۱۳۹۹ شهریور ۹, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۲۹۷)

 


شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادر زادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۳۲)
 
حکایت دهم
 

۸

نتیجه نهایی:

امنیت میلیاردر ها

به

دلیل دادگری شاه و سیری درویش

در آن ملک قارون برفتی دلیر

که شه دادگر بود و درویش، سیر

 

معنی تحت اللفظی:

در آن کشور که شاه دادگر بود و شکم توده، سیر

طبقه حاکمه خرپول

امنیت مطلق داشت.

 

جامعه ایدئال سعدی

در این بیت شعر

معرفی می شود:

 

جامعه ایدئال سعدی

جامعه ای متشکل از طبقه حاکمه خرپول و توده گدا و تهیدست است.

 

داد و دادگری عالی ترین نماینده و عضو طبقه حاکمه (شاه)

هم

در

خدمت حفظ و تحکیم و تضمین این جامعه طبقاتی ایدئال سعدی است.

 

همین رهنمود ایده ئولوژیکی سعدی

را

طبقه حاکمه امپریالیستی

چند دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم

به

کار بسته است:

قارون ها

(میلیاردرها)

امنیت کامل کسب کرده اند.

 

چون

شکم توده

به

ترفندی

سیر می شود.

 

بیکاران و بینوایان

از

دولت امپریالیستی

حداقل لازم برای زنده ماندن

را

دریافت می کنند.

 

آنچه

گفته نمی شود

این حقیقت امر

است

طبقه حاکمه امپریالیستی

ضمن پر کردن شکم توده،

مغز توده

را

مسموم و مفلوج می سازد و از کار می اندازد.

به

قول فروغ فیلسوف

دیگر

کسی

به

هیچ چیز

نمی اندیشد.

 

نمی تواند بیندیشد.

 

برای اینکه مغز لازم برای اندیشیدن در بین نیست.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر