( 1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد
مانلی کسرائی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مانلی
و در جواب تو بايد بگم كه اگر يكبار ديگر بدنيا مي آمدم
همچنان
از آزادي و برابري انسان ها
و برقراري عدالت اجتماعي
دركشورم
دفاع مي كردم
• حریف تیزاندیشی می گفت:
• مؤلف این خاطر ـ آت نمی تواند مانلی باشد.
• چون نوجوانی که در 14 سالگی از کشور خارج می شود و در روسیه و یا هر کشور اروپا و امریکا شروع به زندگی از صفر می کند، قبل از هر چیز خانه زبانش خراب می شود.
• چون آموزش جبری زبان کشور «میزبان»، زبان مادری نوجوان را بی رحمانه از عرصه بدر می راند، تا در غیاب زبان رقیب، تمامی عرصه روح و روان او را تسخیر کند، در آن ریشه دواند و توسعه یابد.
1
همچنان از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي
در كشورم دفاع مي كردم
• تار و پود این خاطر ـ آت مانلی به ایده ئولوژی بورژوائی سرشته است.
• یا ما کور بوده ایم و بینش سیاوش را کورکورانه ارزیابی کرده ایم، یا سیاوش بلحاظ ایده ئولوژیکی زیر و رو شده است و یا مؤلف این خاطر ـ آت قصد تحریف بینش سیاوش را دارند.
• این تردید با برخورد به فرمولبندی این جور جملات تقویت می شود:
• سیاوش اگر دوباره شروع به زندگی کند، در بهترین حالت، بورژوا خواهد بود و از « آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي در كشورش» دفاع خواهد کرد و نه در جهان.
• این تحریف و یا تخریب ایده ئولوژیکی اما به چه معنی است؟
2
همچنان از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي
در كشورم دفاع مي كردم
• اخیرا جماعتی در خیابان های شهری از شهرهای عیران به رقص و پایکوبی برخاسته بودند و کیش نشاط را پاس می داشتند.
• عمر خیام کذائی با کفن و مخلفات ترک گور گفته بود و از نیشابور به نشاطستان شتافته بود و دست از پا نمی شناخت.
• یکی از فعالان سیاسی یسشمار ویدئوی رقص جماعت سرخوش و سرمست را در فیس آباد منتشر کرده بود و از فعالان سیاسی عنگلابی ـ عیرانی دیگر خواسته بود که از کیش نشاط عیرانیان به حمایت برخیزند.
• این ضمنا بدان معنی بود که کیش نشاط را به نوبه خود تأسیس کنند و توسعه دهند.
• جامعه شناسی امپریالیسم امریکا، دست در دست با روانشناسی می رود:
• اگر کودکی در فیلمی از هالی وود، کلافه و پکر باشد، معلم مثل میر غضبی بالای سرش می ایستد و فرمان می دهد که هر چه زودتر لبخند زند، اگر توان قهقهه ندارد.
• انرژی مثبت کذائی به این طریق و ترفند، فوری در رگان روان کودک جریان می یابد و پیکرش از کلافگی و پکری رهائی می یابد.
3
همچنان از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي
در كشورم دفاع مي كردم
• حریفی اعتراض کرده بود که در این واویلا که میلیون ها کودک و زن و پیر و جوان اگر کشته نشده باشند، به هر ذلتی از جهنم جنگ و آدمکشی فرار کرده اند و آواره جهان بی سامان اند، چگونه می توان به کیش نشاط روی آورد و نه به کیش حمایت و هومانیسم و همبستگی با همنوعان؟
الف
• چون اولا بخشی از این آوارگان جهان از همین عرعرستان اند که به کیش نشاط و غنیمت دانی آن (دم، لحظه) روی آورده اند.
ب
• ثانیا در عصر عسرت حی و حاضر، آژیر گوشخراشی در غریو مدام است:
• ایها الناس، هر روز، روز فراق است و هر ارض، لیبی و سوربه و افغانستان و عراق.
4
• طولی نکشید که مبلغ کیش نشاط با توپ و تانک عنگلیسی ـ عامریکائی ـ لومپنی بر حریف معترض حمله ور شد که آوارگی این و آن به «تخم من نیست.»
• چنین اند عیرانیان در آخر ـ زمان.
5
همچنان از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي
در كشورم دفاع مي كردم
• اگر این موضع سیاوش باشد، باید تأسف خورد.
معجز
صاحب وجدان اولان، همنوعینی خوار ایسته مز
بیر پریشان حال گورجک، بیقرار اولسون گرک
• کسی که وجدان داشته باشد، ذلت همنوع خویش را تاب نمی آورد.
• بلکه با مشاهده ذلت هر کس، روانش به آشوب کشیده می شود.
• بعید است و دریغ است، اگر سیاوش، وجدان انترناسیونالیستی خود را به دلیل دشواری های معیشتی از دست داده باشد و فقط سنگ « دفاع از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي در كشورش» را به سینه زده باشد.
• آن هم، اگر احیانا دوباره شروع به زندگی کند.
• ترفند ایده ئولوژیکی زهر آمیز این جمله اما در جای دیگر آن است که دیدنش آسان نیست.
• این جمله ی منسوب به سیاوش را باید با دقت صد چندان خواند تا متوجه ترفند روباه بی بی سه و بی بی سی شد:
و در جواب تو بايد بگم كه اگر يكبار ديگر بدنيا مي آمدم
همچنان
از آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي در
كشورم
دفاع مي كردم
• زهر ایده ئولوژیکی ـ امپریالیستی مهلک این جمله در کپسول «همچنان» گنجانده شده است.
• کپسولی که خواننده از فرط حواس پرتی می بلعد و تا به خود آید زهر ایده ئولوژیکی مهلک از کپسول شیرین «همچنان» آزاد می گردد و تار و پود روح و روانش را در می نوردد.
• همچنان بدان معنی است که سیاوش همیشه، یعنی در تمامی طول عمرش، شاعر «ملی» (ناسیونال) بوده است و فقط از «آزادي و برابري انسان ها و برقراري عدالت اجتماعي در كشورش دفاع کرده است.»
• این به معنی تحریف بیوگرافی سیاوش و تخریب سیمای توده ای و حزب توده ای او ست.
• سیاوش با این توطئه و ترفند از مقام رفیع شاعر توده و حزب توده به اسفل السافلین شاعر بورژوازی سقوط می کند و در طرفة العینی خود را در سنگر فریدون مشیری می یابد.
• یعنی در بهترین حالت، مصدقی می شود.
• مانلی در این زمینه کلی خاطر ـ آت دارد که در هشت و یا نه سالگی در اعماق خاطر تلنبار کرده است:
• زیارت دسته جمعی قبر مصدق و حمایت شورانگیز سران جبهه بورژوازی و طالقانی از سیاوش کسرائی.
یا رب، چه عجب، رابطه نان و زبان است!
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر