محورهای
یازده گانه سیاست حزب توده ایران
در
برابر جمهوری اسلامی
سرچشمه:
(راه توده)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
با
روی کار آمدن دولت محمد خاتمی
مواضع و موقعیت نیروهایی که در طی سال های پیشین
پرچم انتقاد از سیاست حزب توده ايران
در دوران اولیه انقلاب را بلند کرده بودند و
آن را متهم میکردند
که گویا از آزادی ها دفاع نکرده بسیار ضعیف شد.
به
چندین دلیل:
دلیل
نخست آن بود که برخلاف راه توده که در زیر بدترین فشارها و تهمت ها
در انتخابات
شرکت کرد و به محمد خاتمی رای داد٬ این
نیروها خود انتخابات را تحریم کرده بودند
و عملا در جنبش آزادیخواهی و اصلاح طلبی
که بوجود آمد نه نقش مثبت که نقشی منفی ایفا کرده بودند.
و بنابراین ارزیابی ها و انتقاد های آنها
پیرامون گذشته
و شعارهای آنها درباره "آزادی"ها دیگر اعتباری نداشت.
·
عنوان این «تحلیل»، «محورهای یازده گانه سیاست حزب توده ایران در
برابر جمهوری اسلامی» ایران است.
·
مؤلف مطلب اما ظاهرا محورها را برای لحظه آخر گذاشته است.
·
چون به جای پرداختن به آنها به صحرای کربلا زده است.
·
دلیلش را خدا می داند.
·
ولی از همین طرز «تحلیل» می توان به طرز «تفکر» راه «توده»
هم پی برد.
·
به همین دلیل به تأمل بر روی آن ادامه می دهیم:
با
روی کار آمدن دولت محمد خاتمی٬ مواضع و موقعیت نیروهایی که
در
طی سال های پیشین پرچم انتقاد از سیاست حزب توده ايران
در
دوران اولیه انقلاب را بلند کرده بودند و آن را متهم میکردند
که
گویا از آزادی ها دفاع نکرده بسیار ضعیف شد.
·
ما نه از محمد خاتمی خبر داریم و
نه از «نیروهای منتقد از سیاست حزب توده در دوران اولیه انقلاب».
·
ولی از این جمله مؤلف می توان به
نکاتی پی برد:
1
·
نکته اول اینکه از دید راه «توده»
انقلاب کذائی، دوران هائی را از سر گذرانده است.
·
دوران اولیه انقلاب کذائی احتمالا دوره
مربوط به قتل های زنجیره ای مستور و آشکار و بازداشت دسته جمعی معصومین معصوم تر
از چهارده معصوم، شکنجه، آزار، توبه، شوهای تلویزیونی، اعدام غیر قانونی و خاوران
بوده است.
2
·
مؤلف ظاهرا مفهوم مارکسیستی ـ
لنینیستی «دوران» را نشنیده است:
·
دوران و یا عصر به مقطع تاریخی معینی در تاریخ جامعه بشری اطلاق
می شود.
·
دوران مشخص کننده (شاخص) مقطعی از روند توسعه تاریخی است، که تا رسیدن بدان، گذشته مغلوب می گردد و آینده
قوام می یابد.
·
دوران تعیین کننده خطوط اصلی زمان حال تاریخی در رابطه با گذشته
و آینده است.
·
دوران ـ علاوه بر این ـ تعیین
کننده نیروی اجتماعی اصلی پیشرفت اجتماعی در شرایط تاریخی مشخص
است.
·
مراجعه کنید به دوران در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
3
·
دوران هایی که بشریت از سر گذرانده
به شرح زیر بوده اند:
·
دوران توحش، دوران کمون اولیه،
دوران برده داری، دوران فئودالیسم، دوران سرمایه داری، دوران گذار از سرمایه داری به
سوسیالیسم در مقیاس جهانی، که بشریت اکنون در آن قرار دارد.
4
با
روی کار آمدن دولت محمد خاتمی٬ مواضع و موقعیت نیروهایی که
در
طی سال های پیشین پرچم انتقاد از سیاست حزب توده ايران
در
دوران اولیه انقلاب را بلند کرده بودند و آن را متهم می کردند
که
گویا از آزادی ها دفاع نکرده بسیار ضعیف شد.
·
مؤلف این مطلب تعویض دولت ها را یعنی
نشستن خاتمی به جای رفسنجانی را به عنوان شق القمر به خورد خواننده می دهد.
·
خاتمی پس از رفسنجانی روی کار می
آید و گفتگوی تمدن ها را برای عوامفریبی مطرح می سازد.
·
این سیاست ارتجاع فئودالی ـ
فوندامنتالیستی ـ روحانی احتمالا واکنشی نسبت به جفنگ عوامفریبانه ای از ایالات
متحده امریکا بوده، که معروف به «برخورد تمدن ها» ست:
برخورد
تمدن ها تئوری
مطرح شده توسط
ساموئل
هانتینگتون
بوده
که مطابق این تئوری پس از پایان جنگ سرد،
فرهنگ و هویت مذهبی
سرچشمه
همه در گیری ها خواهد بود.
5
·
از سر تا پای این تئوری خرافه می
تراود.
·
آنچه جنگ سرد نامیده می شود، جنگ
دو سیستم اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیسم و سرمایه داری بوده است.
·
آنچه برخورد تمدن ها جا زده می شود،
نه ربطی به تمدن و فکر و فرهنگ دارد و نه ربط ماهوی به مذهب.
·
اگرچه فوندامنتالیسم مذهب را گروگان
گرفته و مثل امپریالیسم آلت دست قرار داده است.
6
با
روی کار آمدن دولت محمد خاتمی٬ مواضع و موقعیت نیروهایی که
در
طی سال های پیشین پرچم انتقاد از سیاست حزب توده ايران
در
دوران اولیه انقلاب را بلند کرده بودند و آن را متهم می کردند
که
گویا از آزادی ها دفاع نکرده بسیار ضعیف شد.
·
در هر صورت، به زعم مؤلف، با شروع
عوامفریبی طبقه حاکمه به نمایندگی خاتمی، مواضع و موقعیت های منتقدین حزب توده تحت
رهبری کیانوری تضعیف می شود.
·
چرا و به چه دلیل؟
7
دلیل
نخست آن بود که برخلاف راه توده که در زیر بدترین فشارها و تهمت ها در انتخابات
شرکت کرد
و به محمد خاتمی رای داد، این
نیروها خود انتخابات را تحریم کرده بودند
و عملا در جنبش آزادیخواهی و اصلاح طلبی
که بوجود آمد
نه نقش مثبت که نقشی منفی ایفا کرده بودند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
دلیل تضعیف مواضع و موقعیت های
منتقدین حزب توده تحت رهبری کیانوری، رأی دادن راه «توده» به محمد خاتمی است.
·
جل الخالق.
·
منطق تق و لق فقط می تواند همین
باشد.
·
رأی دادن راه «توده» چرا باید به
معنی تضعیف مواضع و موقعیت های منتقدین از حزب توده شقه شقه شده و مدفون در خاوران
باشد؟
·
ضمنا رأی دادن به نماینده ی دیگری
از ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی چرا باید به معنی ایفای نقش مثبت باشد؟
·
این طرز «استدلال» اما به چه معنی
است؟
الف
·
این طرز «استدلال» اولا حاکی از آن
است که راه «توده» کمترین خبری از تئوری دولت ندارد.
ب
·
این طرز «استدلال» ثانیا حاکی از آن
است که راه «توده» کمترین خبری از ماتریالیسم تاریخی ندارد.
·
ماتریالیسم تاریخی که سهل است، کمترین
خبری از دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی ندارد.
ت
·
این طرز «استدلال» ثالثا حاکی از آن
است که راه «توده» جریانی از سر تا پا رفرمیستی است.
·
یعنی در بهترین حالت و با بیشترین
تخفیفات، چیزی از جنس سوسیال ـ دموکراسی در غرب است.
·
یعنی جریان سیاسی وابسته به طبقه
حاکمه است.
·
نماینده منافع بورژوازی و طبقات
ارتجاعی دیگر است.
پ
·
این طرز «استدلال» رابعا حاکی از آن
است که راه «توده» کمترین ربطی به حزب توده ندارد.
·
در خطاهای حزب توده تحت رهبری کیانوری تردیدی نیست.
·
ولی در توده ای بودن رهبری حزب
توده، در نماینده توده های مولد و زحمتکش ایران بودن آنها هم کمترین تردیدی روا نیست.
ث
·
حزب توده هرگز سازمان سیاسی طبقات
انگل، مفتخور و استثمارگر نبوده است.
·
حزب توده درست به همین دلیل، در
تمامی تاریخ فخر انگیز خود، آماج بی رحمانه ترین و خونین ترین سرکوب ها قرار داشته
است.
8
و
بنابراین
ارزیابی
ها و انتقاد های آنها پیرامون گذشته
و شعارهای آنها درباره "آزادی"ها
دیگر اعتباری نداشت.
·
معنی تحت اللفظی:
·
چون راه «توده» به یکی از
نمایندگان طبقه حاکمه رأی داده و شق القمر کرده، پس ارزیابی ها و انتقادات منتقدین
از سیاست کیانوری و شعارهای شان راجع به باصطلاح «آزادی ها» بی اعتبار شده است.
·
دلایل قوی باید و معنوی
·
به همین طرز «استدلال» مؤلف این «تحلیل»
گفته می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر