میمحا نجار
سار
·
حالا که تجرید و تعمیم را یاد گرفته ام، فکر می کنم که
بتوانم به تحلیل شعری از مولانا نایل آیم.
ستاره
·
کدام شعر از مولانا؟
سار
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
مُردم
از حيوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم
حمله ديگر بميرم از بشر
تا
برآرم از ملايک بال و پر
بار
ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
پس
عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم
کانا الیه راجعون
ستاره
·
ایده بدی نیست.
·
پس شروع کن.
سار
·
من این شعر مولانا را اول تجزیه می کنم تا آن را جزء به
جزء تحلیل کنم.
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
·
معنی تحت اللفظی:
·
من نخست جزو جمادات بودم.
·
جمادی وارگی (جمادیت) خود را نفی کردم و نبات شدم.
·
بعد نباتیت خود را نفی کردم و حیوان شدم.
ستاره
·
خیلی خوب معنی کردی.
·
ادامه بده.
سار
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
·
من اکنون مفاهیم
این بیت را استخراج می کنم و مورد بررسی قرار می دهم:
·
جماد
·
نبات
·
حیوان
·
مرگ
ستاره
·
مفهوم جماد چگونه تشکیل شده است؟
·
از کجا آمده است؟
سار
·
مفهوم جماد ـ
قبل از همه ـ مثل مفهوم درخت، نتیجه تجرید است:
·
ما سنگ و چوب و فلز و خاک و سفال و غیره را می بینیم.
·
مثلا در همین اتاق نشیمن، استکان و نعلبکی و فنجان و
کتری و سماور و صندوق و آیینه و میز و صندلی را می بینیم.
·
همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد آنها را مورد صرفنظر
قرار می دهیم و وجه مشترک همه آنها را برجسته می کنیم و بدان نام جماد می دهیم.
ستاره
·
آره.
·
درست است.
·
ولی کافی نیست.
سار
·
چرا نباید کافی باشد؟
ستاره
·
خواهیم دید.
·
تو به تحلیل شعر مولانا ادامه بده.
سار
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
·
نامی یعنی نمو کننده، یعنی نبات.
·
مفهوم نبات نتیجه تجرید همه انواع نباتات است.
·
از جلبک تا خزه
·
از گیاه تا درخت.
·
ما همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد خزه ها، جلبک ها،
علف ها، چمن ها، درختان و غیره را مورد صرفنظر قرار می دهیم و وجه مشترک همه آنها را
مثلا نمو در اثر استفاده از نور و آب و هوا را برجسته می کنیم و بدان نام نبات می
دهیم که ضمنا حاوی خصلت نمو آنها ست.
ستاره
·
درست است.
سار
از
جمادی مُردم و نامی شدم
وز
نما مُردم به حيوان سر زدم
·
مفهوم سوم، حیوان است.
·
حیوان هم نتیجه تجرید است.
·
من می توانم سگ و گربه و موش و خرگوش و غیره را در نظر
گیرم.
·
ما همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد آنها را مورد
صرفنظر قرار دهم و وجه مشترک همه آنها را مثلا داشتن چهارپا و غیره را برجسته کنم
و بدان نام حیوان دهم.
ستاره
·
درست است.
·
ولی کافی نیست.
·
خواهیم دید.
سار
·
باشد.
·
مفهوم آخر، مرگ است.
·
مولانا در مفهوم مرگ نه ضد زندگی را، بلکه نفی را گنجانده
است.
·
نفی یعنی نابود سازی.
·
نفی هر چیز به معنی انکار آن است.
ستاره
·
آره.
·
منظور مولانا اما نه نفی مکانیکی، نه تخریب چنگیز آسا،
بلکه نفی دیالک تیکی است.
·
می دانی تفاوت نفی مکانیکی با نفی دیالک تیکی چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر