۱۳۹۴ دی ۱۵, سه‌شنبه

راه «توده» و جهان «بینی» اش (4)


محورهای یازده گانه سیاست حزب توده ایران
در برابر جمهوری اسلامی
سرچشمه:
(راه توده)  

ویرایش و تحلیل از
مسعود بهبودی

دوم این که با باز شدن فضای سیاسی و مطبوعات داخل کشور،
معلوم شد که یک نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور وجود دارد و روشن شد که آن دسته از نشریات و گروه ‌های اپوزیسیون که حساب داخل کشور را تمام شده می ‌دانستند
و می‌ خواستند "الترناتیو دمکراتیک" ‌در خارج تشکیل دهند
بیشتر دچار خیالات هستند تا واقع بینی.
سرگرمی تشکیل "آلترناتیود دمکراتیک" و جلسات مفصل بحث و سخنرانی و گفتگو و دیدار و شکایت از "تنگ نظری"‌ های یکدیگر و موانع تشکیل این آلترناتیو نیز پایان یافت.

·        معنی تحت اللفظی:
·        در اثر تعویض رفسنجانی با خاتمی، معلوم می شود که «نیروی اصلاح طلب و ترقیخواه بزرگی در داخل کشور» وجود دارد و به تشکیل آلترناتیو دموکراتیک نیازی نیست.

·        این استنتاج راه «توده» به چه معنی است؟   

1

·        برای پاسخ دادن به این پرسش باید از خود پرسید:
·        رفسنجانی و خاتمی کیستند و چیستند که با تعویض آنها در کشور شق القمر صورت می گیرد؟

2

·        در وجود کلان رفسنجانی، طبقه و ایده ئولوژی به وحدت می رسند و یکی می شوند.
·        به زبان فلسفی، کلان رفسنجانی تجسم دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.
·        کلان رفسنجانی هم جزو طبقه حاکمه است و هم ایدئولوگ طبقه حاکمه است.
·        کلان رفسنجانی هم نماینده زیربنای اقتصادی جامعه است و هم نماینده روبنای ایده ئولوژیکی آن است.
·        کلان رفسنجانی هم جزو اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی است و هم نظریه پرداز این آمیزه طبقاتی است.

3

·        محمد خاتمی نیز به احتمال قوی همین موقعیت و موضع دوگانه را دارد:
·        هم جزو طبقه حاکمه است و هم ایدئولوگ آن است.
·        احتمالا نفوذ عملی و نظری رفسنجانی بیشتر از خاتمی است.
·        اما ماهیت طبقاتی هر دو یکی است.
·        هر دو خادم طبقه حاکمه واحدی اند.
·        طبقه حاکمه ای که مثل هر پدیده اجتماعی حاوی تضادهای درونی و نتیجتا اختلافات نظری است.
·        ولی نهایتا طبقه حاکمه واحدی است و دشمن آشتی ناپذیر توده های مولد و زحمتکش و در رأس آنها، طبقه کارگر و حزب توده است.
·        اگر کسی دلیل تجربی می طلبد، سری به پرونده سازی ها، شکنجه ها، تجاوزها، تخریب ها، نمایشات تلویزیونی، توبه ها، اوین و خاوران بزند.

4
دوم این که با باز شدن فضای سیاسی و مطبوعات داخل کشور،
معلوم شد که یک نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور وجود دارد.

·        طبقه حاکمه تجربه حکومتی هزار ساله دارد و همه فوت و فن های لازم را برای استحمار توده می داند.
·        این خصلت خاص طبقه حاکمه ایران هم نیست.
·        طبقه حاکمه در همه جای جهان چنین است.
·        طبقه حاکمه هم به دلیل تضادهای درونطبقاتی اش و هم به نیت عوامفریبی و حفظ و تحکیم و توسعه هژمونی (سرکردگی) اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود، جناح هائی و در رأس جناح ها، مهره هائی کت و کلفت دارد که با تعویض مهره های ماهیتا واحد، کلاه پشت کلاه بر سر مردم می نهد و به سلطه نکبت بار خود تداوم می بخشد.

5


·        خاتمی فرق ماهوی با رفسنجانی و این و آن ندارد.
·        تفاوت های مهره های طبقه حاکمه در چهره های آنها ست و نه در ذات طبقاتی آنها و نه در ماهیت طبقاتی آنها.
·        نیت های اینها همه از دم یکی است و آن حفظ و تحکیم و توسعه حاکمیت طبقه حاکمه است.
·        حرف های شان متفاوت اند، ولی آماج های شان یکسان اند.

·        لنین به همین دلیل توصیه می کرد:
·        حرف ها را باید از صراحت گذراند.
·        تا نیات پنهان در آن سوی حرف ها روشن شوند.

6
دوم این که با باز شدن فضای سیاسی   

·        نشانه های باز شدن فضای سیاسی چه بوده اند و از چه قرار و محتوا بوده اند؟
·        طبیعی است که پس از نابودسازی رهبری و کادرهای مؤمن و انقلابی حزب توده و حتی احزاب و سازمان های به اصطلاح ملی ـ مذهبی فضای سیاسی باز شود تا جنگ زرگری میان نمایندگان سیستم حاکم «شعله ور» شود و استحمار خلق ادامه یابد.
·        توده و حزب توده هرگز گول این بند بازی ها را نمی خورد و نباید بخورد.

7
دوم این که با باز شدن فضای سیاسی و مطبوعات داخل کشور  

·        منظور از باز شدن مطبوعات داخل کشور چیست؟

·        از همین فرمولبندی ها می توان به بیگانگی مؤلفین راه «توده» با ادبیات و فرهنگ حزب توده پی برد.

·        ظاهرا با تعویض رفسنجانی با خاتمی به مطبوعات داخل کشور، آزادی بیان و قلم و انتقاد داده شده است.
·        البته اگر شکنجه گران سابق به هیئت تحریریه مطبوعات کشور منتقل نشده باشند.
·        در هر صورت، نشانه های اعاده آزادی بیان و قلم و انتقاد به مطبوعات چه بوده اند و چه محتوائی داشته اند؟

8
دوم این که با باز شدن فضای سیاسی و مطبوعات داخل کشور،
معلوم شد که یک نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور وجود دارد.

·        ضمنا چرا از آزدی تشکیل و یا فعالیت احزاب و سازمان ها و سندیکاها و غیره سخن در میان نیست؟
·        ضمنا این «نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور» و در حاکمیت چرا به باز شدن فیلترهای تو در تو اقدام نمی کند؟

9
نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور

·        از همین مفهوم راه «توده» ماهیت طبقاتی آن آشکار می گردد:
·        امید راه «توده» نه به توده، نه به انقلاب اجتماعی، بلکه به مهره های معینی از طبقه حاکمه و در بهترین حالت به جناحی از هیئت حاکمه است.
·        راه «توده»، ظاهرا نه جریانی پرولتری و انقلابی، بلکه جریانی رفرمیستی و بورژوائی است.

10
سوم.
با باز شدن راه رفت و آمد به ایران، بخش مهمی از هواداران این گروه‌ ها که 
درک نادرست آنها از انقلاب و اوضاع کشور و سیاست نادرست آنها 
در قبال انتخابات با روی کار آمدن خاتمی آشکار شده بود،
تبعا ناامید شده و با اطمینانی که دولت خاتمی می ‌داد سفر به ایران را آغاز کردند
 و برای اینکه مانعی برای بازگشت دوباره آنان پیش نیاید
 شرکت در جلسات و مراسم و تظاهر به مخالفت با جمهوری اسلامی را هم کنار گذاشتند.

·        معنی تحت اللفظی:
·        با قول مردانه دادن خاتمی، کسانی از اوپوزیسیون طرفدار «آلترناتیو دموکراتیک» توانستند به ایران برگردند.
·        اما خطر ممانعت آنها از بازگشت به غربت وجود داشت.
·        در نتیجه از فعالیت سیاسی پرهیز کرده بودند.

·        خوب.
·        این به چه معنی است؟

11
برای اینکه مانعی برای بازگشت دوباره آنان پیش نیاید
 شرکت در جلسات و مراسم و تظاهر به مخالفت با جمهوری اسلامی را هم کنار گذاشتند.

·        همین جمله مؤلف راه «توده»، دیالک تیکی از افشاگری و خود افشاگری است:    

الف
·        این جمله اولا هم از توخالی بودن وعده های خاتمی پرده بر می دارد و هم از پوشالی بودن «نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور»

·        چون اگر قضیه از این قرار بود که راه «توده» ادعا می کرد، دیگر دلیلی برای ممانعت از خروج کسی به جرم آلترناتیو خواهی دموکراتیک وجود نمی داشت.


·        مگر به قول خود مؤلف همین «تحلیل» فضای سیاسی باز نشده بود؟

·        مگر از آزادی مطبوعات و بیان و قلم سخن در میان نبود؟

·        کدام حکومتی هم به باز کردن  فضای سیاسی و دادن حق بیان و قلم اقدام می کند و هم ضمنا هر کسی را که طرفدار دموکراسی فرمال بورژوائی باشد، از خروج از کشور باز می دارد؟

ب
برای اینکه مانعی برای بازگشت دوباره آنان پیش نیاید
 شرکت در جلسات و مراسم و تظاهر به مخالفت با جمهوری اسلامی را هم کنار گذاشتند.

·        این جمله ضمنا به چندین معنی خودافشاگر است:

1
·        این جمله حاکی از آن است که گردانندگان راه «توده» هم بی سواد هستند و هم حواسپرت.
·        چون همان کسی که چند ثانیه قبل ادعا کرده که با ظهور خاتمی شق القمر دموکراسی رخ داده، درست همان کسی است که از خطر ممانعت از خروج آلترناتیو دموکراتیکی ـ بورژوائی خواهان خبر می دهد و از بی اعتباری وعده های خاتمی و دروغین بودن «نیروی بزرگ اصلاح طلب و ترقیخواه در داخل کشور» که خود اختراع کرده است.   

2
·        این جمله ضمنا از سطح توسعه فکری بغایت نازل خوانندگان مطالب راه «توده» خبر می دهد که هنری جز هلهله و هورا ندارند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر