زنگرائی بورژوائی (فمینیسم بورژوائی) و یا همبستگی زنان؟ (6) (بخش آخر)

کلاودیا وانگرین

عصر ما 

(5 مارس 2004)

زنتصویر حاکم، زنتصویر طبقه حاکمه است.

برگردان میم حجری

5

مسئله زنان، مسئله مردان نیز است

  

·        در دوران صلح نیز مردتصویر همیشه سهم خود را برای حفظ این سیستم ادا کرده است:

·        مردی که ترجیح دهد، آخر هفته را به جای رئیسش با کودکانش بگذراند و عصرها را به جای اضافی کار بی اجر و مزد به امید ترقی شغلی با دوست دختر و یا همسرش سپری سازد، مرد راست راستکی تلقی نمی شود.

1

·        مردها باید برای جانفشانی در راه منافع بیگانه، شخصیتی کسب کنند که سلاخی یکدیگر را مجاز می شمارد.

2

·        آدمیت زدائی مردان برای امپریالیسم ضرورتی مبرم و صرفنظرناپذیر داشته است.

3

·        مردان اما نمی توانند خصوصیات انسانی معینی را از ما زنان بستانند.

·        چون در غیر اینصورت ما قادر نخواهیم بود نیروی انسانی لازم را برای کارخانه و سنگر بزرگ کنیم.

4

·        مسئله زنان، مسئله مردان نیز است.

·        زیرا تکلیفی که به عهده ما زنان گذاشته شده، حاوی فونکسیونی است.

5

·        همبستگی میان زنان و مردان مانع انجام این فونکسیون می گردد.

6

·        همبستگی هرگز نمی تواند یکطرفه باشد و لذا پیش شرط همبستگی میان زنان و مردان این است که مردان هم لب به انتقاد از اوضاع بگشایند.

7

·        همبستگی از طریق طلب احترام بیشتر که یک زن از همکار مردش به هنگامی که بظاهر کار مهمی در دستور روز است، انتظار دارد، به گور سپرده نمی شود.

·        بلکه طلب چنین احترامی خود نشاندهنده آن است که همبستگی میان زنان و مردان دیری است که به گور سپرده شده است.

8

·        کسی که به سرپوش نهادن بر آن می پردازد، همبستگی را از نو به گور می سپارد.

9

·        همبستگی از طریق غورت دادن مدام بغض خویش از سوی زنان در مقابل تذکرات تحقیرآمیز، تفاسیر بی سؤال راجع به فرم اندام و رفتار معلم مآبانه در بحث ها تشکیل نمی شود.

10

·        حتی در جنبش های ترقی خواه نیز باید بالاخره بر چنین الگوها غلبه شود.

·        البته نه از طریق تهاجم به یکدیگر:

·        (توهین به ازای توهین! مترجم)

11

·        همانطور که گروهی از مردها همیشه از آدمیت زدائی پرهیز دارند، به همان سان نیز گروهی از زنان برای باز کردن جای خوشایندی در جهان مردان برای خویش، آدمیت زدائی را به مثابه امری طبیعی تلقی می کنند.

12

·        موفقیت و شکست جنبش زنان را البته نمی توان بر بنیان این پدیده توضیح داد.

·        این پدیده اما بر این حقیقت امر دلالت دارد که بی شرمانه ترین خیانت ها در انحصار مردها نیست.

13

·        پیشرفت واقعی در پیدایش زنانی نیست که بخشی از معضل گشته اند، بلکه در زنانی است که می خواهند بخشی از راه حل باشند و دیگر حاضر نیستند به ساز سابق برقصند، خواه نوازنده ساز سابق مرد باشد و خواه زن.

14

سوزانا آرونداتی روی (1361)

نویسنده و فعال سیاسی و منتقد گلوبالیزاسیون هندی

آثار:

خدای چیزهای خرد

کتابچه های سیاسی و مقالات بیشمار

·        امروزه زنان عقب مانده ترین  جوامع پدرسالار در مبارزه جهانشمول بر ضد گلوبالیزاسیون کاپیتالیستی بی کوچکترین تردید شرکت فعال دارند، آنهم نه به مثابه ارگان اجرائی و یا بلندگوی دلربای عالی جنابان همیشه همان.

·        بلکه به مثابه انسان های سیاسی خوداندیش خودمختار، بسان آرونداتی روی ـ نویسنده و روشنفکر رزمنده هندی.

الف

·        رادیکالیته آرونداتی روی، اصیل و طبیعی است، ضمن اینکه سخنش نسنجیده و یاوه نیست.

ب

·        خشم بحق آرونداتی روی بر ضد فرودستان نشانه نمی رود.

ت

·        آرونداتی روی با شکیبی روانسوز دست به ریشه های معضلات بشریت می برد.

پایان