۱۳۹۰ اسفند ۱۹, جمعه

دیالک تیک جزء و کل (3)

جزء و کل
پروفسور کامیلا وارنکه
برگردان شین میم شین

• جزء و کل مفاهیم مناسبتی اند.
• به کمک مفاهیم جزء و کل، خصلت سیستمی، نظام سلسله مراتبی و ساختار واقعیت عینی درک می شود.

• رابطه جزء و کل پیوند تنگاتنگی با دیالک تیک های زیر دارد:

1
• دیالک تیک وحدت و کثرت
2
• دیالک تیک وحدت و تنوع
3
• دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم

• هر کلی کثرتی است، چون بلحاظ کمی، از مجموعه ای از اجزاء تشکیل می یابد.

• هر کلی وحدتی است، چون کل نسبت به تنوع کمی اجزای خود از رفتار مستقل نسبی برخوردار است.


• مکانیسیسم عناصر نهائی تجزیه ناپذیر ماده را، یعنی وجود چیزها را بمثابه اجزای صرف قبول دارد، اجزائی که کلیتی را تشکیل نمی دهند.

• ماتریالیسم دیالک تیکی، بر خلاف مکانیسیسم، دیالک تیک جزء و کل را فراگیر و عمومی (یونیورسال) می داند.

• اجزاء بدلیل اینکه خود چیزهائی اند، هر کدام کلی محسوب می شوند و لذا هم وحدتی از عناصر متنوع اند و هم کثرتی از وحدت ها:
• مثلا اتم هم جزء است و هم کل.

• (اتم فی نفسه دیالک تیک جزء و کل است.
• اما اتم در داربست مولکول جزء محسوب می شود و مولکول کل.
• مولکول نیز دیالک تیک جزء و کل است. مترجم)


• اتم جزء است در رابطه با مولکول، که اتم متعلق بدان است.

• اتم کل است در رابطه با عناصر متشکله خود:

• نویترون ها، پروتون ها، الکترون ها و غیره.

• هر چیز می تواند نسبت به سیستم معینی جزء محسوب شود:
• (x) جزئی از سیستم (S1) است.

• اشاره به سیستم مختصات همواره ضرورت دارد، زیرا هرچیز واحدی می تواند در آن واحد جزء سیستم های بیشماری باشد و خواص آن می توانند در سیستم های مختلف نه فقط از ساخت خود آن چیز، بلکه همچنین از خود قانونمندی سیستم مربوطه ناشی شوند:
• (x) در سیستم (S1) ببرکت خاصیت (a) خود عمل می کند، ولی در سیستم (S2) ببرکت خاصیت (b) خود و الی آخر.

• اما هر چیزی نمی تواند جزء هر کلی باشد، چون هر چیز به سبب خواص خاص خود، تنها در گروه معینی از کل ها می تواند بمثابه جزء متشکله آنها عمل کند:
• (x) می تواند به سبب خاصیت (c) خود با سیستم (S3) ناسازگار باشد.

• اینکه چیزها می توانند بمثابه اجزاء طبقات مختلفی از سیستم ها محسوب شوند و یا نشوند، نشان می دهد که آنها خود سیستم هائی از خواص اند، یعنی هر چیزی خود کلیتی را تشکیل می دهد.

• همانطور که هر جزء در رابطه با کل تعریف می شود، به همان سان نیز می توان هر کل را در رابطه با اجزای آن تعریف کرد:


1
• بنا بر مجموعه، نوع و تنظیم اجزای آن
2

• بنا بر روابط موجود میان اجزای آن، یعنی بنا بر ساختار آن

• از این رو ست، که کل بنا بر ماهیت خویش، «بیشتر» از جمع ریاضی اجزای خویش است.
• زیرا ببرکت ساختار، کارآئی ها و شیوه های رفتاری ئی امکان پذیر می شود، که از کارآئی ها و شیوه های رفتاری اجزا، قابل استخراج نیستند.

• اشتباه فلسفه ایدئالیستی کلیت در این است که برای توضیح رفتار کلی (که بر بنیان مجموعه صرف اجزای منفرد قابل درک نیست) وابستگی متقابل اجزا را در نظر نمی گیرد، بلکه دست بدامن عوامل ماورای تجربی (عوامل فکری) می شود و آنها را بمثابه سازنده کل از اجزاء قلمداد می کند.

• مراجعه کنید به تئوری کلیت، هولیسم، ویتالیسم

• هر چیزی را که به نحوی از انحاء در سیستمی قرار دارد، نمی توان به این دلیل، بمثابه جزء آن سیستم محسوب داشت.

• فقط عناصر و زیرسیستم های هر سیستم کلی می توانند به شروط زیر بمثابه اجزاء آن سیستم محسوب شوند:
• عناصر و زیرسیستم هائی که رفتارخود ویژه سیستم نتیجه ترتیب و وابستگی متقابل آنها ست.

1
مثال

• مثلا اتم ها اگرچه اجزاء مولکول ها هستند، ولی نمی توان آنها را بطور قطعی بمثابه اجزاء اعضای بدن محسوب داشت.

2
مثال

• و یا سلول ها را که اجزاء اعضاء محسوب می شوند، نمی توان به مثابه اجزاء اندام (ارگانیسم) محسوب داشت.

• اشتباهات انواع مختلف مکانیسیسم از عدم توجه به نظام سلسله مراتبی (هیرارشی) جزء و کل ناشی می شود:
• مکانیسیسم، اتم (و یا کوچکترین واحد شناخته شده ماده) را جزء هر ساخت شیئی می داند و به این دلیل، کلیه عرصه های دیگر واقعیت را به قوانین وجود و حرکت این عرصه واقعیت تقلیل می دهد، سطحی و مبتذل می کند و بدین طریق توضیح ماتریالیستی کلیت های واقعی را غیرممکن می سازد.

• توضیح دقیق رابطه جزء و کل را در حال حاضر قبل از همه سیستمتئوری سیبرنتیکی انجام داده است.

• (ما اصطلاح سیستمتئوری را بکار می بریم تا آن را نسبت به تئوری سیستم مرزبندی کنیم.
• همانطور که کدخدا با خدای ده و خدای نامه با نامه خدا و کارنامه با نامه کار مرزبندی شده اند و معنی بکلی دیگری دارند. مترجم)


• لانگه در کتاب خود بنام «کلیت و توسعه بلحاظ سیبرنتیکی 1966» نشان می دهد که کلیت های نظام بالاتر، حداقل از دو سیستم نظام پایین تر تشکیل می یابند و دو سیستم یادشده، حداقل بکمک یکی از عناصر خود، در پیوند با هم قرار دارند و نسبت به سیستم نظام بالاتر بمثابه اجزاء عمل می کنند.

• هرچه درجه نظامی یک سیستم بالاتر باشد، یعنی زیرسیستم های آن هرچه بیشتر در تشریک مساعی و در اختلاف رتبه به همکاری با یکدیگر و «مبارزه» بر ضد یکدیگر بپردازند، بهمان اندازه رفتارکلیتی سیستم کاملتر خواهد بود و سیستم بهمان اندازه بیشتر به توسعه خودقانونمندی خویش، هم در مقابل رفتار اجزاء خود و هم در مقابل محیط پیرامون خود قادر خواهد بود.

• خصلت کلیتی هر سیستم مادی پویا متناسب با عرصه ثبات آن رشد می یابد.

• با بغرنجی سیستم ها از سوئی، خصلت کلیتی آنها و استقلال نسبی شان در مقابل اجزای شان افزایش می یابد و از سوی دیگر اجزاء و زیرسیستم ها می توانند هرچه بیشتر مستقل از یکدیگر عمل کنند.

• مشخصه سیستم های مولتی ثابت عبارت از این است، که آنها در مقابل اختلالات وارده به سیستم، بمثابه کل واکنش نشان نمی دهند، بلکه این وظیفه را به زیرسیستم های خود محول می کنند.

• استقلال نسبی کل و استقلال نسبی اجزای آن از صفت ممیزه کلیت ها ناشی می شود (به این امر ارسطو نیز واقف بوده است.)

• کلیت ها، بر خلاف مجموعه ها و یا انبوهه های صرف، این صفت ممیزه را دارند که در صورت از دست دادن مجموعه معینی از اجزای خود (اجزائی که فقدان شان میدان عمل کلیت ها را از حد اقل مقرر، تنگتر نمی کنند) و یا با تکثیراجزای خود (اجزائی که وجودشان میدان عمل کلیت ها را از حد اکثر مقرر فراختر نمی کنند) و یا اگر اجزای از دست رفته و یا بدست آمده برای کل بی اهمیت باشند، آنگاه دچار تغییر کیفی نمی شوند و متلاشی نمی گردند.

• مثلا با جراحی کردن (مجزا ساختن) اجزائی از مغز که وظایف روانی مشخصی را به عهده دارند، اگرچه بطور موقت وظایف یاد شده انجام نمی یابند، اما طولی نمی کشد که اجزای دیگر مغز وظایف یاد شده را تقبل می کنند و وضع سابق سیستم را (اگر هم با نارسائی هائی) بازتولید می کنند.

• اما اگرچه از دست دادن اجزائی به نابودی کلیت ها منجر نمی شود، اما قدرت ترمیم خسارات وارده، هم از نظر کمی (میزان اجزای جراحی شده نباید بیش از حد مقرر باشد) و هم از نظر کیفی (اجزائی وجود دارند که جبران ناپذیر اند)، حد و مرزی دارد.

• پیوند میان مقوله های «کل» و «حد» نشان می دهد، که رابطه میان جزء و کل تابع دیالک تیک کمیت و کیفیت است.

• مراجعه کنید به کل، کلیت، تئوری کلیت، جزء
پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر