۱۳۹۴ دی ۱۱, جمعه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (9)


میمحا نجار
  
سار

·        حالا که تجرید و تعمیم را یاد گرفته ام، فکر می کنم که بتوانم به تحلیل شعری از مولانا نایل آیم.

ستاره

·        کدام شعر از مولانا؟ 

سار

از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

مُردم از حيوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم

حمله  ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايک بال و پر

بار ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم

پس عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم کانا الیه راجعون

ستاره
·        ایده بدی نیست.
·        پس شروع کن.

سار

·        من این شعر مولانا را اول تجزیه می کنم تا آن را جزء به جزء تحلیل کنم.

از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·        معنی تحت اللفظی:
·        من نخست جزو جمادات بودم.
·        جمادی وارگی (جمادیت) خود را نفی کردم و نبات شدم.
·        بعد نباتیت خود را نفی کردم و حیوان شدم.

ستاره

·        خیلی خوب معنی کردی.
·        ادامه بده.  

سار
از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·        من اکنون  مفاهیم این بیت را استخراج می کنم و مورد بررسی قرار می دهم:
·        جماد
·        نبات
·        حیوان
·        مرگ

ستاره
·        مفهوم جماد چگونه تشکیل شده است؟
·        از کجا آمده است؟

سار


·        مفهوم جماد  ـ قبل از همه ـ مثل مفهوم درخت، نتیجه تجرید است:
·        ما سنگ و چوب و فلز و خاک و سفال و غیره را می بینیم.
·        مثلا در همین اتاق نشیمن، استکان و نعلبکی و فنجان و کتری و سماور و صندوق و آیینه و میز و صندلی را می بینیم.
·        همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد آنها را مورد صرفنظر قرار می دهیم و وجه مشترک همه آنها را برجسته می کنیم و بدان نام جماد می دهیم.

ستاره

·        آره.
·        درست است.
·        ولی کافی نیست.

سار

·        چرا نباید کافی باشد؟

ستاره

·        خواهیم دید.
·        تو به تحلیل شعر مولانا ادامه بده.

سار
از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·        نامی یعنی نمو کننده، یعنی نبات.
·        مفهوم نبات نتیجه تجرید همه انواع نباتات است.
·        از جلبک تا خزه
·        از گیاه تا درخت.

·        ما همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد خزه ها، جلبک ها، علف ها، چمن ها، درختان و غیره را مورد صرفنظر قرار می دهیم و وجه مشترک همه آنها را مثلا نمو در اثر استفاده از نور و آب و هوا را برجسته می کنیم و بدان نام نبات می دهیم که ضمنا حاوی خصلت نمو آنها ست.

ستاره

·        درست است.

سار

از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حيوان سر زدم

·        مفهوم سوم، حیوان است.
·        حیوان هم نتیجه تجرید است.
·        من می توانم سگ و گربه و موش و خرگوش و غیره را در نظر گیرم.
·        ما همه خصوصیات و مشخصات منحصر به فرد آنها را مورد صرفنظر قرار دهم و وجه مشترک همه آنها را مثلا داشتن چهارپا و غیره را برجسته کنم و بدان نام حیوان دهم.

ستاره

·        درست است.
·        ولی کافی نیست.
·        خواهیم دید.

سار


·        باشد.
·        مفهوم آخر، مرگ است.
·        مولانا در مفهوم مرگ نه ضد زندگی را، بلکه نفی را گنجانده است.

·        نفی یعنی نابود سازی.
·        نفی هر چیز به معنی انکار آن است.

ستاره

·        آره.

·        منظور مولانا اما نه نفی مکانیکی، نه تخریب چنگیز آسا، بلکه نفی دیالک تیکی است.

·        می دانی تفاوت نفی مکانیکی با نفی دیالک تیکی چیست؟  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر