۱۳۹۰ بهمن ۵, چهارشنبه

به سپیده دمان

به سپیده دمان، کنار طوفان ایستاده ام!

دکتر اسعد رشیدی
سرچشمه:
اخبار روز
www.akhbar-rooz.com


• به‌ سپیده دمان

• کنار طوفان ایستاده ام
• شماره می کنم
• نیزه های باران را

• موج های سرگردانی که به سوی دریا باز می گردند
• گردش آرام ابرها
• روان، برآسمانی خفه درخاکستر و دود

• و بط های هراسیده
• که به جانبی ناپیدا پرواز می کنند.

• همه ی آن چیزی که پنداری داشته ام:

• کشتزارانی که پس پشت نهاده ام
• با گیسوان پریشان شان درباد می رقصند

• سایه کوهستان هایی
• که ازمیان مه سنگین، سر فراز آورده اند.


• به سپیده دمان


• بیست و دوشاخه رز
• رهاشده اند بر تابوتی از آتش.

• همه ی آن چیزی
• که به سپیده دمان فراهم آورده ام:

• زبان بریده ام
• با گلوئی شکافته تا سینه،

• با واژه هائی

• که ‌در برکه ای خواب آلوده می لرزند،

• با شاخه ای زیتون
• به سوی شما پرتاب می کنم.

• به سپیده دمان
• کنار طوفان ایستاده ام.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر