۱۳۹۱ فروردین ۱, سه‌شنبه

دیالک تیک جزء و کل (6)

ساختارمندی پر شکوه مولکول ها

ژولیان لامتری (1709 ـ 1751)
پزشک، فیلسوف
پیگیرترین ماتریالیست عصر روشنگری
آثار:
«قصه های طبیعت روح» (1745)
«انسان بمثابه ماشین» (1747)

هولیسم (کلیت گرائی)
پروفسور کامیلا وارنکه
برگردان شین میم شین

• هولیسم (کلیت گرائی) اصطلاحی است که توسط اسموتس در اثر او بنام «هولیسم و اوولوسیون» (1927) بر بنیان واژه یونانی «هولون» به معنی کل ساخته شده است.

1

• منظور او از هولیسم، طرز تفکری است که در آغاز قرن بیستم، بویژه در سال های بیست تا سی این قرن، بمثابه واکنشی بر ضد مکانیسیسم رایج در بیولوژی مطرح می شود و در صدد حل فلسفی مسئله مربوط به رابطه جزء و کل ضمن مطلق کردن کم و بیش کل بر می آید.

• (می توان گفت که هولیسم در دیالک تیک جزء و کل، کل را کم و بیش مطلق می کند و جزء را دور می اندازد، یعنی دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک واره هیچ و همه چیز تخریب می کند. مترجم)

2

آگوست وایزمن (1834 ـ 1914)
زیست شناس آلمانی
مؤسس نئوداروینیسم
مهمترین تئوریسین اوولوسیون در قرن نوزدهم بعد از چارلز داروین

• آن طرف مدال مکتب هولیسم را مکتب فلسفی «مریسم» تشکیل می دهد.
• مریسم از واژه یونانی «مروس» به معنی جزء تشکیل می شود و به مطلق کردن جزء می پردازد.

• (می توان گفت که مریسم در دیالک تیک جزء و کل، جزء را مطلق می کند و کل را دور می اندازد و عملا دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیکواره همه چیز و هیچ تخریب می کند. مترجم)


• نمایندگان برجسته مریسم لامتری و وایزمن (دانشمند ژنتیک) بوده اند.

3

ژان کریسیتان اسموتس دست راست (1870 ـ 1950)
فیلسوف، دولتمدار انگلیس، در افریقای جنوبی، نخست وزیر افریقای جنوبی (1919 ـ 1924)
از مؤسیسین هولیسم
از مهره های کلیدی ارتش انگلستان در جنگ جهانی اول

• اسموتس هولیسم را علاوه بر معنی فوق الذکر، به معنی نیرو و سمت و سوی خلاق ذاتی جهان تلقی می کند که باعث و بانی اوولوسیون از کلیت های نسبتا ساده به کلیت های هرچه بغرنجتر و سیر دم افزون بسوی کلیت ایدئال است.

4

• مکتب هولیسم، خود را بمثابه ادامه دهنده کار پیشینیان، بویژه ارسطو، لایب نیتس و هگل در جهت حل مسئله کلیت می داند.

5

• هولیسم در آغاز، در صدد پیریزی یک متا بیولوژی جدید بود.
• هولیسم می خواست که مکانیسیسم و ویتالیسم (که بمثابه مکانیسیسم باضافه ماشین خداواره تعریف می شود) مورد نقد قرار دهد و در ضمن معارف مثبت هر دوی آنها را عمده و با هم ترکیب کند.

6

• هولیسم مکانیسیسم را تا آنجا قبول داشت که آن کلیت های بیولوژیکی را بنا بر علل طبیعی صرف توضیح می داد.
• ولی هرجا که آن ساختارهای خاص بیولوژیکی را ناشی از ساختارهای فیزیکی ـ شیمیائی می دانست، با مخالفت هولیسم روبرو می شد.

7

• هولیسم ویتالیسم را تا آنجا قبول داشت که آن به خودقانونمندی ساختارهای ارگانیسمی باور داشت، ولی با آن در زمینه استخراج این خودقانونمندی از قوای ماورای تجربی مخالفت می ورزید.

8

کارل لودویگ برتالانفی (1901 ـ 1972)
از بیولوگ های نظری و سیستمتئوریسین های برجسته
از آثار او
بیولوژی نظری (1932)
جهانتصویر بیولوژیکی (1949)

• این موضعگیری آغازین و درست هولیسم برای گروهی از زیست شناسان از قبیل فون برتالانفی و هارتمن امکان حل دیالک تیکی رابطه جزء و کل و بنیادگذاری بیولوژی نظری منطبق با سطح شناخت زمان خود را فراهم آورد.

9

• اما هولیسم واقعی که بوسیله هالدین بنیانگذاری می شود، بوسیله اسموتس سیستماتیزه می گردد و بوسیله مایر ، مایر ـ ابیش و داکوئه نمایندگی می شود و تغییر و ترویج می یابد، از حد متابیولوژی فراتر می رود و در صدد تشکیل یک اونتولوژی جدید بر می آید.

• (اونتولوژی درواقع بمعنی آموزش مربوط به وجود است. مترجم)

• مراجعه کنید به اونتولوژی و اونتولوژی نوین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


10

• با استفاده از کشف این امر که اتم سنگپایه نهائی و تجزیه ناپذیر ماده نیست، بلکه خود کلیتی ساختارمند است، با استفاده از کشف ایزومری در شیمی و به پیروی از روانشناسی هیئت و امثالهم ساختارمندی و کلیت مندی بمثابه شیوه بود بنیادی ماده قلمداد می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر