۱۳۹۱ فروردین ۳, پنجشنبه

دیالک تیک جزء و کل (7) (بخش آخر)

پله ئونتولوژی (علم موجودات باستانی)
هولیسم (کلیت گرائی)
پروفسور کامیلا وارنکه
برگردان شین میم شین

11

• هولیسم را می توان بدلیل این تعمیم بخشی و بدلیل توجه جدی به ساختار و شیوه رفتار کلیت ها، آنجا که خصلت سیستمی واقعیت را و گشتاور دینامیسم (پویائی)، تنظیمگری و خود تنظیمگری درونی کلیت ها را مورد تأکید قرار می دهد، بلحاظی جزو پیشاهنگان سیستمتئوری سیبرنتیکی محسوب داشت.

12

• هولیسم علیرغم این شیوه حل تاحدودی ماتریالیستی مسئله کلیت، سرانجام به خط متافیزیک کهنه برمی گردد وضمن برسمیت شناختن وابستگی متقابل جزء و کل، جنبه کلیت مندی را عمده می کند.

13

• بدین طریق اسموتس با مطلق کردن دینامیسم درونی چیزها تعین مادی سیستم ها را نادیده می گیرد :
• «ماده خود چیزی غیر از انرژی ساختار گرفته ی متراکم نیست که در قالبی ریخته شده است.
• ماده، از این نظر، تنها فرمی از انرژی است.»
• (اسموتس، «جهان هولیستی»، 1938، ص 50)

14

• بدین طریق، ماده بمثابه قالب خشک و خالی برای واحدهای نیرو تعریف می شود و انرژی به درجه ماهیتی مستقل و غیروابسته ارتقا داده می شود.

15

• عواقب مطلق کردن یکجانبه کلیت در تئوری توسعه نیز خود را عیان می سازد.

16

• نظریه جدید مربوط به ماده را هولیسم نمی تواند اصولا از طرق طبیعی توضیح دهد.

17

ژان کریسیتان اسموتس (1870 ـ 1950)
فیلسوف، دولتمدار انگلیس، در افریقای جنوبی، نخست وزیر افریقای جنوبی (1919 ـ 1924)
از مؤسیسین هولیسم
از مهره های کلیدی ارتش انگلستان در جنگ جهانی اول

• اسموتس که محیط زیست و وابستگی متقابل اجزاء را نادیده می گیرد، باید برای توضیح علل پیدایش کیفیت جدید از کیفیت کهنه، دست بدامن فاکتوری دیگر شود که با ورودش به قالب تحول صورت می پذیرد:
• «ما درهرپیشرفتی نه تنها شاهد ساختار جدیدی هستیم، بلکه علاوه بر آن شاهد ایکسی به این یا آن فرم هم هستیم.»
• (اسموتس، «جهان هولیستی»، 1938، ص 40)

18

• اسموتس چی بودن این ایکس را تصریح نمی کند، ولی اگر کمی تعمق بخرج دهیم، متوجه می شویم که منظور او انتله شی بمعنای ویتالیستی آن است.

• (انتله شی مفهوم اساسی در فلسفه ارسطو است.
• انتله شی بنظر ارسطو عبارت از فرمی است که خود را در ماده واقعیت می بخشد (از حالت روح به صورت ماده در می آید، مادیت می یابد. مترجم)
• انتله شی کردوکار و یا نیروی آماجگرا و کمال بخش است که بمثابه یک اصل، تعیین کننده و مشروط سازنده هر توسعه و تکامل، بویژه هر توسعه و تکامل موجودات زنده است.

• اصولا هر جهان بینی ایدئالیستی که در آن تفکر تله ئولوژیکی (غایت مندی) به نوعی نقش بازی می کند، حاوی مفهوم انتله شی است:
• مثلا اسکولاستیک، نئواسکولاستیک، ویتالیسم، فلسفه لایب نیتس.
• مراجعه کنید به تله ئولوژی. مترجم)


19

جان اسکات هالدین (1860 ـ 1936)
فیزیولوگ اسکاتلندی و مؤسس هولیسم متدی

• هالدین اما صراحت بیشتری بخرج می دهد، وقتی که در رد امکان ساختن مصنوعی ماده زنده می گوید که اگرساختار هم کاملا معلوم باشد و بازسازی شود، این هنوز بمعنی حیات نیست، زیرا برای حیات باید «بقای فعال» وارد آن شود.

20

• نمایندگان مختلف هولیسم جنبه کلیت را کم و بیش صریح به اصل خودکفای وجود ارتقا می دهند.

21

• اگر اسموتس در توضیح جنبه کلیتی واقعیت عینی میان توضیح از موضع دیالک تیک جزء و کل و توضیح از موضع استقلال کلیت در نوسان است، مایر ـ ابیش با صراحتی ایدئالیستی گمان می برد که در ورای پدیده کلیت، اصل خلاق فعال قرار دارد که طبق نقشه عمل می کند.

22

• تز دیالک تیکی معروف که «کل بیشتر است از جمع ریاضی اجزای آن» را هولیسم به کانون نوسازی عرفان کلیتی بدل می سازد.

23

• هولیسم به جای اینکه «بیشتر» را در روابط سیستم ـ ویژه ی اجزاء توضیح دهد، بدان لباس عرفان می پوشاند.

24

• از اصول دیگر هولیسم می توان استخراج فرم های نازل حرکت ماده را از فرم های عالی تر نامید.

• (به عنوان مثال، جمادات فرم نازلتر حرکت ماده اند در مقایسه با جانوران. مترجم)

25

• این اصل بمثابه اصل متدی پژوهش و توضیح توسط کلیه نمایندگان هولیسم باستثنای داکوئه توصیه می شود.

26

ادگار داکوئه (1878 ـ 1945)

تئوزوف و پله ئونتولوگ (عالم موجودات باستانی) آلمانی

• داکوئه معتقد است که هم موجودات نازل و هم موجودات عالی اصولا تلاش های ناکامی اند که در ایده انسانی برای ایجاد کلیت های کامل صورت می گیرد (افلاطونیسم) و لذا توسعه را نمی توان بمثابه اوولوسیون از فرم های نازل به عالی تصور کرد.

27

• مایر تز ساده کردن مراحل عالی واقعیت عینی به فرم های نازلتر و خلاصه کردن مراحل عالی واقعیت عینی در فرم های نازل را اصل بدیهی هولیسم می شمارد.

• «برای درک واقعیات ویژه باید آنها را محتاطانه از پوسته پیوند کلی شان آزاد ساخت.
• برای این کار باید گام بگام البسه ابعاد عالی تر آنها را از اندام شان بیرون آورد.
• بکمک این ساده کردن و خلاصه کردن مترقیانه هولیستی، مراحل مختلف واقعیت عینی بمثابه فرم خاص واقعیت کلی به عریانی خود را عیان می سازد.
• بنابرین، استخراج واقعیات از یکدیگر نه از نازل به عالی، بلکه برعکس، از عالی به نازل صورت می گیرد.»
• (هالدین، «فلسفه یک زیست شناس» 1936، یادبود توسط مایر 15)

28

• بر طبق این نظر، شیمی را می توان تنها بمثابه تقلیل بیولوژی تلقی کرد و ارگانیسم های بیولوژیکی را تنها بمثابه فرم های نمودین انسان سازمان یافته تر محسوب داشت.

29

• نتیجه این تز عبارت از این خواهد بود که کلیت های بمراتب سازمان یافته تر و بغرنجتر یا اصلا قابل درک نباشند و یا صرفا از نقطه نظر کلیت های ماورای تجربی باز هم عالی تر قابل درک باشند.

30

• از این روست که هالدین منطقا وجود شخصیت کلی فراگیر (خدا) را در فرمی ساده شده در شخصیت انسانی باز می یابد.

31

• عاقبت عملی ـ سیاسی طرز تفکر هولیستی (با استفاده از آن در جامعه) عبارت خواهد بود از توجیه حقانیت ساختارهای اجتماعی ضد دموکراتیک، فاشیستی و استعماری:

• اگر جزء ماهیتا تنها بمثابه تابع و سرسپرده کل تعریف شود، آنگاه می توان ابتدائی ترین حقوق افراد جامعه را به نفع دولت پایمال کرد و آنها را به انحای مختلف مورد استثمار و آزار و ستم قرار داد.


32
استفاده از هولیسم در جامعه بشری

• ازاین رو سوء استفاده های زیر از هولیسم، تصادفی و بی دلیل نبوده اند:

الف

• فاشیسم آلمان به اشاعه و ترویج نظرات هولیستی مثلا «توهیچی و ملت تو همه چیز است!» می پردازد.

ب

• اسموتس زمانی به سیستماتیزه کردن (در قالب سیستم ریختن) هولیسم می پردازد که به عنوان نخست وزیر آفریقای متحده جنوبی (1939 ـ 1948) مطابق با منافع امپراطوری انگلیس به ایدئولوژی مناسب برای توجیه و حفظ استعمار و نژادپرستی احساس نیاز می کند.

ت

• اسپان ـ ایدئولوگ راهگشای فاشیسم ـ با قرابت فکری به هولیسم، ضمن نوسازی اسکولاستیک از تضاد «کلیت ـ عضویت» تجزیه ابدی جامعه به طبقات اجتماعی را نتیجه می گیرد و دموکراسی و هرگونه انقلاب را مطرود می داند.

پ

کارل فریدریس فون وایت زکر (1912 ـ 2007)
فیزیکدان، فلسوف علم، صلح پژوه آلمانی

• «داروی کلیت» وایتس زکر نیز با مقوله مرکزی «دایره هیئت» خدمتگزار تفکر هولیستی است.

33

• با تحلیل سیرنتیکی کلیت، ضمن اثبات بطلان جوانب منفی هولیسم، معارف معقول موجود در آن توسعه و گسترش داده شده اند.

• مراجعه کنید به کل، جزء و کل، کلیت، تئوری کلیت، ویتالیسم، سیستم، سیستمتئوری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر