سپید
(۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹)
سرچشمه:
اخبار
روز
·
گفتم:
·
«شگفت آنکه
·
زمستان
·
قندیل هایش را بر دوش می کشد،
·
بی آنکه برفی باریده باشد.
·
من نیز
·
البته، گاهی
·
تابوت خویش را بردوش می کشم،
·
بی آنکه مرگی در کار باشد.»
·
خندید.
·
گفت:
·
«آغشته ای.
·
آغشته ای به پیری کاذب
·
ور نه، سپیدی مو را
·
با برف دل چه کار؟»
·
گفتم:
·
«امشب به زال، زنگی خواهم زد.
·
باید هنوز شهروند شاهنامه باشد.»
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر