۱۳۹۸ تیر ۲۸, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۱۵۷)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.


شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص  ۱۵ ـ ۲۲)

 حکایت دوم
بخش سوم



۱  
گنه بود مرد ستمکاره را
چه تاوان، زن و طفل بیچاره را.
ادامه

نظریه ماتریالیسم دیالک تیکی مبنی بر وجود پیوند  متقابل عینی میان کلیه چیزها، روندها و غیره جهان مادی حاوی اهمیت جهان بینانه بزرگی است.

با مطالعه احکام سعدی، باید پرسید که مخاطب واقعی او کیست.

حکم «نه بر حکم شرع، آب خوردن خطا ست و گر خون به فتوی بریزی روا ست»،
 شمشیر دو لبه ای است.
این حکم
ظاهرا
خطاب به پادشاه است
و
به
معنی دادن جواز خونریزی به دست او ست.

سعدی خون ریزی به فتوا
را
با
 آب خوردن به حکم شرع 
یکسان
 تلقی می کند.

این حکم
بیگانگی ژرف سعدی
را
با
هومانیسم و بشردوستی
 نشان می دهد.

این حکم
 اما
در واقع،
خطاب به توده مولد و زحمتکش
است
و
آدمی
 را
 به
یاد ضرب المثل «به دخترش می گوید، تا به عروسش حالی کند» می اندازد.

سعدی مشروعیت و ضرورت خونریزی طبقه حاکمه
را
به
 ضمیر خواننده خویش
رخنه می دهد،
تا
 او
به غلط
نام ظلم و بیداد بدان ندهد.

حافظ،
بی نیاز از بندبازی سعدیانه،
 با
صراحت یک لات و رند و لومپن
بیداد را داد
خواهد نامید
و
مخالفین دربار و فئودالیسم
را
به
تندبار دشنام
خواهد بست.


حافظ
 به
 وارونه سازی بی پروای حقایق اجتماعی
مبادرت خواهد ورزید:

دلا، منال ز بیداد و جور یار، که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن، داد است.

معنی تحت اللفظی:
از بیداد یار شکوه مکن.
هر چه ما از یار به نصیب می بریم،
داد
است
و
بس.

سوبژکتیویسم معرفتی
همین
است.

محتوای اعمال
نه
در
خود اعمال،
بلکه
در
عامل
(عمل کننده)
است.

اگر
عمل
از
یار
سر بزند،
به
طور خود به خودی
عدل و داد
است.

اگر
عمل
از
اغیار
سربزند،
به
طور خود به خودی
(یعنی بی اعتنا به محتوای عمل)
بیداد
است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر