۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه

چاله ها و چالش ها (151)

سلام بر حیدر‌بابا

سید محمدحسین بهجت تبریزی شهریار
مترجم:
اسد رخساریان
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


• باد نوروز چون بفکند کومه‌ ها،
• آید گل ‌‌برف و بنفشه در یک نما‌،
• ا‌بر سفید بچلاند پیرهن را

• یاد بادا آن که کند یاد ما‌،
• کوه غم شد گر دل من چه پروا!
• ......

میم نون
برگردانی ناموفق

• با سلام
• علیرغم زحمات مترجم گرامی، ترجمه موفقی از کار در نیامده است.
• من شخصا حتی نتوانستم تا آخر بخوانمش.

• بویژه ترجمه شعر باید بتواند روح آن شعر را منتقل کند.

• برای این کار مترجم احتمالا باید بلحاظ روحی و فکری شباهت ژرف به شاعر داشته باشد.

• چنین وضع و حالی اما بندرت پیش می آید.

• آنهم شاید در مورد برخی از اشعار شاعر.

• مشیری در مرثیه نیرومندی «ای وای شهریار» برخی از ابیات «سلام بر حیدربابا» را با موفقیت خارق العاده ای ترجمه کرده اند:

• اینک نمونه ای از آن:

• می رفت و با صدای حزینش می خواند:
• «در اصل، یک درخت کهن»، آدم از بهشت
• آورد و در زمین و در این پهندشت کشت!

• ما شاخهٴ درخت خداییم
• چون برگ و بارِ ما ست ز یک ریشه و تبار!
• «هر یک تبر به دست چراییم؟»

• دنبال همزبان می گشت
• اما نه با «چراغ»، نه بر «گرد شهر»، آه

• با کوله بارِ اندوه، با کوه حرف می زد!
• با کوه:

«حیدر بابا سلام!

• فرزند ِ شاعر ِ تو به سوی تو آمده است
• با چشم ِ اشکبار
• غم روی غم گذاشته
• عمری است، شهریار

• من با تو درد ِ خویش بیان می کنم، تو نیز
• برگیر این پیام و از آن قله بلند،
• پرواز ده،
• که در همه آفاق بشنوند»
• ....
• «ای کاش، جغد نیز
• در این جهان ننالد از تنگی قفس

• این جا، ولی نه جغد، که شیری است دردمند
• افتاده در کمند!

• پیوسته می خروشد، در تنگنای دام
• وز خلق ِ بی مروت ِ بی درد
• یک ذره مهر و رحم طلب می کند مدام!»

• می رفت و با صدای حزینش می خواند:
• «دیگر مزن دم از «وطن من»
• وز «کیش من» مگوی به هر جمع و انجمن

• بس کن حدیث مسلم و ترسا را
• در چشم من، محبت: مذهب، جهان: وطن!»


• این شعر شاید بهترین شعر مشیری بطور کلی باشد.

• من لینکش را می نویسم:

http://hadgarie.blogspot.de/2011/04/blog-post_16.html

• در «سلام بر حیدربابا»ی شهریار علاوه بر اندیشه، احساس و عاطفه شاعر و ایدئولوژی او جاری است.

• صمد بهرنگ پاساژهائی از آن را که بیانگر هومانیسم انتزاعی و فرمال بوده اند، مورد حمله شخصی ـ چریکی قرارد اده بود.


• ولی شعر «سلام بر حیدربابا» ـ بلحاظ عاطفه و احساس ـ شعر بسیار نیرومندی است.

• بلحاظ بینشی، شاید نامعاصر و ارتجاعی باشد.

• اگر فرصتی به دست آید، اشعار شهریار باید مورد تحلیل دیالک تیکی قرار گیرند.
• بینش شهریار احتمالا آمیزه ای از تفکر خرده بورژوائی سنتی شیعی و هومانیسم منتسب به حضرت علی است.
• ولی این فقط حدس من است.
• در هر صورت بهتر است که اشعار ایشان تحلیل شوند تا حکم قطعی بتوان صادر کرد.
• با پوزش

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر