۱۳۹۹ مرداد ۲۹, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۸۱)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
فروغ فیلسوف
پنجره

يک پنجره برای دیدن

یک پنجره برای شنیدن

یک پنجره که مثل حلقۀ چاهی

در انتهای خود به قلب زمین می رسد

و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنگ

یک پنجره که دست های کوچک تنهایی را

از بخشش شبانۀ عطر ستاره های کریم

سرشار می کند.

و می شود از آنجا

خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کرد

یک پنجره برای من کافیست.

من از دیار عروسک ها می آیم

از زیر سایه های درختان کاغذی

در باغ یک کتاب مصور

از فصل های خشک تجربه های عقیم دوستی و عشق

در کوچه های خاکی معصومیت

از سال های رشد حروف پریده رنگ الفبا

در پشت میزهای مدرسۀ مسلول

از لحظه ای که بچه ها توانستند

بر روی تخته حرف «سنگ» را بنویسند

و سارهای سراسیمه از درخت کهنسال پر زدند.

من از میان ریشه های گیاهان گوشتخوار می آیم

و مغز من هنوز

لبریز از صدای وحشت پروانه ای است که او را

در دفتری به سنجاقی

مصلوب کرده بودند.

وقتی که اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود

و در تمام شهر

قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند.

وقتی که چشم های کودکانۀ عشق مرا

با دستمال تیرۀ قانون می بستند

و از شقیقه های مضطرب آرزوی من

فواره های خون به بیرون می پاشید

وقتی که زندگی من دیگر

چیزی نبود، هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری

دریافتم، باید. باید. باید.

دیوانه وار دوست بدارم.

یک پنجره برای من کافی است.

یک پنجره به لحظۀ آگاهی و نگاه و سکوت

اکنون نهال گردو

آن قدر قد کشیده که دیوار را برای برگ های جوانش معنی کند

از آینه بپرس

نام نجات دهنده ات را

آیا زمین که زیر پای تو می لرزد

تنهاتر از تو نیست؟

پیغمبران، رسالت ویرانی را

با خود به قرن ما آوردند

این انفجارهای پیاپی،

و ابرهای مسموم،

آیا طنین آیه های مقدس هستند؟

ای دوست، ای برادر، ای همخون

وقتی به ماه رسیدی

تاریخ قتل عام گل ها را بنویس.

همیشه خواب ها

از ارتفاع ساده لوحی خود پرت می شوند و می میرند

من شبدر چهار پری را می بویم

که روی گور مفاهیم کهنه روئیده است

آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد جوانی من بود؟

آیا من دوباره از پله های کنجکاوی خود بالا خواهم رفت

تا به خدای خوب، که در پشت بام خانه قدم می زند

سلام بگویم؟

حس می کنم که وقت گذشته است

حس می کنم که «لحظه» سهم من از برگ های تاریخ است

حس می کنم که میز فاصلۀ کاذبی است در میان

گیسوان من و دست های این غریبۀ غمگین

حرف به من بزن

آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می بخشد

جز درک حس زنده بودن از تو چه می خواهد؟

حرفی به من بزن

من در پناه پنجره ام

با آفتاب رابطه دارم.
 
پایان
 
 
درنگی در دیالک تیک دست

مهشید
پس دست باید قطع شود تا آلت دست از کار افتد.

۱
نه.
نفی همیشه باید معین باشد و نه مکانیکی

۲
نفی مکانیکی کسب و کار خردستیزان محروم از خرد اندیشنده است.

۳
ترور همنوع
نشانه ضعف فکری و عقلی تروریست است و نه نشانه قوت فکری و عقلی او

۴
به
همین دلیل
قبل از تروریست شدن اعضای جامعه
خانه خرد آنها تخریب می شود.

۵
فاشیسم، فوندامنتالیسم، نیهلیسم و آنارشیسم و غیره
همه از دم
خردستیزند.

۶
قطع دست
به فاجعه می انجامد.

۷
دست
مهمترین ارگان اندام آدمی است.

۸
ساختار نویروفیزیولوژیکی دست
بغرنج تر و متکامل تر و عمیق تر از ساختار هر ارگان و عضو دیگر اندام آدمی است.

۹
دست نتیجه توسعه و تکامل میلیون ها ساله ما ست.
دست در روند کار مادی و در اثر کار مادی
ساخته شده است
و
مغز
در تحلیل نهایی
مولود دست است.

۱۰
انسان به مثابه میمون
به برکت دست
آلت ساخته است

۱۱
بشر به برکت همان دست آلت ساز (افزار و ابزار و وسیله و اسباب ساز)
آلات متنوع را به کار بسته است و
دست و آلت دست را دم به دم توسعه داده و ظریفتر و بهتر ساخته است.

۱۲
تراکتور چیست
اگر گاو آهن و خیش و گاو و دهقان متکامل نیست
و
کمباین چیست
اگر داس و خرمنکوب و گاو و خر و زارع دروگر و خرمنکوب و کیسه گندم پرکن نیست؟

۱۳
علاوه بر این
در طبیعت و جامعه و تفکر
(یعنی در همه فرم های وجود)
تقسیم کار بغرنج مستور و معلوم و متنوعی حاکم است:
تقسیم کار میان «ابر و باد و مه و خورشید و بشر» (سعدی) برقرار است.

۱۴
آلت دست که حتما نباید منفی باشد.

۱۵
خود دست آلت دست مغز اندیشنده است که فرمانده قلمرو اندام است و ضمنا مولود خود دست فعال و مولد است.

۱۶
دیالک تیک دست و آلت دست
را
نباید تحت اللفظی معنی کرد.

۱۶
عالی مقام ترین سیاستمداران
حتی
آلت دست طبقه حاکمه اند.
 
درنگی در دیالک تیک دست و آلت دست

از تروریست ها پاکستان علیه کشورهای تاکستان استفاده می کند.
حریف از افغانستان

۱
از گروه های متنوع تروریستی
(از حزب الله تا بلک واتر،
از القاعده تا طالبان،
از داعش تا بخور حرام ،
از مجاهدین خلق تا کرد های زرد
از فدائیان اسلام تا فدائیان خر)
هر ننه قمری استفاده می کند.

۲
تا دست هست
آلت دست هم خواهد بود.
 
درنگی در کودتای ۲۸ مرداد
 
حضرت سیف
به بهانه سالگرد كودتای ننگین 28 مرداد 1332

67 سال پیش در چنین روزهائی توطئه ننگین مرتجعین بومی و اربابان غارتگر و جهان خوارشان بر علیه حكومت دكتر مصدق به پیروزی رسید و میوه تلخ اش را ببار آورد. حكومت وابسته و خودكامگی 25 ساله كه با انقلاب بهمن1357 فروریخت. اگرچه پس از فروپاشی سلطنت، به آزادی نرسیده ایم ولی خیلی چیزها درایران تغییر كرده است. چه در آن 25 سال و چه در این 42 سال، معاندان مصدق از بستن هیچ گونه اتهامی بر او خودداری نكرده اند. همه امكاناتی مملكتی را بكار گرفته اند تا از مصدق تصویر دیگری ارایه بدهند و موفق نشدند. اگر در گذشته از ملی گرائی و منافع ایران مایه می گذاشتند، در این 42سال گذشته، از كیسه پیغمبر و خدا و اسلام «سرمایه گذاری» كردند. ولی نشد و نمی شد.

۱
حضرت سیف همه چیز می گوید
بدون آنکه چیزی گفته باشد.

۲
ایشان حتی با مفاهیم اقتصاد سیاسی بورژوایی نمی اندیشند
چه برسد به مفاهیم اقتصاد سیاسی مارکسیستی
اندیشیدن با مفاهیم فلسفی پیشکش اجنه

۳
کودتای ۲۸ مرداد
نه
توطئه جهانخوار و مرتجعین بومی و خرافات دیگر
بلکه فرمی از تسخیر قلمرو سرکرده سابق (بریتانیکای کبیر که در قلمرو سرکردگی اش آفتاب غروب نمی کرد) توسط سرکرده جدید جهان بود که بمب اتمی داشت و از جنگ ج. دوم قوی تر و غنی تر از هرکس دیگر سر بدر کرده بود.

۴
کودتای ۲۸ مرداد
که فقط در ایران صورت نگرفته
در اندونزی هم صورت گرفته
در
خیلی از کشورهای دیگر هم صورت گرفته است.

۵
رادیکالیته
یعنی دست بردن به ریشه ها و پرهیز از بازی با شاخه ها

۶
مصدق امریکوفیلتر از شاه بوده است.

۷
خاطرات پسرش منتشر شده است.
۸
دلیل ارجحیت قایل شدن به شاه در مقابل مصدق
آنتی کمونیسم سرشته به فاشیسم خاندان پهلوی بوده است.

۹
رضاشاه متحد نازیسم بوده است و نماینده فئودالیسم و فاشیسم همزمان بوده است.
ارانی ها را ترور
و
روشنفکران انقلابی ایران را (۵۳ نفر را)
سرکوب کرده است
ضمنا به خانخانی پایان داده است و دولت مرکزی را تشکیل و تقویت کرده است. (این خدمت رضاشاه به جامعه بوده است.)

۱۰
مصدق نمی توانست دهها هزار توده ای و فرقه ای را نابود کند.

۱۱
درکودتای ۲۸ مرداد اندونزی یک میلیون توده ای و فرقه ای با قمه و قداره شقه شقه و در خاوران های ان دیار چال شده اند.

۱۲
کودتای ۲۸ مرداد در قلمرو سرکردگی امپریالیسم ژاپن و سرکرده های سابق از قبیل فرانسه و پرتغال و اسپانیا نیز صورت گرفته است.

۱۳
جنگ کره و ویتنام و ممالک افریقا و امریکای لاتین و غیره
هم
در تحلیل نهایی
کودتا های ۲۸ مرداد دیگر بوده اند.

۱۴
بر سر مردم بینوای کره شمالی
۷۰۰۰۰ تن بمب ناپالم ریخته شده است

۱۵
اگر منطقه کوهستانی نبود
بمب اتم ریخته می شد.

۱۶
حتی همین امروز در خاوران های خاور
کودتاهای ۲۸ مرداد رخ می دهند

۱۷
اکنون
هدف سرکرده جهان
تسخیر قلمرو نفوذ شوروی سابق است
محتوای جنگ بالکان هم کودتای ۲۸ مرداد دیگری بوده است.

۱۸
تخریب عراق و غیره و تحریم طویله جماران
هم
در چارجوب این تسخیر قابل درک و توضیح است.

۱۹
لیبی و سوریه و عراق و غیره کشورهای تحت نفوذ شوروی بوده اند

پایان
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر