۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (12)

ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷-۴۴۰ قمری)
عارف و شاعر نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم
ابوسعید ابوالخیر در میان عارفان مقامی بسیار ممتاز و استثنایی دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی یافته ‌است
چندان که در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و خیام قرار می‌ گیرد، بی آنکه خود شعر چندانی سروده باشد.
در تاریخ اندیشه‌های عرفانی در صدر متفکران این قلمرو پهناور در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به شمار می‌رود.
همان کسانی که سهروردی آنها را ادامه دهندگان فلسفه باستان و تداوم حکمت خسروانی می‌خواند.
از دوران کودکی نبوغ و استعداد او بر افراد آگاه پنهان نبوده‌است.
از ویکی پیدیا

احسان طبری
با مدعی مگویید!

پس از «بحث آزاد تلویزیونی»
(خردادماه 1360)


تحلیل واره ای از میم حجری

ما کجاییم در این بحر تحیر، تو کجا!

• مدعی را در غربت ما راه نیست:
• معیارها دیگر است!
• بغرنجی ما در سادگی ما ست
• خودبودگی ما در بی خودی!

• خویش را تنها تنی شمردیم از تن ها
• و به گفته بوسعید:
• «سراسر خانقاه، خدمت است، خدمت!»

• و همچون آسیای گردنده
• ـ عمری ـ
• درشت ستاندیم و نرم واپس دادیم.

• از دیدن چهره خود
• در آئینه های دق به هراس آمدم

• بگذار تا بازتاب خود را راستین بپندارند

• ولی نه بر من که بر خویش می خندند.

• خردم خردمایه است و دیده ام کم بین
• و بهترین ستایشی که سزای زمره ما ست،
• جستن راستی است و داد.

• با رنج زیستیم و پارسائی
• تا نام انسانی را نیالاییم

• و پروا نیست که شب زدگان غافل اند!
• و پروا نیست که شب زدگان غافل اند!


پایان

۱ نظر:

  1. نی حدیث راه پر خون میکند قصه های عشق مجنون میکند مولانا

    پاسخحذف