۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه

تو از کجا می دانی؟

عاطفه گرگین
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com



• تو از کجا می دا نی
• که اگر در باغچه بنشینم
• پرستوها دو باره می آیند
• و تنهایی باغ پر می شود؟

• تو از کجا می دانی
• که باغچه را آب گرفته بود
• و من نمی توانستم ماه را
• که روی آب شناور بود
• به هم آغوشی خود فرا خوانم؟

• ماه به انزوا می برد اندام خود را
• و من به سایه خود تکیه داده بودم
• تا در عزای پرستوها شریک شوم

• اما تو خودت نمی دانی
• که چقدر راست می گویی
• که غم های بسیار راحتم نمی گذاشتند
• راحتم نمی گذاشتند
• نمی گذاشششششششتند
• تا عاشق شوم!

• و حا لا هم که عاشق شده ام
• تنها باید به سایه خود تکیه دهم
• و به آسمان، خیره مانم تا
• رؤیا هایم بر سرم ببارند
• وخیابان پر از ماه شود!

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر