۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

ده شاخه شعر از «گل شیپوری» تا «خوشامد» (2) (بخش آخر)

گل، سرک می کشد از پنجره ها
ساکن خانه ی متروکه کجاست،
تا به دیدار گل سرخ خوشآمد گوید؟


عسگر آهنین
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


6
در مه صبحدمان
۹ اکتبر ۲۰۱۱

• چه روز مه گرفته ی زیبایی!
• ابهام شاعرانه پشت پنجره ها موج می زند

• باید به فکر جستجوی گلی

• در حومه های مه زده باشم
• من بی قرارم و در مه شناورم
7
آخرین شاخه گل
۱۰ اکتبر ۲۰۱۱

• سر چشمه ای که شاخه های گل سرخ
• بر آب های زلالش روانه بودند،
• ناگاه، از نفس افتاد

• یک شاخه گل بر آب مانده، که آن را هم

• تقدیم سنگ های سر راه می کنم.
8
غروب
۲٣ اکتبر ۲۰۱۱

• تو چشم دوخته بودی
• به آفتاب شبانگاه

• غافل که شب

• پی تسخیر تو
• در راه است .
9
بانوی سایه پوش
۲۴ اکتبر ۲۰۱۱

• بانوی سایه پوش
• از سایه رو به آفتاب قدم بردار!

• گلواژه های گم شده ام را بیاور


• باران امان نمی دهد

• شاید که ابر تیره به شرم حضور تو
• یک لحظه از نفس افتد.
10
خوشامد
۲۹ اکتبر ۲۰۱۱

• گل، سرک می کشد از پنجره ها

• ساکن خانه ی متروکه کجاست،

• تا به دیدار گل سرخ خوشآمد گوید؟
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر