۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

چاله ها و چالش ها (389)

 
 
نقد مبانی برنامه اکثریت
کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟
رسول آذرنوش  
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com     

برزویه طبیب
با تمام موارد طرح شده در این مقاله موافقم.
مسئله طرح لزوم گسترش سرمایه داری کنترل شده در مقطع تاریخی خاص ایران، به عنوان مرحله ای گذرا که طبقه کارگر به اجبار به آن تن می دهد، موردی است قابل بحث.
اما نقاشی آن به عنوان سوسیالیسم قرن جدید، چیز دیگری است.
 همچنانکه نویسندگان اکثریتی ، بارها از مارکس نقل کرده اند، اعضای این سازمان نیز مشغول ساختن تاریخ خود هستند، ولی هیئت منصفه دادگاه قضاوت تاریخی، اعضای اکثریت نخواهند بود.

مسعود بهبودی
 طبقات اجتماعی و مبارزه طبقاتی

«مسئله طرح لزوم گسترش سرمایه داری کنترل شده در مقطع تاریخی خاص ایران، به عنوان مرحله ای گذرا که طبقه کارگر به اجبار به آن تن می دهد ، موردی است قابل بحث.»
(طبیب)

1
·        خوب این ادعای مغشوش و مبهم به چه معنی است؟
·        هر ننه مرده ای می تواند همین ادعای اطبا را بر پرچم خود بنویسد و به عوام فریبی بپردازد.

2
·        هم خدا و هم خرما فقط در حرف اعتبار دارد و نه در عمل.
·        سرمایه داری را یا باید با همه پیامدهایش داشت و یا نداشت.

3
·        مکانیسم کاپیتالیسم و بورژوازی حاکم اصلا امکان و امان به کسی نمی دهد که کنترلش کند.

4
·        توسعه نسبتا کنترل شده ی رشد جامعه فقط در صورت تأمین هژمونی طبقه کارگر امکان پذیر است.

5
·        و تأمین هژمونی طبقه کارگر  تنها تحت فرمانفرمائی حزبی بلشویکی امکان پذیر است. 

«ولی هیئت منصفه دادگاه قضاوت تاریخی ، اعضای اکثریت نخواهند بود » (طبیب)
·        خوب منظور؟

1
·        آوانتوریسم چپ (فدائیان) هرگز نماینده طبقه کارگر نبوده است. 

2
·        فدائیان بلحاظ طبقاتی موضع ضد «انقلاب سفید» داشته اند، یعنی موضع فئودالی داشته اند و در بهترین حالت موضع طبقات واپسین (موضع نیمه فئودالی ـ نیمه بورژوائی) داشته اند.

3
·        همین موضع هم اکنون زمام امور را بدست دارد.
·        سازمان اکثریت نقاب از چهره برداشته و صادقانه اعلام موضع می کند.
·        در زمانی که بقیه فراکسیون های آوانتوریستی به جریانات چه بسا ماهیتا توخالی و حتی ضد انقلابی از قبیل تروتسکیسم، استالینیسم، حکمتیسم، اشرفیسم و هپیلی هپوئیسم پیوسته اند.

4
·        جامعه ایران، جامعه ای منقسم به طبقات است و لذا تشکیل احزاب طبقات مختلف هم امری طبیعی است.
·        جرم و جنایت که نیست، اگر کسی و یا حزبی  موضع بورژوائی و یا حتی فئودالی داشته باشد.

5
·        اگر مبارزه طبقاتی اجتناب ناپذیر است، پس در عرصه مبارزه ایدئولوژیکی نیز باید نظر در مقابل نظر قرار گیرد، به همان سان که در مبارزه اقتصادی، بورژوازی بر ضد طبقه کارگر سنگربندی می کند.
·        حملات شخصی به شخصیت ها و تکه پراندن ها نشانه خامی است و نه  پختگی. 

ایکاروس
نعل وارونه 

بیان یک نکته به شیوه آقای بهبودی :
"
فدائیان بلحاظ طبقاتی موضع ضد «انقلاب سفید»  داشته اند، یعنی موضع فئودالی داشته اند و در بهترین حالت موضع طبقات واپسین (موضع نیمه فئودالی ـ نیمه بورژوائی) داشته اند."
خوب با این حساب کسانی که موضع دفاع از انقلاب سفید داشته اند، آن هم نه حتی مستقلانه، بلکه با چشم دوختن به دهان "دیگران"چه؟
 آنها موضع کدام طبقات را داشته اند؟

 مسعود بهبودی

·        خیلی ممنون ایکاروس گرامی

1
·        انقلاب سفید، انقلابی ماهیتا ضد فئودالی ـ ضد روحانی بوده است
انقلابی از سرتاپا بورژوائی بوده است.
·        انقلاب سفید تبر بر ریشه های فئودالیسم و روحانیت فرود می آورد و کشور را مدرنیزه می کند
·        این حقیقت امری عینی است

2
·        به همین دلیل با مقاومت ارتجاع فئودالی ـ روحانی مواجه می شود و شکست می خورد 

3
·        فدائیان و مجاهدین و غیره چه بسا حتی خاستگاه فئودالی ـ روحانی ـ بازاری داشته اند
·        بورژوازی سنتی ایران ـ بویژه بورژوازی تجاری ـ حتی به دلیل پیوندهای ژرف با فئودالیسم و روحانیت (در انگلستان هم چنین بوده) و خریت به مخالفت با انقلاب سفید می پردازد.

4
·        پایگاه طبقاتی آوانتوریسم چپ و راست (مجاهدین و حزب الله و غیره) در بهترین حالت طبقات اجتماعی ارتجاعی معروف به واپسین است
·        بورژوازی دیری است که در مقیاس جهانی، دیگر بورژوازی آغازین سابق نیست
·        بلکه بورژوازی واپسین است و از ریشه مرتجع است

5
·        ضعف انقلاب سفید هم همین جا بوده است
·        انقلاب سفید زیربنای اجتماعی ـ اقتصادی جامعه را عوض می کند، ولی روبنای ایدئولوژیکی بورژوائی اصیل در اختیار ندارد:
·        برای اینکه بورژوازی در مقیاس جهانی، دیری است که دستاوردهای فکری و فرهنگی خود را به گور سپرده و با خرافه های فئودالی و حتی عهد عتیق جایگزین ساخته است.

5

·        طبقه طرفدار انقلاب سفید (بورژوازی مدرن)  به مثابه نماینده مناسبات تولیدی سرمایه داری، آنتی کمونیسم را به مثابه روبنای ایدئولوژیکی به خدمت می گیرد و تا آخرین لحظه حیات بدان وفادار می ماند.
·        فرح پهلوی هنوز هم بدان وفادار مانده است

6
·        ولی با آنتی کمونیسم نمی توان بر ضد فئودالیسم و روحانیت مبارزه کرد
·        از قضا، انقلاب سفید به حمایت اکید کمونیست ها (حزب توده) نیاز داشته است
·        چون فقط آنها بود ه اند و کماکان هستند که توان مبارزه ایدئولوژیکی بر ضد فئودالیسم و روحانیت داشته اند و دارند.

7
·        ولی طبقه خرفت و خر طرفدار انقلاب سفید (بورژوازی مدرن) بخشی از سران حزب توده را که به ایران برگشته بودند، ابلهانه و بیرحمانه و بی دلیل اعدام می کند

8
·        فئودالیسم و روحانیت خودشان صدها بار آنتی کمونیست تر از دربار بوده اند و هستند.

9
·        مسئله اندکی بغرنج است

10
·        طبقه طرفدار انقلاب سفید (بورژوازی مدرن)  به مثابه نماینده مناسبات تولیدی سرمایه داری بطور عینی مترقی تر از خمینی و آوانتوریسم و غیره بوده است
·        مفهوم معروف در کتاب انقلاب سفید، «ارتجاع سیاه و سرخ» انعکاس همین آرایش قوا بوده است و درست بوده است.

11
·        اگر لازم باشد می توان در این زمینه مفصلتر بحث کرد

12
·        بعضی از کامنت گذاران بهتر است به جای متک پرانی بیاندیشند
·        برای روشنگری بدیلی جز روشنگری وجود ندارد.

 الف میم شیری
در باره مسئله مورد بحث، چند خطی نوشته بودم.
علیرغم گذشت بیش از دوازده ساعت (در وقت روز، نه شب) هنوز درج نشده. چه روی داده، نمی دانم.
امیدوارم در اینجا نیز مثل برخی سایت های «ضد سانسور»، تیغ سانسور عمل نکند.

اخبار روز
دوست گرامی آن چه که روی داده این است که شما در یک نظر «چند خطی» 
اتهامات زیادی را متوجه ی عده ی دیگری ساخته اید.
 از «گستاخی» تا «ضد انقلابی» تا «ضد ملی» و بالاخره «ضد ایرانی»
شگفت آور این است که عده ای تصور می کنند به بهانه ی آزادی بیان و مخالفت با سانسور باید بتوانند بی دریغ هر اتهامی را که متوجه هرکسی می دانند از طریق «اخبار روز» منتشر کنند.
اخبار روز همواره تأکید کرده و باز هم تأکید می کند که اتهامات علیه افراد و سازمان ها و احزاب را در چارچوب «نظر» نمی داند و آن ها را منتشر نمی کند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر