۱۳۹۰ دی ۳۰, جمعه

تمرین تفکر مفهومی (3)

این در طبیعت تفکر فلسفی است که به هرآنچه که بطور بیواسطه وجود دارد، قناعت نکند، خود را در چارچوب تاریخی و اجتماعی صرف موجود محدود نسازد، بلکه چارچوب موجود را درهم بشکند، از آن پا فراتر نهد، بیندیشد و وارد خطه کلیت و اعتبار عام شود.
شین میم شین

کاوه مهرآئین
سعدی
(گلستان با ب اول، ص 58 ـ 59)
• تشنه سوخته در چشمه روشن، چو رسید
• تو مپندار که از پیل دمان اندیشد

• ‫به نظر من در تفسیر این بیت زیبا با چند جمله می شد منطق و دیالکتیک موجود در داستان را روشن ساخت و انتقال داد:
• تشنه سوخته اگر آب نخورد، می میرد.
• وجود پیل در سر چشمه ممکن است باعث مرگ او شود.

• نتیجه گیری:

• تشنه سوخته اگر آب نخورد، به یقین می میرد، اما مرگ توسط پیل یک ترس است و قطعیت ندارد.
• پس منطق حکم می کند که مرگ قطعی را به ترس از مرگ ترجیح ندهد!‬

شین میم شین

• با سپاس از دوست عزیز که تحلیل واره ما را قابل خواندن یافته اند و زحمت ابراز نظر را بر خود هموار ساخته اند.
• ما این نظر دوست مان را تجزیه می کنیم تا ضمن تحلیل آن، از موضوع خارج نشویم:

1
تشنه سوخته اگر آب نخورد، می میرد.

• حق با دوست مان است.

• ولی چرا؟

• دوست مان این پرسش را بی پاسخ می گذارند، چون آن را مبرهن و بدیهی می پندارند.

• چرا آن را مبرهن و بدیهی تصور می کنند؟


• برای اینکه این حقیقت امر به محک تجربه خورده است.


• این اما نه کار دیالک تیسین ها، بلکه کار امپیریست ها ست:
• طرفداران امپیریسم، تجربه (امپیری) را مطلق می کنند و به تعقل بهائی نمی دهند.

• جوابش بنظر ما این است که دیالک تیک داد و ستد، یکی از بنیادی ترین دیالک تیک های هستی است.

• سعدی برای این دیالک تیک حتی در روز محشر، یعنی حتی در رابطه انسان با خدا اعتبار قائل است:
• در قاموس سعدی، فقرا ـ در هر صورت ـ دست خالی به صحرای محشر خواهند رفت و «دادی» برای «ستد» با خود نخواهند برد و لذا با کله به قعر دوزخ پرتاب خواهند شد.

• در قاموس سعدی، خدا تاجری تمامعیار است، بدون ستد (اعمال خیر در دنیا)، دادی (بهشت و حوری و غیره) به کسی نمی دهد.


• دیالک تیک جذب و دفع انسان با طبیعت (یعنی آب و غذا و غیره و دقع آن) که با قطع آن مرگ انسان و هر موجود زنده حتمی است، بسط و تعمیم همین ابردیالک تیک است که شمول دنیوی و اخروی دارد، شمول عام دارد.

2
وجود پیل در سر چشمه ممکن است باعث مرگ او شود.

• حق با شما ست!
• تشنه سوخته برای دسترسی به آب حیاتی ـ مماتی باید با پیل در افتد.

• رقابت جانوران در این زمینه در فیلم های مستند قابل تماشا و تأمل است:

• جانوران شوخی سرشان نمی شود:

• شیری با نریانی در فیلمی مستند درگیر شده بود و نومید و سرشکسته و خسته عقب نشسته بود.

• در همین احوال نریان دیگری با همان نریان شیرستیز و ضمنا خسته بر سر مواد غذائی درگیر شد و از آن طعمه ای برای سفره شیر مهیا ساخت.

• اما در مجموع حق با شما ست!

3
تشنه سوخته اگر آب نخورد، به یقین می میرد، اما مرگ توسط پیل یک ترس است و قطعیت ندارد.

• بنظر شما، مرگ توسط پیل، ترس صرف است:
• امری سوبژکتیف است و قطعیت ندارد، امری اوبژکتیف (عینیت مند) نیست!

• تا حدودی حق با شما ست:
• درگیری با فیل ممکن است او را له و لورده کند، ولی حتما و بلافاصله به مرگ او منجر نشود.

• اما به بیت سعدی نظری دقیقتر باندازیم:


سعدی
• تشنه سوخته در چشمه روشن، چو رسید
• تو مپندار که از پیل دمان اندیشد

• اندیشیدن در قاموس سعدی به چه معنی است؟

• شاید به معنی ترس باشد، شاید هم به معنی اندیشیدن راجع به خطر پیل!


الف
ترس از پیل

• پیش شرط ترس از پیل، فعال بودن تمامعیار عقل است:
• عقل باید علیرغم تشنگی ویرانگر و خردستیز، در کار باشد تا تشنه سوخته از پیل به هراس افتد.

• بنظر سعدی، در دیالک تیک غریزه و عقل تشنه سوخته، غریزه دست بالا دارد و عقل را رمقی در مصاف با غریزه نمانده تا به او اخطار دهد و او را از پیل به هراس افکند.


ب
اندیشیدن به پیل

• در این صورت نیز سعدی بدرستی بر آن است که مغز تشنه سوخته به سبب فقدان انرژی در نتیجه تشنگی مفرط از کار افتاده و قادر به تفکر نیست تا «از پیل دمان و خروشان اندیشه کند!»

• تیزهوشی سعدی غول آسا ست.

• حق با سعدی است.
• مغز انسانی برای تفکر به آب و انرژی خارق العاده ای نیاز دارد، به مولکول های آزاد مواد قندی نیاز دارد.
• شما به هنگام کار فکری می توانید تجربه کنید.
• نیاز به چای چه بسا علاوه بر آب، به خاطر قند است تا سلول های مغز انرژی لازم را بدست آورند.

• مثال دیگر:
• اگر تشنگی دمار از روزگار کسی درآورده باشد، فکر و ذکری جز دست یابی به آب نخواهد داشت.
• چنین کسی اصلا نمی تواند باندیشد.
• مغز بکمک غریزه حفظ نفس، همه فونکسیون های خود را تعطیل می کند تا ارگانیسم آب یابد و نجات یابد.

• شما اما تشنه سوخته را قادر به تفکر و تأمل و تمیز تصور می کنید.

• احتمالا در این مورد حق با سعدی است.

4
نتیجه گیری:
پس منطق حکم می کند که مرگ قطعی را به ترس از مرگ ترجیح ندهد!

• نتیجه گیری شما، صحت حدس ما را اثبات می کند:
• شما بر آنید که تشنه سوخته منطقی می اندیشد و دست به استنتاج می زند و آگاهانه عمل می کند.

• ضمنا برای اثبات صحت نتیجه گیری خود، خطر پیل را تا حد تصوری سوبژکتیف تحت عنوان «ترس از مرگ» تلویحا غیرقطعی تقلیل می دهید.


• حریفی خردمند تجربه شخصی خود را بازگو می کرد که شنیدنش ضرر ندارد:
• او می گفت در گرماگرم تابستان صف بلیط غذا در سالن غذاخوری دانشگاه شلوغ بود و او نتوانسته بود، بلیط نوشابه بگیرد و با بلیط غذا که از قبل داشت، غذا گرفته بود، ولی تشنگی چنان غالب آمده بود که بدون داشتن بلیط، نوشابه برداشته بود و وقتی گیر افتاده بود، متصدی کنترل به سبب ترحم انگیزی اش، اغماض کرده بود.

• فرق تفکر مفهومی با شیوه تحلیل شما این است که مفاهیم را به خدمت نگرفته اید.

• تفکر مفهومی اثبات صحت و سقم ادعای سعدی را امکان پذیر می سازد.


• با متد شما اما یا ادعای سعدی توجیه می شود و یا ادعائی دیگر در مقابل ادعای سعدی قرار داده می شود و توجیه می شود، بی آنکه اثبات شود.


• هدف ما از تمرین تفکر مفهومی ارائه پایه دیالک تیکی به استدلال خویش است.

• آن سان که حلاجی بیت شعربه آنالیز مواد در آزمایشگاه شیمی، بیوشیمی، بیولوژی، میکروبیولوژی و غیره شباهت غریبی پیدا می کند و فاتحه بلندی بر مکاتب مغلطه و شک و تردید و ندانمگرائی و اسکپتیسیسم و غیره خوانده می شود.

خیلی ممنون از هماندیشی در تمرین تفکر مفهومی
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر