۱۳۹۰ اسفند ۲۵, پنجشنبه

چاله ها و چالش ها (146)

روز زن، جلوه ای از مبارزه زنان برای رهائی!
اشرف دهقانی
سرچشمه:
سایت روشنگری
http://www.roshangari.net


الف
تورانی

• من هم فکر می کنم حق با آقای ایرانی است:
• ملت ایران یک سری خصوصیات عجیب و غریب دارد که فهم آن از عهدۀ خیلی ها خارج است:

1

• اولا خیلی ملت احساساتی و پرهیجانی است که با یک تلمبه باد می شود و با یک سوزن ناقابل خالی!

2

• ثانیا بیش از حد از خود راضی است و حرف هایی در بارۀ خود و فرهنگ خویش می زند که در اثبات آن عاجز است.

3

• ثالثا نه اهل جنگ و بزن بزن به معنای دقیق کلمه است و نه اهل صلح و دوستی بطور صادقانه.

4

• رابعا همیشه دوست دارد بدبختی های خود را به گردن دیگران، بالاخص عرب های بیچاره بینندازد.
• به همین جهت در مقابل عربها شیر و در مصاف با غربی ها روباه است!

5
• خامسا، حقیقتا نمی داند چه می خواهد!
• یک سری حرفها در بارۀ دموکراسی و حکومت قانون به گوشش رسیده، بدون آنکه معنای واقعی آنان را درک کند!
• حتی سازمان ها و جریانات سیاسی چپ و راستی هم که ادعایی نمایندگی این ملت عجیب و غریب را می کنند، نمی دانند، چه می خواهند.
• بر همین اساس است که بشدت پراکنده و متفرق و متشتت اند و هیچکدام نیز یکدیگر را قبول ندارند!

6

• سادسا در مقابل رویت، از تو تعریف و تمجید می کنند، در پشت سرت جد و آبادت را سرویس می کنند.
• مثلا در پشت سر حاج آقای دزد محل بدگویی می کنند و هنگامیکه در مقابل او قرار می گیرند، بخاطر یک مشت دلار از او تعریف و تمجید می کنند و چاپلوسانه خم و راست می شوند

7

• از اسلام و دین و پیامبر نفرت دارند و بدشان می آید، ولی با شعار یا «حسین میر حسین»، بدنبال موج مسموم سبز روان می شوند و سرشان به سنگ می خورد.

8

• حتی بعضی از نیروهای باصطلاح سکولار و آته ئیست رژیم به چارقد و مقنعۀ زهرا رهنورد برای رهایی دخیل می بندند.

9

• به مسائل عمیق و ژرف نگاه می کنند و سطحی نگری و سطحی بینی بخشی از فرهنگ آنها ست.
• بیش از حد، محو و مجذوب ظواهر و زرق و برق امور اند!

10

• چشم و هم چشمی و رقابت مسخره و مضحک و همزمان مسخره کردن دیگرانی که در حال پیشرفت هستند، بخشی از فرهنگ این مردم است.
• مثلا چشم دیدن پیشرفت ترکیه را ندارند و برای تسکین عقب ماندگی خود از جهان معاصر با گفتن حرف های رکیک و حسودانه نسبت به ترک ها، سعی در خالی کردن دق دل خود را دارند.

11

• با این مردم و با این فرهنگ، امکان برقراری یک شبه دموکراسی در این کشور هست!
• اما امید بستن به برقراری یک دموکراسی از نوع آمریکا و آلمان و سوئد و فرانسه بسیار واهی و دور از ذهن است.
• ولی شرط یک شبه دموکراسی هم سرنگونی جمهوری اسلامی است!
• آیا کسی نیرو و یا جریانی را سراغ دارد که قادر به رهبری مردم برای انجام وظیفۀ سرنگونی رژیم باشد؟

ب
بی نام

• خانم ویا آقای ایرانی نظر شما از روی خلقیات و نه ریشه های آن شکل گرفته است و تازه به نیمه آن نگاه می فرمائید.
• همین خمینی وآخوند که پانصد سال است در تمامی مراحل زندگی ایرانی از تولد تا مرگ حاضر است و نقش اصلی را در شکل دادن ایرانی بعهده داشته است، آیا توانست براحتی و حتی یک روز بدون کشتار و زندان و شکنجه و سرکوب حکم براند؟
• در بخش بزرگی از همین اروپائی که شما آنرا برخ ما میکشید، آخوند و کلیسا نزدیک به چهار قرن حاکمیت مطلق داشت ولی در ایران هنوز به نیم قرن نرسیده که زوارش در رفته که هیچ، بلکه بند بند اعتقاد به اسلام عزیز نیز در حال از هم گسستن از طرف همان مردمی است که سی و دوسال پیش خمینی نه بعنوان یک شخص بلکه بعنوان سمبل اعتقاد دینی همین ملت، البته به کمک جاده صاف کنی مستقیم شیطان بزرگ روی شانه های مردم بقدرت رسید.

ت
خداوند

• خيلي دلم مي خواست چند جمله اي در جهـت تمجيـد از ايــران و ايــراني بنويســـم.
• ولـي دروغ چرا؟
• کجــاي اين ملّت، کجــاي ايراني بـودن افتخــار دارد؟
• يک مشـت دزد کلــّـاش - خائــن - فرصت طلـب - تنبــل - حـق ناشنـاس - بادمجان دور قاب چین - پُشـت هم انداز و ترسو و حقه باز- در يک منطقـه از اين دنيـا بنــام ايــران جمـع شده انـد و دل شــان خوش اسـت که زمـانـي آدم بـوده انـد.
• اين سـرزميــــن هيچـوقت از موجـوداتـي با صفـات مشروحه بـالا کـم نداشته است.
• ملتی کـه آريوبرزن اش را يک ايراني خائن لو مي دهد، ملتی کـه بابک اش را افشين که آ نــــهــم يک ايراني است، تحويـل خليفـه اش مي ـدهـد، ملتي كه 98 درصدش به جمهوري اسلامي راٌي مي دهد، بدون اينكه بداند چه معجوني است،
ملتی کـه سی و سه سال مثل سگ توي سرش مي زنند – جوانانش را تیرباران و اعدام می کنند و صدايـش در نمي آيد و بالا تر از همه، ملتي که در سال 1357 با جمعيت پنج میليوني به استقبال امام شان مي روند و بعد از ده سال که اين رهبر ارمغاني جز فشار و گراني و تورم و جنگ و نکبت و بدبختی و مرگ براي شان به ارمغان نمي آورد، اين بار با جمعيت ده میليوني به تشييع جنازه اش مي روند، آیا اين حدّ اعلای نادانی وٌ بلاهت نيست؟

پ
ایرانی

• حسن آقای گُل
• جناب آنچه گفتم موضع فکری نیست، بلکه بیان لخت و عور حقیقت است.
• حال شما وجود غیر قابل کتمان حقایق را موضع فکری تلقی می فرمائید و مسائل را ساده نمی انگارید و پیچیده اش می دانید و انگ های ناوارد می زنید، مربوط بخودتان است.
• اما به هرشکل هرگز و هیچگاه و ابداً نمی توانید حقایق رخ داده و مثبوت تاریخی را با درهم پیچیدن جملات، واژگونه جلوه دهید.
• حقایق حقایقند ملموس و عینی
• با اما و اگرها نمی توان حقایق تلخ را و همچنین باعثین و بانیانش را مبری کرد.
• وقتی می فرمائید:
• «تعيين تکليف برای توده ها نه معقول است و نه گوش شنوا دارد»، دقیقاً تیر را به مرکز هدف پرتاب کرده اید و این بازگو کننده عدم قبول هشدارها در تقریباً همه رسانه های گروهی از مهرماه تا روز سیاه و نکبت بار 22 بهمن ماه سال 1357 بود.
• ملت خود را غرق در باورش کرده بود و فقط سخن آخوند و ملا برایش اهمیت داشت.
• خوب، نهایتاً ملت غیور ایران به خواسته 98 درصدی خود رسید و اکنون هم از مزایای دین مبین اسلام ناب محمدی شاخه تشیعش مدت سی و سه سال است که بهرمند شده و همانطور که ملاحظه می کنید برای اعدام ملحدین و محارب حتی با فرزندان خردسال خود تجمع می کنند و به محارب لعن و نفرین می فرستند و برای سنگسار هم تجمعی چشمگیر دارند و برای ثوابش سنگی هم بر سر آن نگون بخت حواله می کنند.
• اینها حقایقی است ملموس و عینی و نشاندهنده اجرای احکام اسلامی که مورد خواست 98 درصد ملت بوده است.
• حالا آن دو درصدی که مخالف بودند دفتر و دستک درست کرده اند و داد مخالفت می زنند و این همان سخن راستین شما ست که «تعيين تکليف برای توده ها نه معقول است و نه گوش شنوا دارد.»

• این حقیقتی عریان و روشن است کما اینکه می بینید ملت اسلامخواه است و میلیون میلیون به زیارت عتبات عالیات می روند و برای حج عُمره و حج تمتع تا پنجسال آینده نام نویسی کرده اند و بخاطر ادای وجوب مراسم اسلام ناب محمدی حتی خانواده و زن وبچه خود را در مضیقه قرار می دهند و حتی فرش زیر پای خود را می فروشند.
• این نشان از عشق ورزی 98 درصد ملتی است به باور و عقیده اش، حال آن دو درصد مخالف هی قال و مقال کنند.
• اینها حقایقند نه موضع فکری و شانتاژ!
• حقیقت حقیقت است.
• برای همین باید بخواست 98 درصدی ملت احترام گذاشت و هی چوب لای چرخ اجرای قوانین منوره دین مبین اسلام ناب محمدی شاخه تشیعش ، گذاشت.
• زنده باشی

ث
بی نام

• تفاوت این دسته « ایرانی» بیگانه پرست که اتفاقا افشین ها از درونش بیرون آمده اند، با میلیون ها ایرانی این است که اگر ایرانی تو سری می خورد، حداقل پاچه تو سری زن را می گیرد، ولی اینها همین توسری را در غرب می خورند و به به ـ چه چه هم می کنند.

ج
ایرانی

• شما برای توجیه اراجیف خوتان ناچاراً به من نسبت ناروا می دهید که « ... همین اروپائی که شما آنرا به رخ ما می کشید، ... » خوب، بفرمائید لطفاً و آن پاساژ از نوشتارم را شنان دهید که اینچنین تداعی می شود!
• برای خودتان یک فرض غلط و ناروا را قید می فرمائید و بر اساس این نسبت ناروا، شروع به قلمفرسائی می فرمائید.
• به این در اصطلاع عامه سفسطه گری می گویند.

ح

حسن
• با سلام بر ایرانی گرامی
• خود رطب خوردن و نهی دیگری از رطب خوری کردن!

• شما می نویسید: «خوب، بفرمائید لطفاً به آن پاساژ نوشتارم که اینچنین تداعی می شود، اشاره کنید!»

• خوب اگر قرار بر این است و باید به جای کلی گوئی، نظرات طرف دگراندیش را پاساژ به پاساژ مورد تأمل قرار داد، شما خود کدام پاساژ را در اراجیف حسن مورد بحث قرار دادید؟

• حسن گفته بود که شما معلول را به جای علت زیر ضرب و شتم انتقاد قرار می دهید:

• سطح شعور توده محصول سیستم اجتماعی حاکم است و نه چیزی سرشتی و سرنوشتی!

• حسن خود فرزند یکی از همان دهقانان فقیر است و در هیچ زمینه ای حاضر به تحقیر دهقانان به بهانه سطح نازل شعور اجتماعی شان و بی لیاقت نامیدن آنها نیست.


• شما توده های مولد ایران و جهان را نمی شناسید.


• علاوه بر این شما عملا نه منادی حقیقت، بلکه طرفدار کتمان آن هستید.

• شما از روشنگری های قبل از فاجعه 22 بهمن 57 سخن می گویید.

• حسن اتفاقا همان زمان همه رسانه های چپ و راست ملی و بین المللی را گوش می کرد.

• پیک ایران دیری بود که تعطیل شده بود.
• رسانه های غربی به قول بی نام نامور «جاده صاف روح الله» بودند و تنها منبری که باقی مانده بود، منبر متعلق به ارتجاع سیاه فوندامنتالیستی بود.

• شما به مثابه منادی حقیقت کذا و کذا، به پایمال کردن عمدی آن مبادرت می ورزید تا تئوری فئودالی و ضدعلمی خود را بلکه به حلق خواننده بی خبر از همه جا و همه چیز بریزید.


تئوری فئودالی شما ارزش علمی ندارد.
زنده باشید
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر