پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
۱
· برابرحقوقی، یکی از اصول
بورژوایی ـ دموکراتیکی است که ایده ئولوگ های بورژوازی آغازین در قرن ۱۸ در مبارزه
بر ضد استبداد (حکومت مطلقه فئودالی ـ روحانی) توسعه داده اند.
۲
· بنا بر اصل برابرحقوقی،
باید کلیه شهروندان هر دولت، مستقل از جنسیت، ملیت، نژاد، عقیده، منشاء اجتماعی و
وضع مالی، از حقوق و تکالیف برابر برخوردار باشند.
۳
· این اصل برابرحقوقی، تحت
شرایط کاپیتالیستی (سرمایه داری) بالضروره (جبرا) فرمالیستی می ماند.
۴
·
برای اینکه استفاده از حقوق تضمین شده در قانون اساسی،
مثلا حق آموزش و پرورش، حق آزادی بیان و
غیره، قاعدتا فقط برای طبقات غنی و ثروتمند جامعه امکان پذیر است.
· در حالیکه زحمتکشان یا هیچ
بر به درد بخوری از این حقوق نمی خورند و یا فقط می توانند به اندازه بخور و نمیر
از آنها برخوردار باشند.
۵
·
خصلت فرمال (صوری) این اصل برابرحقوقی، خود را به روشن ترین
وجهی در برابرحقوقی کذایی کلیه شهروندان در مالکیت خصوصی بر وسایل تولید نمودار می
سازد.
· برای اینکه پیش شرط مالکیت
عضوی از جامعه بر وسایل تولید، به معنی فقدان مالکیت اعضای دیگر همان جامعه و
اکثریت اعضای همان جامعه بر وسایل تولید است.
۶
·
تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی (امپریالیسم) حتی
اجرای فرمال (صوری) این اصل برابرحقوقی، محدود می گردد.
· برای اینکه بخش های معینی
از جمعیت کشور به بهانه های نژادی، ملی، مذهبی و یا نگرش های سیاسی از برخورداری
از حقوق و تکالیف تضمین شده در قانون اساسی کشور محروم می گردند.
۷
· در دولت های سوسیالیستی، برابرحقوقی
کلیه شهروندان جامعه در کلیه عرصه های حیات جامعه به طرز ناگسستنی به قانون تضمین
شده در قانون اساسی تبدیل می شود.
۸
·
برابرحقوقی در جوامع سوسیالیستی، قبل از همه، خود را در
آزادی برابر کلیه زحمتکشان از استثمار انسان به واسطه انسان نشان می دهد.
· استثمار انسان به واسطه انسان مبتنی بر تحقیر و
سرکوب و ستم بر توده های زحمتکش است که در جوامع طبقاتی فرتوت و کهنه رواج داشته است.
۹
· این آزادی برابر کلیه
زحمتکشان از استثمار انسان به واسطه انسان فقط به شرط برقراری مالکیت خلق بر تعیین
کننده ترین وسایل تولید و مایملک (دارایی) کشور امکان پذیر می گردد:
الف
· آن سان که هر شهروند با
حقوق برابر به تقویم (قوام بخشیدن به) حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فکری ـ
فرهنگی همبود و دولت سوسیالیستی سهم خود را ادا می کند.
ب
· آن سان که هر شهروند از
حقوق برابر بر کار، بر محل کار تضمین شده، بر دستمزد برابر به ازای راندمان کاری برابر، بر دستمزد برابر بنا بر کمیت و کیفیت
کار برخوردار می شود.
پ
· آن سان که هر شهروند از
حقوق برابر بر آموزش و پرورش برخوردار می شود و ببرکت آن امکان آن فراهم می آید که
سالار (حاکم) روندهای جامعه ای و طبیعی گردد.
ت
· آن سان که کلیه شهروندان
از حقوق برابر بر آزادی بیان نظر، آزادی تجمع، آزادی شرکت در احزاب سیاسی و سازمان
های جامعه ای و حقوق برابر دیگر که در قانون اساسی دولت سوسیالیستی اعلام شده اند،
برخوردار می گردند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر