گونتر هیدن
برگردان شین میم شین
• شیوه تولید عبارت است از وحدت مناسبات تولیدی و نیروهای مولده اجتماعی.
• شیوه تولید ـ در مقایسه با پیش شرط های دیگر زندگی اجتماعی (انسان، محیط جغرافیائی و غیره) ـ شرط تعیین کننده برای وجود جامعه است.
• جامعه بشری تنها در سایه تولید مادی می تواند دوام آورد و توسعه یابد.
• تنها شیوه تولید است که می تواند کردوکارهای انسانی دیگر را امکان پذیر سازد.
• نحوه و نوع تولید اجتماعی تعیین کننده خصلت فرماسیون های اجتماعی است.
• به عبارت دیگر نحوه و نوع تولید اجتماعی هم تعیین کننده ساختار اجتماعی، مؤسسات سیاسی، قضائی و غیره و هم تعیین کننده خصلت نگرش های سیاسی، اخلاقی و غیره انسانها و در نتیجه مجموعه شیوه زندگی آنها ست.
• به قول مارکس، «شیوه تولید زندگی مادی روند زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی انسانها ـ بطورکلی ـ را مشروط می سازد.»
• انسانها در روند تولید بر طبیعت تأثیر می گذارند و نعمات مادی لازم را تهیه می کنند.
• انسانها در روند تولید توانائی ها، لیاقت ها و استعدادهای خود را، وسایل لازم برای تولید را و نیروهای مولده اجتماعی را توسعه می دهند و از این طریق تسلط خود را بر طبیعت کمال می بخشند.
• انسانها در روند تولید نه تنها بر طبیعت، بلکه علاوه بر آن در جریان همکاری، بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
• بنابرین تولید تحت هرشرایطی به معنی از آن خود کردن طبیعت بوسیله انسانها در فرم اجتماعی معینی و بواسطه فرم اجتماعی معینی است.
• روابط اجتماعی اساسی انسانها را نسبت بهم (برخلاف روابط انسان ها با طبیعت)، در روند تولید مناسبات اقتصادی، یعنی مناسبات تولیدی تشکیل می دهند.
• مناسبات تولیدی نشان می دهند که وسایل تولید لازم برای وجود و توسعه جامعه در دست کدام طبقه اجتماعی قرار دارند.
• تغییر شیوه تولید به تغییر کل زندگی اجتماعی منجر می شود.
• تغییر شیوه تولید از توسعه نیروهای مولده ناشی می شود، ازطریق کردوکار فعال انسان برای گسترش تسلط خود بر طبیعت.
• از این رو، نیروهای مولده متحرکترین و انقلابی ترین عنصر شیوه تولید اند.
• توسعه نیروهای مولده پس از رسیدن به مرحله معینی، تغییر مناسبات تولیدی را (که اکنون توسعه آنها را ترمز می کند) الزامی می سازد و این تغییر در کلیه جوامع طبقاتی از طریق مبارزه طبقاتی و انقلاب اجتماعی صورت می گیرد.
• تحول کلیه مناسبات اجتماعی به تغییر شیوه تولید مربوط می شود:
• به قول مارکس، «انسان ها با توسعه نیروهای مولده، شیوه تولید خود را تغییر می دهند و با تغییر شیوه تولید خود، یعنی با تغییر نحوه تهیه نیازمندی های زندگی خود، همه مناسبات اجتماعی خود را تغییر می دهند. • آسیاب دستی جامعه ای با اربابان فئودال می طلبد و آسیاب بخاری جامعه ای با سرمایه داران صنعتی.»
• پیدایش و زوال شیوه های مختلف تولید در جریان تاریخ بشریت روند تاریخی قانونمندی است.
• هر شیوه تولید نوینی ـ در مقایسه با شیوه تولید قدیمی ـ شیوه تولید برتر و پیشرفته تری است، زیرا آن بر سطح توسعه بالاتری از نیروهای مولده استوار شده است و امکان توسعه بزرگتر و آزادتری را برای آنها فراهم می آورد.
• تاریخ واقعی بشریت با شیوه تولید سوسیالیستی آغاز می شود که امکانات بی حد و مرز توسعه را برای نیروهای مولده فراهم می آورد و با منافع همه اعضای جامعه انطباق دارد.
• مراجعه کنید به مناسبات تولیدی، نیروهای مولده، زیربنا و روبنا.
پایان
برگردان شین میم شین
• شیوه تولید عبارت است از وحدت مناسبات تولیدی و نیروهای مولده اجتماعی.
• شیوه تولید ـ در مقایسه با پیش شرط های دیگر زندگی اجتماعی (انسان، محیط جغرافیائی و غیره) ـ شرط تعیین کننده برای وجود جامعه است.
• جامعه بشری تنها در سایه تولید مادی می تواند دوام آورد و توسعه یابد.
• تنها شیوه تولید است که می تواند کردوکارهای انسانی دیگر را امکان پذیر سازد.
• نحوه و نوع تولید اجتماعی تعیین کننده خصلت فرماسیون های اجتماعی است.
• به عبارت دیگر نحوه و نوع تولید اجتماعی هم تعیین کننده ساختار اجتماعی، مؤسسات سیاسی، قضائی و غیره و هم تعیین کننده خصلت نگرش های سیاسی، اخلاقی و غیره انسانها و در نتیجه مجموعه شیوه زندگی آنها ست.
• به قول مارکس، «شیوه تولید زندگی مادی روند زندگی اجتماعی، سیاسی و معنوی انسانها ـ بطورکلی ـ را مشروط می سازد.»
• انسانها در روند تولید بر طبیعت تأثیر می گذارند و نعمات مادی لازم را تهیه می کنند.
• انسانها در روند تولید توانائی ها، لیاقت ها و استعدادهای خود را، وسایل لازم برای تولید را و نیروهای مولده اجتماعی را توسعه می دهند و از این طریق تسلط خود را بر طبیعت کمال می بخشند.
• انسانها در روند تولید نه تنها بر طبیعت، بلکه علاوه بر آن در جریان همکاری، بر یکدیگر تأثیر می گذارند.
• بنابرین تولید تحت هرشرایطی به معنی از آن خود کردن طبیعت بوسیله انسانها در فرم اجتماعی معینی و بواسطه فرم اجتماعی معینی است.
• روابط اجتماعی اساسی انسانها را نسبت بهم (برخلاف روابط انسان ها با طبیعت)، در روند تولید مناسبات اقتصادی، یعنی مناسبات تولیدی تشکیل می دهند.
• مناسبات تولیدی نشان می دهند که وسایل تولید لازم برای وجود و توسعه جامعه در دست کدام طبقه اجتماعی قرار دارند.
• تغییر شیوه تولید به تغییر کل زندگی اجتماعی منجر می شود.
• تغییر شیوه تولید از توسعه نیروهای مولده ناشی می شود، ازطریق کردوکار فعال انسان برای گسترش تسلط خود بر طبیعت.
• از این رو، نیروهای مولده متحرکترین و انقلابی ترین عنصر شیوه تولید اند.
• توسعه نیروهای مولده پس از رسیدن به مرحله معینی، تغییر مناسبات تولیدی را (که اکنون توسعه آنها را ترمز می کند) الزامی می سازد و این تغییر در کلیه جوامع طبقاتی از طریق مبارزه طبقاتی و انقلاب اجتماعی صورت می گیرد.
• تحول کلیه مناسبات اجتماعی به تغییر شیوه تولید مربوط می شود:
• به قول مارکس، «انسان ها با توسعه نیروهای مولده، شیوه تولید خود را تغییر می دهند و با تغییر شیوه تولید خود، یعنی با تغییر نحوه تهیه نیازمندی های زندگی خود، همه مناسبات اجتماعی خود را تغییر می دهند. • آسیاب دستی جامعه ای با اربابان فئودال می طلبد و آسیاب بخاری جامعه ای با سرمایه داران صنعتی.»
• پیدایش و زوال شیوه های مختلف تولید در جریان تاریخ بشریت روند تاریخی قانونمندی است.
• هر شیوه تولید نوینی ـ در مقایسه با شیوه تولید قدیمی ـ شیوه تولید برتر و پیشرفته تری است، زیرا آن بر سطح توسعه بالاتری از نیروهای مولده استوار شده است و امکان توسعه بزرگتر و آزادتری را برای آنها فراهم می آورد.
• تاریخ واقعی بشریت با شیوه تولید سوسیالیستی آغاز می شود که امکانات بی حد و مرز توسعه را برای نیروهای مولده فراهم می آورد و با منافع همه اعضای جامعه انطباق دارد.
• مراجعه کنید به مناسبات تولیدی، نیروهای مولده، زیربنا و روبنا.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر