طرق و ترفند های طرز تفکر سوبژکتیویستی است.
·        منشاء معرفتی ـ نظری این طرز «تجزیه و تحلیل» چیزها، کرد و کار ها و شخصیت ها احتمالا مذهبی است.
·        اتیک و اخلاق فئودالی هم از گشتاورهای مهم مذهبی است.

·        اگر علامه با عمامه ای جای رئیس دانا هم می بود، از باتیستا و حتی از چگوارا و کاسترو به همین سان نام می برد.

·        در مدفوعات امپریالیستی، اجامر رسانه ای، مثلا سردمداران  مجلات پر فروش حتی از لنین و مائو و هوشی مین به عنوان جانی نام می برند و ضمنا شخصیت های جانی امپریالیستی را ایدئالیزه می کنند.

·        مورالیزاسیون و ایدئالیزاسیون در انحصار رؤسای دانا نیست.

7
رئیس دانا:
  باتیستا جنایتکاری بود که
 تمام کوبا را به فاحشه‌ خانه و قمار خانه آمریکایی ‌های بی اعتنا 
به سرنوشت مردم تبدیل کرده ‌بود.

·        باتیستا زیر قلم رؤسای دانا تحریف می شود.

·        اگر خواننده و شنونده این نظرات رؤسای دانا خام و خرفت و خر باشد، خیال خواهد کرد که باتیستا جانی و جاکش است.
·        بدین طریق عالی ترین عضو هیئت حاکمه و عالی ترین نماینده طبقه حاکمه لومپن پرولتریزه می شود.

·        در جوامع امپریالیستی همین برخورد با چه گوارا و فیدل کاسترو می شود:
·        این دو پهلوان پرولتاریا و مظاهر متعالی اتیک پرولتری به عنوان جانی و  عیاش جا زده می شوند.

·        مراجعه کنید به زباله ها و فیلم هائی که راجع به چه و فیدل و لنین نوشته اند و ساخته اند.


·        همین برخورد مبتنی بر مورالیزاسیون را روحانیت  فئودالی و اجامر لندنی آن، با سرخ ترین سرخگل جامعه ایران یعنی فروغ فرخزاد کرده است.
·        بی همتا ترین نماینده رئالیسم و راسیونالیسم را طبقه حاکمه  فئودالی ـ فوندامنتالیستی به عنوان جنده به خورد خلایق داده است و می دهد.

·        نتیجه نهائی این مورالیزاسیون از سوئی و ایدئالیزاسیون از سوی دیگر، نا شناخته ماندن شخصیت های تاریخی، سیاسی و هنری طرفدار توده است.

·        نه کسی چه و فیدل و فروغ و روزبه را می شناسد و نه کسی باتیستا و آن و این را.
·        خر تو خر معرفتی (شناختین) به همین می گویند.

·        به همین دلیل باید از بلند ترین مناره های جهان اعلام کرد که برای رئالیسم (تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی) و راسیونالیسم مارکسیستی ـ لنینیستی بدیلی وجود ندارد.

·        یا باید خر آمد و خر تر رفت و یا باید خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) را به هر مشقتی از آن خود کرد و آدم شد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر