جمعبندی
از
مسعود بهبودی
مش مصدق و فهم ناقص او
تاکید محمد مصدق بر حاکمیت ملی
حریف
۱
در ایران هنوز ملت تشکیل نشده است.
۲
چون بانی ملت یعنی بورژوازی ایران
زباله است.
۳
بورژوازی ایران
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست.
۴
رئیس حزب لیبرال طویله ایران
مش مهدی مهندس و بازرگان
کتاب اثبات مته متیکی وجود خدا
را ترجمه و توزیع می کند.
۵
همین بورژوازی عجق و وجق ایران است که اعجوبه های عهد عتیق را از اعماق قبور قرون بیرون می کشد و بر گرده مردم می نشاند.
۶
ایران عملا طویله ای ملوک الطوایفی است
۷
هر آن می تواند به اجزای متضاد خود تجزیه شود.
۸
به دلیل نبود ملت است که مجانین جماران
امت را علم کرده اند.
ایرادات و نکات قابل تأمل این شعر مشد اقبال لاهوری کدامند؟
محاوره ما بین خدا و انسان!
خدا:
جهان را ز یک آب و گل آفریدم
تو ایران و تاتار و زنگ آفریدی
من از خاک پولاد ناب آفریدم
تو شمشیر و تیر و تفنگ آفریدی
تبر آفریدی نهال چمن را
قفس ساختن طایر (پرنده) نغمه زن را
انسان:
تو شب آفریدی چراغ آفریدم
سفال آفریدی ایاغ (کاسه، پیاله) آفریدم
بیابان و کهسار و راغ (مرغزار، دامن کوه) آفریدی
خیابان و گلزار و باغ آفریدم
من آنم که از سنگ آیینه سازم
من آنم که از زهر نوشینه سازم
اقبال لاهوری چپ است.
به ظاهر انقلابی است.
این انسانگرایی و انقلابیگری او حدس بزنید از چه قماش است؟
حریف
از نوع بى خدايى و آته ئيستى ؟
۱
شاملو
همین مناظره با خدا را با همین محتوا دارد
۲
اقبال
مثل شاملو
از طرفداران
فاشیسم است.
۳
زباله های طرفدار فاشیسم
در حرف سرختر از کمونیست ها هستند.
۴
آنها
در
آلمان هیتلری
پرچمی به سرخی خون حمل می کردند.
۵
خمینی و بن لادن هم مثل
آنها هستند.
۶
درحرف همه شان انقلابی اند.
۷
در شعر شاملو
خدا
در مقابل عنسان
به زانو در می آید
تسلیم عنسان می وشد
و
لنگ می اندازد:
«من نام تو ام»
می گوید
عجب جفنگیاتی در لفافه انتقاد
سلاخی تاریخ
مش دکتر عبا ـ زری
۱
مش دکتر عبا ـ زری چه دکترایی دارد که به عوض اندیشیدن
عرعر می کند؟
۲
اولا
تاریخ را کدام مراجعی تحریف کرده اند؟
۳
ثانیا
خود عبا ـ زری (خری که عبا از زر دارد)
چه تحلیلی از تاریخ دارد؟
۴
تک تک جفنگجمله های او را می توان تحلیل کرد و خریت خود او را می توان اثبات کرد.
۵
مردم
اما
خر نیستند.
۶
بر خلاف فقر تئوریکی و فکری شرم انگیز دکتر عبا ـ زری
مردم
دارای اکسپری ینس و ارفارونگ آهنین و
شم سیاسی نیرومندی اند.
۷
می توان دلیل تجلیل مردم از رضا شاه و محمد رضاشاه را تحلیل کرد و علل آن را کشف کرد.
۸
مردم
با دفاع از شاه
از انقلاب بروژوایی خفته در خون سفید
دفاع می کنند.
۹
مردم هزاران بار بهتر از عبا ـ زری ها به ماهیت جمهوری جهل و جنون و جنایت و خون و خریت و خرپروری واقف اند:
الف
مردم
حاکمیت اشرافیت فئودالی ـ روحانی را
به مثابه آنتی تز منفی انقلاب بورژوایی سفید تحت رهبری محمد رضا شاه می دانند.
آنچه روشنفکران تحصیلکرده نوکر صفت نمی دانند.
ب
مردم (کارگران، دهقانان و پیشه وران)
در جریان عنگلاب اسلامی
تا آخرین لحظه در سنگر انقلاب بورژوایی سفید ماندند و تن به تمکین ندادند.
۱۰
مردم خر نیستند.
مردم
به مدد اکسپری ینس و ارفارونگ و شم تیز خویش
قادر به تمیز جبهه پیشرفت از جهبه پسرفت اند.
۱۱
کثافت جماران را بورژوازی سنتی (بازار)، طبقه متوسط و اقشار کثافت میانی و روشنفکران چه بسا فاشیستی و بی شعور روی کار آورده اند.
۱۲
مؤلفین کتاب انقلاب سفید
مفهوم ارجمندی تحت عنوان «ارتجاع سرخ و سیاه» به میراث نهاده اند که کماکان معتبر است.
۱۳
این مفهوم علمی و دقیق و رئالیستی ـ سوسویولوژیکی (جامعه شناختی)
بزرگترین خدمت این ایده ئولوگ های بورژوایی مدرن ایران بوده است.
۱۴
چپ ایران چپ مرتجع است.
فرقی با روحانیت و یا ارتجاع سیاه ندارد.
احزاب و سازمان های چپ ایارن طویله اند و اعضای شان مشتی گاو و خر اند.
۱۵
دکتر عبا ـ زری
بیگانه با مفاهیم فلسفی است.
۱۶
اصلا نمی داند که دیکتاتوری شاه ماهیتا ضد دیکتاتوری نعلین و شیخ است.
۱۷
دیکتاتوری شاه پس از انقلاب سفید
دیکتاتوری انقلابی است.
۱۸
ساواک سازمان انقلابی انقلاب سفید بوده است.
۱۹
تفاوت ساواک با ساواما
همین جا ست.
۲۰
تهیه لیست شهدا می تواند برای عوامفریبی به کار آید
ولی نمی تواند به فهم تاریخ مفید افتد.
۲۱
ما این نکات را صدها بار برای اجنه توضیح داده ایم.
۲۲
البته
حالا کمترین فرقی بین شیخ و شاه وجود ندارد.
۲۳
پسر شاه
به لحاظ شعور
حتی به گرد پدر نمی رسد.
از سر تا پا خر و بیسواد است.
حتی
بیسوادتر از طلاب حوزه های عرعریه است
۲۴
حقیقت را اما باید در تمامت آن تبیین داشت.
ایراد این جفنگ مش مارتین لوتر کینگ
کجا ست؟
هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند.
مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، نا خودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.
مارتین لوتر کینگ
حریف
۱
اولاً جامعه كه با آجر و آهن ساخته نمى شود
جامعه از اجتماعى مردم و با مردم تشكيل مى شود
۲
در ثانى مارتين لوتر با اين حرفش به اين نكته تاكيد و اذعان دارد
كه جامعه توسط گروهى خاص كه از مردم جدا هستند
ساخته مى شود
كه براى دلخوشكنكى و شيره مالى به سر مردم هم كه شده
يك سهمى هم براى اونا بايد در نظر گرفت
تا انگيزه محافظت از آن را داشته باشند
كه منافع سازندگان كذايى جامعه ( طبقه حاكمه يغماگر ) تامين شود
اشاره به دیالک تیک جبر و اختیار
۱
دیالک تیک جبر و اختیار
ترجمه و منتشر کرده ایم.
۲
آره.
جبر و اخیتار با هم اند و بر هم اند.
۳
بسان پروتون و الکترون در هر اتم
۴
بسان زن و شوهر در هر خانواده
۵
در قرون وسطای ایران هم همه می دانستند.
۶
حافظ هم می دانست.
سعدی که جای خود دارد.
۷
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
(به رزق مقرره الهی، به جبر، به مشیت الهی تمکین کن)
که بر من و تو
در اختیار
نگشاده است.
۸
حافظ عملا دیالک تیک جبر و اختیار را به شکل دوئالیسم رزق مقرره و اختیار من و تو
بسط می دهد و بدرستی نقش تعیین کننده را از آن جبر (مشیت الهی) می داند
آزادی شناخت ضرورت ها ست.
حریف
۱
این ترجمه معیوب است.
۲
مترجم سواد فلسفی نداشته است.
۳
آزادی درک ضرورت است .
(اختیار درک جبر است)
از هگل است و نه از انگلس.
۴
ضرورت و یا جبر مفهومی فلسفی است.
۵
جمع بسته نمی شود.
۶
دیالک تیک جبر و اختیار مورد نظر هگل بوده است.
۷
به قول انگلس
(طلبه هگل)
میزان اختیار و یا آزادی هر کس به میزان شناخت او از جبر و یا ضرورت است.
۸
جبر و یا ضرورت از تجرید قوانین و قانونمندی های عینی هر چیز
تشکیل یافته است.
۹
به همان سان که مفهوم درخت از تجرید سرو صنوبر و بید و غیره تشکیل می یابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر