۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

چاله ها و چالش ها (121)


سیری در جهان بینی صمد بهرنگی (1)

دال

• می خواهم، نکته ای را در مورد نقطه نظرات اولدوز متذکر شوم.

شرط اول
اولش اين كه قصه ي مرا فقط براي بچه ها بنويسد، چون آدم هاي بزرگ حواس شان آنقدر پرت است كه قصه ي مرا نمي فهمند و لذت نمي برند.

• این نقطه نظر از زاویه دید اولدوز مطرح می شود.
• صمد می تواند با آن موافق باشد و یا نباشد.
• ظاهر امر بر موافق بودن او از این نقطه نظر دلالت دارد و شما هم بدرستی اشاره کرده اید.

• اما مسئله حواس پرتی بزرگترها حاوی نشانی از دنیای متفاوت کودکان و بزرگسالان است.

• این مسئله در فیلم ها و داستان های زیادی مورد بررسی قرار گرفته است.

• از جمله در صحنه ای از فیلم خانه دوست کجاست که بزرگتر ها در حال معامله اند و کودکی سؤال کننده را که در گیر مشکل پیدا کردن آدرس دوست خود می باشد، اصلا نمی بینند.

• این عدم آشنایی با دنیای کودکان با مشکلات خاص خودش چند بار در فیلم یاد شده، زیر ذره بین برده می شود.

• بنا بر این اولدوز حق دارد با توجه به عدم آشنایی بزرگتر ها با دنیای کودکان چنین بیندیشد.
• صمد بهرنگ هم با توجه به آشنایی اش با دنیای کودکان حق دارد با چنین دیدگاهی موافق باشد.
• اگرچه متن بوی ادبیات چریکی را به همراه دارد و خیلی مستقیم و کمی نا تراشیده موضوع را مطرح می کند.

شین میم شین

• خیلی ممنون از زحمت خواندن برداشت ما و نقد آن.

• اجازه بدهید برای پرهیز از خروج از موضوع نظرات شما را تجزیه و بعد تحلیل کنیم:


1
این نقطه نظر از زاویه دید اولدوز مطرح می شود.
صمد می تواند با آن موافق باشد و یا نباشد.

• حق اصولا با شما ست:
• نویسنده قصه می تواند با نظر کاراکتری از کاراکترهای قصه موافق باشد و یا نباشد.

• ولی باید توجه داشت که قصه هنوز شروع نشده.

• ما در این بخش تحلیل، نه با خود قصه، بلکه با مقدمه ای بر قصه اولدوز و کلاغ ها سر و کار داریم.

• صمد گربه را دم حجله ترور می کند و خواننده را خلع سلاح!


• اولدوز نه صحنه گردان ماجرا، بلکه آلت دستی برای او ست تا نظرات مخرب خود را از زبان دخترک معصومی به خورد خواننده دهد.

• صمد ـ به جرئت می توان گفت ـ که این «قصه های کودکان» را نه برای کودکان واقعا موجود، بلکه برای بزرگسالان کودک واره و عاجز از تفکر مفهومی می نویسد و منتشر می کند.

• تحلیل قصه های او نیز به همین دلیل بسیار دشوار خواهد بود.

• آدم نمی داند آنها را به عنوان قصه کودکان مورد تأمل قرار دهد و یا به عنوان قصه کودکان برای بزرگسان عاجز از خوداندیشی!

• نوشته های «استراتژیکی ـ تاکتیکی» اشرف دهقانی نیز ماهیتا فرقی با قصه های بهرنگ ندارند.


• تنها فرق فی مابین این است که اشرف نه برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان کودک واره واقعا موجود می نویسند.


2
ظاهر امر بر موافق بودن او از این نقطه نظر دلالت دارد و شما هم بدرستی اشاره کرده اید.

• نه ظاهرا، بلکه واقعا چنین است:
• این نه موضع فکری اولدوز بیچاره، بلکه موضع فکری خود بهرنگ است و به هنگام تحلیل «قصه های» او خواهیم دید.

3
اما مسئله حواس پرتی بزرگترها حاوی نشانی از دنیای متفاوت کودکان و بزرگسالان است.

• یکی از خطرات گمراهی، بی توجهی به دیالک تیک استثناء و قاعده است که خود شما در جائی دیگر بدرستی مورد تأکید داده اید.

• بزرگسالان به اصطلاح «حواس پرت» نان روزانه خود و خانواده خود را از کام اژدهای مهیبی بیرون می کشند.

• سیر کردن شکم خود و کودکان خود در جامعه طبقاتی کار آسانی نیست و بزرگسالان برای این مهم، از جهنم تحقیر و توهین و تخریب جسمی و روحی می گذرند.
• یک سر و هزار سودا دارند.

• خود شما به احتمال قوی بهتر از ما می دانید.


• بزرگسالان اصولا و قاعدتا نمی توانند حواس پرت باشند.

• کمترین غفلتی همان و خرد شدن در منگنه جامعه طبقاتی همان!

• حواس پرتی بزرگسالان روی هم رفته پدیده ای استثنائی است که در پی خستگی جسمی و روحی بروز می کند.


• حواس پرتی کودکان اما امری قاعده مند و قانونمند است:

• روح کودک هنوز به زره تجربه و دانش زیست مجهز نگشته است.
• از این رو، بر خلاف ادعای بهرنگ، حواس پرتی کودکان قاعده است و نه بزرگسالان.

4
این مسئله در فیلم ها و داستان های زیادی مورد بررسی قرار گرفته است.

• حق با شما ست.
• این یاوه را صمد ـ بی تردید ـ از قصه سنت اگزوپری موسوم به «شازده کوچولو» به عاریه گرفته است.

• قصه شازده کوچولو یکی از تکخال های سرشته به فریب امپریالیسم است که با تیراژ غول آسائی و در فرم های مختلفی (کتاب، کاست، سی دی، فیلم، تئاتر، کارتن و غیره) در مقیاس جهانی وسیعا ترجمه، معرفی، تبلیغ، توزیع و مصرف شده است،، معروفتر از انجیل و قرآن و کاپیتال است!


• در این کتاب هم انسان در نهایت معصومیت و بیطرفی، تحقیر می شود و بزرگسالان به تندباد تمسخر بظاهر بجا و منطقی سپرده می شوند.


• سرمایه، نه تنها بلحاظ کمی غول آسا و نیرومند گشته، بلکه بمراتب بیشتر، بلحاظ کیفی توسعه یافته است.

• سرمایه امروز در مقایسه با اواسط قرن نوزدهم، با ساز و برگ مادی و معنوی بکلی دیگر و بغرنجتر، مستورتر و نامرئی تر مبارزه می کند:
• امروز عکس چه گوارا را سلطنت طلب ها و نئوفاشیست ها بر پرچم خویش نقش بندی می کنند و عکس استالین را سرتنت طلب ها!

• نیروهای طرفدار پیشرفت اجتماعی باید امروز به سلاح خوداندیشی نیرومندی تجهیز شوند، اگر هوای دفاع از سنگر آزادی را بر سر دارند.
• بیدارباش مدام الزامی است و غفلت جایز نیست!

5
از جمله در صحنه ای از فیلم خانه دوست کجاست که بزرگتر ها در حال معامله اند و کودکی سؤال کننده را که در گیر مشکل پیدا کردن آدرس دوست خود می باشد، اصلا نمی بینند.

• خوب این حقیقت امر که نمی تواند دلیل بر حواسپرتی بزرگسالان باشد:
• اگر فیلمساز کذائی به این نتیجه رسیده، باید به حال و روزش زار زار گریست.

• معامله کذائی بزرگترها با یکدیگر همیشه باید نه با حواس پرتی، بلکه با تمرکز دقت غول آسا جامه عمل پوشد:

• پای مرگ و زندگی خود و خانواده آنها در میان است!

• خود همین بی توجهی به سؤال کودک پرسنده دلیل بر حدت و دشت ستیزی است که میان دو طرف معامله شعله می کشد.

6
این عدم آشنایی با دنیای کودکان با مشکلات خاص خودش چند بار در فیلم یاد شده، زیر ذره بین برده می شود.

• اگر «عدم آشنایی با دنیای کودکان با مشکلات خاص خودش» به همین سان که مثال آوردید، زیر ذره بین نهاده شده باشد، «عدمش به ز وجود» خواهد بود.
• ولی باید لطف می کردید و فاکت های مشخص ارائه می دادید تا قابل بحث باشند.

7
بنا بر این اولدوز حق دارد با توجه به عدم آشنایی بزرگتر ها با دنیای کودکان چنین بیندیشد.

• شما بیشک قصه «اولدوز و کلاغ ها» را بدقت نخوانده اید.

• در این قصه نه خود صمد اهل اندیشیدن و تفکر است و نه اولدوز.


• کاراکتر متفکر در این قصه ننه کلاغه است:

• شعور ننه کلاغه بمراتب بیشتر از شعور صمد و اولدوز است، البته صمد متوجه طنز تلخ قصه خود نیست.

• علاوه بر این، کودک نابالغ چگونه می تواند باندیشد و قضاوت کند، آنهم در کشوری که بالغ شصت ساله ناتوان از تفکر است.
• کودکان در بهترین حالت تجارب، ساده زندگی روزمره خود را بطور مخدوش و دست و پا شکسته نمایندگی می کنند.

• روند تفکر روندی دشوار و عرقریز است و خیلی ها پس از هفتاد ـ هشتاد سال می میرند، بی آنکه لبی از چشمه تفکر تر کرده باشند.

• بیهوده نیست که حریفی
، تفکر را رشک انگیزترین، عالی ترین و رهائی بخش ترین هنر بنی بشر می نامد.


8
صمد بهرنگ هم با توجه به آشنایی اش با دنیای کودکان حق دارد با چنین دیدگاهی موافق باشد.

• صمد بهرنگ با دنیای کودکان آشنا نیست.
• صمد بهرنگ جوانی بیست و چند ساله است و هنوز ساده ترین مفاهیم و مقولات دیالک تیکی را نمی شناسد.
• صمد حتی در فهم رساله امیر پرویز پویان مشکل داشت.

• برای آشنائی با جهان کودکان به سرمایه تجربی و معنوی هنگفتی از فلسفه، پداگوژیک، سوسیولوژی (جامعه شناسی) و پسیکولوژی نیاز است.
• صمد در اثر به اصطلاح تربیتی خود، با مخالفان مدرن تنبیه جسمی کودکان در مدارس در می افتد.
• نه، صمد با دنیای کودکان آشنا نبوده است، ایکاش حدس و گمان شما واقعیت می داشت.

9
اگرچه متن بوی ادبیات چریکی را به همراه دارد و خیلی مستقیم و کمی نا تراشیده موضوع را مطرح می کند.

• آثار صمد نه تنها به بوی چریکیسم کذائی آلوده است، بلکه همین فونکسیون را به عهده دارد.
• طرح ناشیانه مسئله به دلیل «فقر فلسفه» است.
• طرح نتراشیده نخراشیده یاوه های آنارشیستی ـ نیهلیستی کار آسانی نیست.
• خواهیم دید.
• با پوزش و با تشکر از زحمات تان!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر