جامعه باز و بسته
حسین بشیریه
(۱۹۵۳)
جامعهشناس و پژوهشگر علوم سیاسی
از اندیشمندان سیاسی مهم و تأثیرگذار ایران پس از عنگلاب
۱
ریشه گرایش به جامعه بسته
که
از
دیر باز
در
مقابل گرایش تمدن به آزادی و انتقاد
پدید آمد
همین است
تمنای مدینه فاضله امن و امان
تمنای جامعه ای بسته و دور از دسترس آزادی فکر و انتقاد.
( بشیریه،۱۳۸۱، ۶۸)
بشیریه
به
پیروی از علمای عوام فریب امپریالیسم
با
اختراع مفاهیم تق و لق ضد علمی مطلوب
از
قبیل جامعه باز و بسته
سیر پلکانی ـ پروسه ای قانونمند جامعه بشری
را
یعنی
گذار قانونمند از جامعه اشتراکی اولیه به برده داری، فئودالیسم، کاپیتالیسم، سوسیالیسم و کمونیسم
را
پرده پوشی می کند.
بدین طریق و با این ترفند،
جامعه شناسی بند تنبانی او
تشکیل می یابد
و
تحریف تاریخ
امکان پذیر می گردد.
۲
ریشه گرایش به جامعه بسته
که
از
دیر باز
در
مقابل گرایش تمدن به آزادی و انتقاد
پدید آمد
همین است
تمنای مدینه فاضله امن و امان
تمنای جامعه ای بسته و دور از دسترس آزادی فکر و انتقاد.
بشیریه
بدین طریق
تشکیل جوامع فاشیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
را
هم
پسیکولوژیزه
می کند
و
هم
توجیه تئوریکی:
گرایش به تشکیل جامعه فاشیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی،
توسط طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی تئوریزه، تبلیغ و تأسیس نمی شود،
بلکه
به
طرز پسیکولوژیستی
تأسیس می شود:
بشریت
در
تنفر از گرایش تمدن به آزادی و انتقاد
به
مدینه فاضله امنیت
یعنی
جهنم های فاشیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی عاری از آزادی و انتقاد
پناه می برد.
در همین تئوری خرافی و اختراعی بشیریه
بشریت ستیزی او،
خصومت او با هومانیسم، سوسیالیسم، راسیونالیسم، تمدن، فرهنگ، روشنگری و رنسانس
خرناسه می کشد.
بشریت
در
زیر قلم بشیریه
به
صورت موجود کثیف تمدن ستیز، آزادی ستیز و انتقاد ستیز
تحریف می شود.
مسخ می شود.
آدمیت زدایی می شود.
تنفر انگیز و تهوع انگیز می گردد.
بشریت کافکائیستی ـ فاشیستی بشیریه
در به در به دبنال قلدر و قلچماق و قصاب قدر قدرت می گردد
تا
سوارش شود
و
او
را
از
منجلاب تمدن و آزادی و انتقاد و آدمیت
بیرون آورد.
همین خرافه بشیریه
را
هم
طرز تفکر تشیع اصلا حشری
(ظهور امام موعود و اصلاح تروریستی جهان به ضرب ذوالفقار)
و
هم
روشنفکران توده ستیز خرفت و خرافه گرا و خر کشور
مثلا
صادق هدایت و احمد شاملو و نصرت رحمانی و محمود دولت آبادی پیر و غیره و غیره
نمایندگی کرده اند.
نتیجه همین مسموم سازی های اجامر عنقلابی
تشکیل سهل و آسان همین جهنم جماران
است.
۳
انسان شناسی و فرهنگ
جامعه بسته
در
نظر پوپر
جامعه اي است
كه
در
آن
حقايق كلي
از
پيش
كشف شده باشد.
به عبارتي ديگر
از
هم اكنون
آينده
را
شناخت.
در
حالي
كه
علم
با
توجه به ابطال پذيري
مستقر مي شود.
كساني
جامعه بسته
را
به
وجود
آورده اند
كه
آينده
را
پيشگوئي
كرده
و
روزي
را
نويد می دهند
كه
در
آن
انسان به تمام خواسته هاي خود
خواهد رسيد.
اگر
بتوانيم فرآيند تاريخ را بدانيم،
پس
از
هم اكنون
علم
در
اختيار ما
ست.
در حالي
كه
علوم
فقط
از
راه ابطال پذيري
اثبات مي شوند.
« وقت يك متفكر
به
نظر پوپر
نبايد صرف اثبات درستي يك نظريه شود
بلكه بايد در رد آن بكوشد
و
به
تجربه هايي
بپردازد
كه
نادرست بودن آن نظريه را نشان دهند.
فقط
زماني
يك نظريه
از
نظر علمي
درست به حساب مي آيد
كه
در
مقابل همه اين آزمايشها
مقاومت كرده باشد
و
تازه
اين
نظريه
تا
زماني
قابل قبول
مي ماند
كه
نظريه ديگري جايگزين آن
نشده است
نظريه اي
كه
به
نوبه خود
تحت آزمون قرار خواهد گرفت.
علم
اين چنين پيش مي رود
فقط
آن
چيزي
خصلت علمي
دارد
كه
بتوان آن را رد كرد.
آنچه باطل نشدني است
فقط
در
حيطه جادو و عرفان
امكان پذير است»
(گي شرمان،۱۳۷۴، ص ۲۶۱)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر