۱۳۹۴ دی ۱۷, پنجشنبه

روند کار


پروفسور دیتر ووست نک
برگردان شین میم شین
    
·        روند کارعبارت است از تغییر آگاهانه و هدفمندانه اشیاء مادی طبیعی و یا فراورده های نیمساخته، با کار.
·        یعنی با وسایل کار طبیعی و فنی و تبدیل آنها به فراورده هائی که قادر به رفع نیازهای انسانی اند، یعنی ارزش مصرفی دارند.

1


·        به قول مارکس:
·        «گشتاور (ممان)  های ساده روند کار به شرح زیرند:

الف
·         کرد و کار هدفمند

ب
·        کرد و کار اوتوماتیک و یا خود کار

ت
·        موضوع (اوبژکت)  کار

پ
·        وسایل کار.

2
·        در روند کار، کرد و کار انسان، بکمک وسایل کار، موضوع کار را بر طبق هدف از قبل تعیین شده ای، تغییر می دهد.

3
·        فراورده کار عبارت است از مواد طبیعی ئی که متناسب با حوایج انسانی تغییر فرم داده شده اند»
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 23، ص 193)

4
·        وجوه تمایز ضرور و به هم پیوسته هر روند کار به شرح زیرند:

الف
·        انسان، بمثابه سوبژکت روند کار
·        استفاده انسان از اعضای طبیعی بدن خود، یعنی اعضای فیزیکی، حواس و مغز (سیستم عصبی) در کار  

ب
·        استفاده از وسایل فنی کار و تولید وسایل فنی کار.

ت
·        داشتن تصوری در ذهن از نتیجه روند کار، قبل از شروع کار.
·        یعنی تعقیب آگاهانه ی هدفی در تمام مدت کار.

پ
·        وجود مواد و مصالح کار و شرایط تولیدی شیئی دیگر که جزو وسایل کار محسوب نمی شوند.
·        مثلا ساختمان، جاده و غیره و استفاده از آنها.

5
·        در جریان توسعه و تکامل اجتماعی، تقسیم کار صورت می گیرد.

الف
·        تقسیم کار عبارت است از روند کاری که اجتماعی و تمایزمند است و همزمان، رابطه اجتماعی خاصی را میان انسان ها پدید می آورد.

ب
·        تقسیم کار در چارچوب فرماسیون اجتماعی معینی صورت می گیرد.

·        مراجعه کنید به  فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6
·        به قول مارکس:
·        «همان روند منفرد ناب کار که همه فونکسیون ها را در کارگر واحدی به هم پیوند می دهد، همان روند کار نیز بعدها آنها را از یکدیگر جدا می کند.
·        فراورده کار بطور کلی از نتیجه کار بیواسطه مولدین منفرد به نتیجه کار اجتماعی بدل می شود.
·        یعنی به نتیجه کار مشترک مجموعه کارگران»
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 23، ص 531)

7
·        پایه و اساس اما ـ در هر حال ـ  روند کار است و بس:
·        روند کار در فرم اولیه خود، بمثابه روند همیشه همان سیستماتیک بنیادی.

8
·        به قول مارکس:
·        «روند کار در گشتاورهای ساده و انتزاعی خویش، شرط عام جذب و دفع میان انسان و طبیعت است.
·        روند کار شرط طبیعی ابدی حیات انسانی است و لذا مستقل از هر فرم این حیات وجود دارد و وجه مشترک همه فرم های اجتماعی است
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 23، ص 198)

·        مراجعه کنید به کار، خصلت کار، تقسیم کار در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر