۱۳۹۰ اسفند ۲۴, چهارشنبه

پیر خر، برو کنار!

میرزا جلیل محم دقلی‌زاده (1966 ـ 1932)
مؤسس روزنامه ملانصرالدین
خواندن و نوشتن را در نخجوان آموخت و در شهر گوری در گرجستان به دارالمعلمین رفت
سال‌ها در مدارس گرجستان آموزگار بود
در سال ۱۹۰۴ به تفلیس رفت و در روزنامه شرق روس مشغول به نویسندگی شد
چند داستان کوتاه منتشر کرد
نمایشنامه‌ای به نام مردگان نوشت که با استقبال زیاد روبرو شد
انتشار ملانصرالدین مهم‌ترین کار فرهنگی او بود و دشمنان زیادی از مستبدین و ملایان برای او ساخت
روزنامهٔ ملانصرالدین نوشتارهایی روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه داشت و این امر باعث شد تا مسلمانان به تکفیر و آزار مدیر، کارکنان و حتی فروشندگان آن دست بزنند
محمدقلی‌زاده ناچار شد برای گریز از تعرض مسلمانان در محله گرجی‌نشین تفلیس اقامت کند
در بایگانی شخصی دست‌نوشته‌های جلیل محمدقلی‌زاده، نامهٔ یک مسلمان تندرو در ده قاسم‌کندی دیده می‌شود که محمدقلی‌زاده را با دشنام شدید تهدید به قتل و خونریزی کرده‌است
جلیل محمدقلی‌زاده در سال ۱۹۲۱ میلادی به قصد اقامت دائم در سرزمین اجدادی به ایران آمد.
ولی یک سال پس از اقامت در تبریز به دعوت حکومت آذربایجان شوروی به باکو رفت.
از سخنان او:
اگر با این نیروی مخرب جامعه و تاریخ کهن ( یعنی دستار بندان) تسویه حساب نشود، خواه انقلاب مشروطه بشود یا نشود، این میکرب ‌ها می مانند و من می ترسم در آینده نزدیکی چشم باز کنید و ببینید «هشتصد ملا یکجا خلق شده !»
ملا همه امور مملکت را بدست گرفته، همه ثروت شما را بر باد داده و شما را به امان خدا سپرده و افسارتان را به دست بیگانگان داده است
آثار:
آزادی در ایران
بچه ریشو
قربان‌علی‌بیگ
مردگان
کتاب مادرم
مجمع دیوانگان

حکایت «بره»
جلیل محمدقلی زاده
برگردان الف میم شیری
ورشکستگان به تقصیر
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de/?p=26804


• قربانعلی وقتی به خانه رسید، از شادی در پوست خود نمی گنجید.
• چون عیال دلیل شادمانی او را پرسید، جواب داد:
• «ببین عیال!
• امروز فهمیدم که خان بزرگ خیلی به من لطف دارد.»

• عیال ـ شگفت زده ـ پرسید:
• «چطور فهمیدی؟»

• قربانعلی فخرفروشانه جواب داد:
• «خان بزرگ از درشکه خود در راه، سرش را بیرون آورد» و به من گفت:
• «پیر خر، برو کنار!»


پایان

ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر