۱۳۹۷ تیر ۲۸, پنجشنبه

تأملی در نوشتجات علیرضا شفیعی مطهر (۲)


  علیرضا شفیعی مطهر 
 
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
این اولین مطلبی است که ما از علیرضا شفیعی مطهر
تصادفا
خوانده ایم
و
قصد تأمل بر روی آن داریم.
 
او
در معرفی وبلاک های خود
به ذکر شعری مبادرت می ورزد.

ما بهتر است که تأملات خود را با تحیل همین شعر او
شروع کنیم 
که
نوعی خودمعرفی
است:

۱
 با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شودجهان از این هرسه پلید

یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید.
 

معنی تحت اللفظی:
باید بر ضد بیداد و خشک اندیشی و نادانی مبارزه کرد
تا
جهان از این سه چیز کثیف پاک شود.
 
در این مبارزه باید بر سر دو راهی زیر ایستاد:
 
الف
خشکاندن ریشه هر سه
 
ب
غلتیدن به خون سرخ خویش.
 
۲
 با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید 
 
شفیعی مطهر
شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است
که
تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد.
 
ما
هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
 
شفیعی مطهر
به لحاظ فرم تبیین
در خط شیخ شیراز می راند.
 
ولی
فقط به لحاظ فرم تبیین.
 
۳
 با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شودجهان از این هرسه پلید

در این بیت شفیعی مطهر
حروف سانترال 
«ج»
در
واژه های جور و جمود و جهل و جنگ و جهان
و 
«پ»
در
واژه های پاک و پلید 
هستند.
 
به همین دلیل
این بیت شعر او
از شیوایی و دلنشینی خاصی برخوردار است.
 
مؤسس این طرز و طریق و ترفند تبیین،
شاید
شاعر بیت معروف زیر باشد:
 
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب (خطه) خوارزم وزان است.
 
حروف سانترال شاعر این بیت شیوا 
«خ»
در
واژه های خیز و خز و خزان و خنک و خطه و خوارزم است.
 
۴
با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
 
آماج مهم شفیعی مطهر
ریشه کن سازی جور و جمود و جهل است.
 
آماج او نفی جور و جمود و جهل است.
 
نفی شفیعی مطهر
اما
نفی نامعین است.
 
خواننده و شنونده این اندرز و وعظ و ادعا
نمی داند که نفی جور و جمود و جهل،
اثبات چه چیزهایی را به دبنال خواهد داشت.
 
نفی
اصولا و اساسا
باید معین باشد.
 
برای کشف معینیت (معین بودن) نفی شفیعی مطهر
باید توان تفکر دیالک تیکی داشت:
 
۵
با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شودجهان از این هرسه پلید
 
شفیعی مطهر
عملا و عینا و جبرا (بالضروه)
 دوئالیسم های زیر 
را
توسعه می دهد:
 
دوئالیسم داد و بیداد
 را
 
 دوئالیسم جمود و خلاقیت
خشک اندیشی و تر اندیشی (نو اندیشی)
را

دوئالیسم دانایی و نادانی
را
 
۶
ایراد بیشنی و اسلوبی شفیعی مطهر
هم
دقیقا
در این دوئالیستی اندیشی او ست.
 
او
خیال می کند 
که
 میان این دیشوتومی ها (اقطاب دوئالیستی) 
دیوار قطور نفوذ ناپذیری کشیده شده است.
 
اما 
اگر او با دیالک تیک عینی هستی اندکی آشنایی می داشت،
می دانست که از این خبرها نیست.
 
هر بیدادی با دادی
هر جمودی با خلاقیتی
هم جهلی با علمی
همراه است
و
چه بسا
به ضد خود تبدیل می شود
و
چه بسا
از ضد خود نشئت می گیرد
و
چه بسا
در بطن ضد خود پرورده می شود.
 
۷
ما
باید
در روند تحلیل نوشتجات او
با تعریف روشن او
از مفاهیم انتزاعی فوق الذکر
آشنا شویم.

۸
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید.

شفیعی مطهر
سوبژکت تحول طلب 
را
بر سر دوراهی غلبه و مرگ قرار می دهد:

سوبژکت مبارزه بر ضد جور و جمود و جهل
یا
باید در این نبرد پیروز شود
و
یا
باید جان به جان آفرین تسلیم کند.

رادیکالیته خرکی همین است.

مبارزه 
فقط و فقط
برای پیروزی است
و
نه
برای تحمیل آلترناتیو و بدیل مترقی تر.

جامعه ـ تئوری شفیعی مطهر
با 
جامعه ـ تئوری آنارشیستی
فرقی ندارد.

آماج هر دو غلبه بر دشمن کذایی و انتزاعی است.

آماجی
که
اصلا 
آماج نیست.

فرض کنیم
 که
 شفیعی مطهر علامه و همه چیز دان و دادگر و نو اندیش
بر
 جور و جمود و جهل انتزاعی 
غالب آید.
 
نفی مکانیکی چیزی که به درد کسی نمی خورد.
 
آنارشیست های بی شعور وطنی
(طویله های فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام و هارت و پورت و شعر و شعار)
با فدا کردن فرزندان مردم
رژیم انقلاب سفید
را
سرنگون کردند
و
با 
جهنم جور و جمود و جهل و جنون جماران
جایگزین ساختند.
 
حالا
هم 
می خواهند
دوباره شق القمر کنند.
 
آلترناتیو و ایدئال شفیعی مطهر چیست؟

با غلبه زورکی بر جور و جمود و جهل انتزاعی
 که
 داد و خلاقیت و دانایی
بر اریکه فرمانروایی نمی نشیند.
 
تازه
اگر هم به امداد غیبی بنشیند که شق القمر نمی شود.
  ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر