۱۳۹۴ دی ۱۲, شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (397)


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین

بخش هفتم
توسعه جامعه شناسی بورژوائی
در کشورهای مختلف سرمایه داری

پیشکش به


سرگرد عطارد
سردار سلحشور توده و حزب توده

5

·        به نظر سامر، چون تشکیل سرمایه، نتایج مثبتی به دنبال می آورد، پس آن باید بطور اجتماعی تضمین شود.
·        این اندیشه را او در اثرش تحت عنوان «راه های مردم» تبلیغ می کند:
·        تشکیل سرمایه باید بطور نهادی مورد حمایت قرار گیرد و به پیشبرد و تحقق علایق منطبق با آن کمک رساند تا بدین طریق «قدرت و کفایت کاپیتالیسم» مفید افتد.

6
·        از این رو، منظور سامر از «راه های مردم»، تأسیسات به مثابه قواعد همبستگی گروه ها ست که تشکیل دهنده استحکامات اخلاقی جامعه اند.
·        «تأسیساتی از این قبیل از مفهومی (اندیشه ای، تصوری، مجموعه نظراتی، علایقی) و ساختاری تشکیل می یابند.
 
7
·        ساختار بزعم سامر عبارت است از ترکیبی، دستگاهی و یا گاهی فقط مامورینی که هر از گاهی در محل معینی برای حل و فصل معضلات از طرق تعیین شده از قبل، گرد می آیند.
·        ساختار حاوی مفهوم است و وسایل لازم را برای استفاده در عالم حقایق امور و عمل عرضه می کند تا خادم علایق و منافع انسان ها در جامعه باشد»
·        (سامر، «راه های مردم»، 1959، ترجمه هورست هولتسر)

8
·        سامر در سرمایه داری ستایی اش «راه های مردم» بسیار مهم و تعیین کننده را در «عادات و آداب و رسوم» می بیند که تضمین کننده ی همکاری میان طبقات اجتماعی اند.
·        او به همین دلیل در اثر خویش تحت عنوان «آنچه که طبقات اجتماعی مدیون یکدیگرند»، می نویسد:
·        «هر طبقه اجتماعی مکلف است که طبقات اجتماعی دیگر را به رسمیت بشناسد تا بتواند با آنها فضای آزاد لازم را برای شکوفائی یکدیگر فراهم آورد.»

9
·        اینکه حاکمیت سرمایه به مثابه حاکمیت طبقه سرمایه دار، فقط بر اساس استثمار توده های مولد و زحمتکش می تواند تشکیل شود، از طرف سامر مورد تأیید قرار می گیرد.

 جان وارد (1847 ـ 1913)
«جامعه شناسی ناب» (1907)
«جامعه شناسی دینامیت» (1911)
    
·        جان وارد نیز با استناد به کومته در آثار خویش تحت عنوان «جامعه شناسی ناب» (1907) و «جامعه شناسی دینامیت» (1911) می کوشد تا به اثبات نظریه زیرین خود نایل آید:
·        بهترین ساختار جامعه، ساختاری است که قادر به کنترل قوای اجتماعی مبارز باشد.

1
آگوست کومته (1798 ـ 1857)
ریاضی دان، فیلسوف، منتقد مذهب، از نمایندگان اصلی پوزیتیویسم فرانسه،  از بنیانگذاران جامعه شناسی

·        جان وارد، ایده کومته موسوم به توافق و سازمان اجتماعی را به امریکائی به اصطلاح، «ترجمه می کند.»

2
·        جان وارد ـ بر خلاف سامر ـ وکیل مدافع خرده بورژوائی تعادل اجتماعی است.
·        برخلاف سامر که از کاپیتالیسم مبتنی بر رقابت آزاد دفاع می کند، جان وارد از دولت می خواهد  که فضای اشتغال اجتماعی تحمل پذیر پدید آورد و تحول اجتماعی برنامه ریزی شده برای کاپیتالیسم مبتنی بر همکاری را امکان پذیر سازد.

3
·        جان وارد جامعه شناسی را به مثابه خادم علمی کمکی مناسب قلمداد می کند.
·        از دید جان وارد، جامعه شناسی «تنها علمی است که می تواند جاده شیری تاریخ را در کهکشان جامعه ی استوار به راه اندازد.
·        جامعه شناسی، کهکشاندانش (ساینسیا ساینساریوم)  است.»
·        (جان وارد، «جامعه شناسی ناب»، جلد 1، 1901، ص 77، 115)

4
·        از دید جان وارد، وظیفه جامعه شناسی عبارت است از کشف بنیان های حیات جامعه .
·        جان وارد بنیان های حیات جامعه را در خصوصیات «فیزیکی (جسمانی) و فیزیولوژیکی» می بیند که بطور نژادی ـ بیولوژیکی تعیین شده اند.
·        «قوای اجتماعی حوایجی اند که با تحمل مشقت باید ارضا شوند.
·        انگیزه های اجتماعی و علل حرکتی از این نوعند که ما را به تلاش و کرد و کار برمی انگیزند.
·        این حوایج یا ببرکت سینرژی اجتماعی به تشکیل ساختارهای اجتماعی منجر می شوند و یا ساختار های موجود را ببرکت ابتکار اندیشه و عمل (اینوواسیون) و عمل آماجگرا تحول می بخشند.  

·        (سینرژی به انرژی ئی اطلاق می شود که برای انجام مبتنی بر همکاری وظایف در اختیار داریم. مترجم) 

5
·        از دید جان وارد، «این حوایج در هر فرد آشیان دارند.
·        ولی با تأثیر متقابل، همکاری و انباشت تأثیرات، خصلت اجتماعی کسب می کنند و همه از دم فیزیکی (جسمانی)  و یا فیزیولوژیکی اند.
·        حتی حوایجی که حوایج روحی قلمداد می شوند.»
·        (همانجا، ص 326)  

6
·        اگر این حوایج و حوایج ناشی از این حوایج در چارچوب شرایط اجتماعی ارضا شوند، از دید جان وارد، نظام اجتماعی امکان پذیر می گردد.

7
·        جان وارد در کاپیتالیسم امریکا این کفایت را می بیند که از عهده این ارضا برآید.
·        البته فقط در صورتی که دولت، طبقه کارگر معترض را لگام زند و اقتصاد سرمایه داری انحصاری را ترمز کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر