۱۳۹۸ فروردین ۱۶, جمعه

سیری در مرثیه ابتهاج «طبری» در رثای احسان طبری (۱۸)


تحلیل
از
میمحا نجار
 
توبه کردی زآنچه گفتی 
ای حکیم
این حدیثی دردناک است از قدیم

توبه کردی 
گر چه می دانی یقین
ـ گفته و ناگفته ـ
می گردد زمین

تائبی گر ز آن که جامی زد به سنگ
توبه فرما را فزون تر باد ننگ

شبچراغی چون تو رشک آفتاب
چون شکستندت چنین خوار و خراب؟

چون تویی دیگر کجا آید به دست؟
بشکند دستی که این گوهر شکست

۱
توبه کردی زآنچه گفتی 
ای حکیم
این حدیثی دردناک است از قدیم
سایه
در این بیت مرثیه
بر 
حکمت (فلسفه) طبری
اشاره می کند:
او را حکیم می نامد.
او
در
ابیات پیشین بر روح شاعرانه و اخلاق هومانیستی طبری
تأکید می ورزید.
طبری
از 
دید سایه 
دیالک تیکی از حکیم و هنرمند و هومانیست است.
۲
توبه کردی زآنچه گفتی 
ای حکیم
این حدیثی دردناک است از قدیم
مفهوم مهم دیگری که سایه در این بیت مرثیه مطرح می کند،
مفهوم توبه است
که
  از
 فرماسیون های برده داری و فئودالی 
به میراث مانده است.
توبه
یکی از فرم های به زانو در آوردن مخالفین 
 طبقه حاکمه بنده دار و فئودال و روحانی
بوده است.
توبه
فرمی از شکنجه است.
توبه شکنجه روحی و روانی و عقیدتی و فکری و شخصیتی و اجتماعی است.
  طبقه حاکمه 
به ترفند توبه
مخالفین خود
را
در
افکار عمومی 
بی آبرو و رسوا می سازد.

جلاد جماران
(خمینی)
توصیه می کند که توبه توده ای ها
را
در
اول ماه مه
نشان دهند.
هدف طبقه حاکمه
از بین بردن اعتبار و حیثیت و آبروی حزب توده بوده است.
به همین دلیل
شکنجه های وحشت انگیز
برای به زانو درآوردن جوانان و پیران  شکسته و بیمار
اعمال می شود.

۳
توبه کردی 
گر چه می دانی یقین
ـ گفته و ناگفته ـ
می گردد زمین
سایه
در 
این بیت مرثیه
طبری
را
به
گالیله
تشبیه می کند
و
اجامر طبقه حاکمه
را
به
عمال انکیزیسیون کلیسای کاتولیکی در قرون وسطی.
گالیله
هم
توبه
می کند
تا
از
مهلکه مرگ 
تحت شکنجه بی رحمانه اجامر فئودالی ـ روحانی
جان بدر برد.

اگرچه
مطمئن بود که تئوری علمی اش صحت بی چون و چرا دارد.

۴
توبه کردی 
گر چه می دانی یقین
ـ گفته و ناگفته ـ
می گردد زمین
سایه
دیالک تیک قربانی و جلاد
را
به شکل دیالک تیک تائب و توبه فرما بسط و تعمیم می دهد.
سایه
می توانست این دیالک تیک را به شکل دیالک تیک تائب و تواب (توبه پذیر، بخشاینده توبه) هم  بسط و تعمیم دهد.

ولی
این کار را نمی کند
تا
بر
 صورت کثیف روحانیت قسی القلب بی رحم و بی شرم جانی و جلاد 
تف بیندازد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر