۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (15)


جمعبندی از
میمحا نجار
پیشکش به 
سین الف

ستاره

·        گفتی:
·        «این بدان معنی است که آب با رسیدن به صفر درجه سانتیگراد در فشار جو، تغییر کیفی می یابد و از مایع به جامد بدل می شود.» 

·        درست است.
·        این گذار از مایع وارگی به جماد وارگی فقط محدود به آب است؟

سار

·        نه.
·        همه مایعات دیگر نیز تحت شرایط معینی تغییر کیفی می یابند و جماد واره می شوند.

·        اگر مذاب آتشفشان را تماشا کنی، متوجه این حقیقت امر می شوی.
·        همین کوه های سر به فلک کشیده، هزاران سال قبل، مایع واره بوده اند.
·        مذاب سیال آتشفشان ها بوده اند.

ستاره

·        می توانی این تحولات کیفی مبتنی بر گذار از مایع وارگی به جماد وارگی را هم به شکل قانون فیزیکی ئی تبیین داری؟

سار
·        آره که می توانم.
·        این  مفاهیم مشابه با «صفر درجه سانتیگراد در فشار جو» را در فیزیک دمای ذوب می نامند.
·        به کمک این مفهوم عام می گویم:
·        همه مایعات به محض رسیدن به دمای ذوب و یا دمای انجماد جماد واره می شوند و همه جمادات به محض رسیدن به دمای ذوب، به مایع بدل می شوند.

ستاره

·        خوب است.
·        اگر آب را حرارت دهیم، آب پس از رسیدن به دمای جوش، به گاز و یا بخار استحاله می یابد.
·        گفتی هما مایعات پس از رسیدن به دمای جوش به گاز بدل می شوند.
·        اگر همان بخار آب را و یا هر گاز دیگر را در محفظه ای حرارت دهیم، چه می شود؟

سار


·        بخار آب و هر گاز دیگر پس از رسیدن به دمای معینی اتم واره می شود.
·        مولکول های متشکله آب و غیره اتمیزه می شوند.
·        مثلا مولکول آب به اتم های اکسیژن و هیدروژن تجزیه می شود.

ستاره


·        تو شیمی هم بلدی.
·        نهنگ تر از تو ما کسی را ندیده ایم.

·        می توانی این تحولات کیفی از جماد به مایع و از مایع به گاز و از گاز به اتم ها را تجرید کنی و در قانون عام تری تبیین داری؟

سار
·        نه.
·        نمی توانم.

ستاره

·        چرا نمی توانی؟

سار

·        برای اینکه این کار از حد گنجینه مفهومی فیزیک و دیگر علوم تجربی و طبیعی خارج است.
·        برای اینکه مفهوم مربوطه را ندارم.
·        یعنی مفهومی را که عام تر از مفاهیم  دمای ذوب و جوش و اتمیزاسیون باشد، ندارم.

·        اکنون محتاج مستمند فلسفه ام.

·        اگر مفهوم مربوطه را بگویی، تجرید اینها کاری ندارد.  

ستاره


·        اسم این مفهوم گمشده ی تو در فلسفه، حد است.
·        حد، یکی از مهمترین  مفاهیم فلسفی است.

·        سعدی شیرازی هم از مفهوم فلسفی حد خبر داشت:

بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
 

·        مراجعه کنید به  کمیت، کیفیت، حد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

سار

·        اکنون می توانم بگویم:
·        همه چیزهای هستی، یعنی همه یزهای طبیعی، اجتماعی و فکری پس از تغییرات کمی، به محض رسیدن به حد عینی معین، تحول کیفی می یابند.

·        دیالک تیک کمیت ـ حد ـ کیفیت

·        کیف کردی؟

ستاره

·        آره.
·        تو غول آسایی.
·        تو نهنگ به تمام معنایی.

·        از جنس تو باز هم یافت می شود.

سار

·        آره.
·        خیالت راحت باشد.
·        آموزش تفکر مفهومی ساده تر از خوردن  آب است.
·        همه از عهده آموزش آن برمی آیند.

ستاره



·        حق با نهنگ ها ست که هم رئالیست اند، هم راسیونالیست و هم اوپتیمیست.

·        واقع بینی، خردگرائی و خوش بینی و امید قانونمند در نهنگ جماعت جمع آمده است.

·        مارکس به همین دلیل، خواهان توده ای شدن تفکر مفهومی بوده است.
·        یاد پیر پرولتاریا به یاد باد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر