۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

سیری در جهان بینی پروین اعتصامی (8)


رخشنده اعتصامی (1285 ـ 1320)
مشهور به پروین اعتصامی
تحلیلی از شین میم شین

بگفت:
«گر ره و رفتار من نداری دوست
برو بگوی به درزی که رهنمای من است

·        سوزن در واکنش به انتقاد پیرهن می گوید:
·        «اگر از راه و روش و رفتار من ناراضی هستی، برو به خیاط بگو که رهنمای من است.»

1
·        پروین اعتصامی اکنون دیالک تیک گمشده را با همه عناصر لازمه اش در اختیار ما قرار می دهد:
·        او با مهارتی ستایش انگیز، دیالک تیک تولید را در سنت سعدی به شکل دیالک تیک درزی و سوزن و نخ و پارچه بسط و تعمیم می دهد.
·        این همان دیالک تیک کارگر ـ وسیله کار ـ موضوع کار است.
·        وسیله کار، فی نفسه و به خودی خود، کاره ای نیست تا همه گناهان صغیره و کبیره به گردنش انداخته شود. 

2
·        انداختن همه تقصیرات به گردن علم و فن، همان کاری است که طبقه حاکمه از دیرباز برای عوامفریبی انجام می دهد:
·        فلاسفه امپریالیسم همه کاسه کوزه ها را بر سر علم و فن و کامپیوتر و گلوبالیزاسیون و کومونیکاسیون و غیره می اندازند و به همین طریق و ترفند به تطهیر خود می پردازند و معصوم تر از ائمه اطهار از معرکه بیرون می روند.

3
·        پروین پیشاپیش این خدعه ها را افشا و رسوا می کند:
·        روندهای اجتماعی از هر نوع، از دوخت و دوز گرفته تا کشت و کار و برنامه ریزی و تولید و توزیع و غیره سوبژکت مند (فاعل انسان مند) اند.

·        بدون سوبژکت اجتماعی آب از آب تکان نمی خورد.
·        سعادت و ذلت مردم بی دلیل انسانی و بی سوبژکت انسانی نیست.

4
 بگفت:
«گر ره و رفتار من نداری دوست
برو بگوی به درزی که رهنمای من است.»

·        دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت یکی از مهمترین شناخت افزارهای دیالک تیکی در عرصه های مادی و معرفتی ـ نظری است که پروین به شکل دیالک تیک درزی و پارچه و پیرهن بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن سوبژکت (درزی)  می داند.
·        وقتی از حیرت انگیزی و ستایش انگیزی طرز تفکر پروین اعتصامی سخن می رود، به همین دلیل است:
·        پروین در دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت (درزی و پارچه و پیرهن ) نقش تعیین کننده را از آن سوبژکت (درزی) می داند و این تشخیص و تعیین پروین مطلقا علمی و درست و لذا حیرت انگیز و ستایش انگیز است.

و گر نه، بی ‌سبب از دست من چه می نالی
ندیده زحمت سوزن، کدام پیرهن است؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        در غیر این صورت، به چه دلیل از من انتقاد می کنی؟
·        چون، بدون زحمت سوزن هرگز  پیرهنی تشکیل و تولید نمی شود.

1
·        پروین در این بیت به تعیین رابطه وسیله کار و موضوع کار در فرم سوزن و پیرهن می پردازد و عملا روند تولید را به خواننده آموزش می دهد:
·        تولید هر چیز واقعا هم از سه جزء اصلی زیرین تشکیل می یابد:
·        سوبژکت ـ اوبژکت ـ ابزار (درزی ـ نخ و پارچه (مواد اولیه و خام)  ـ سوزن) 

2
و گر نه، بی ‌سبب از دست من چه می نالی
ندیده زحمت سوزن، کدام پیرهن است؟

·        بدون دوخت و دوز، پیرهنی تشکیل نمی شود.
·        نابرده رنج، گنج میسر نمی شود (سعدی)
·        بدون تحمل نیش سوزن، پارچه به پیرهن تبدیل نمی شود.

اگر به خار و خسی فتنه ‌ای رسد در دشت
گناه داس و تبر نیست، جرم خارکن است

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر در دشت به خار و خسی آسیبی می رسد، مقصر نه داس و تبر، بلکه خارکن است.

1
·        پروین در سنت سعدی برای تفهیم دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت و مکانیسم عینی تولید، سوزن و پیرهن را به حال خود رها می کند و خواننده را به بیابان می برد تا تجربه دیگری را برای استدلال و اثبات نظر خود خاطرنشان شود:

2
·        او این بار دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک خارکن و خار و خس بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را دوباره و بدرستی از آن سوبژکت (خارکن) می داند و داس و تبر را تبرئه می کند، به همان سان که سوزن را تبرئه کرده بود.
·        حالا همین شعر پروین را با چرندیات موسوم به شعر «شعرای» هپیلی هپوی خیلی خیلی مدرن مقایسه کند و ببینید که هنرمندان کشور ما بلحاظ فکری و فرهنگی به چه میزان عقب تر رفته اند.
·        اگر این سقوط فکری و فرهنگی نیست، پس چیست؟

ز من چگونه تو را پاره گشت پهلو و دل
خود آگهی که مرا پیشه، پاره دوختن است؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        من چگونه می توانم مسئول پاره گشتن پهلو و دل تو قلمداد شوم، وقتی که حتی خودت می دانی که کسب و کار من نه پاره کردن، بلکه دوختن است؟

1
·        شیوه استدلال منطقی و تجربی پروین واقعا ستودنی است.
·        کسانی که ریاکارانه سنگ تجلیل از پروین به سینه می زنند، بهتر است که هنر خوداندیشی و استدلال منطقی ـ تجربی ـ نظری را از دردانه زود از دست رفته بیاموزند و شرم کنند، اگر توان شرم کردن دارند.

2
ز من چگونه تو را پاره گشت پهلو و دل
خود آگهی که مرا پیشه، پاره دوختن است؟

·        شیوه استدلال خونسردانه و منطقی پروین آموختنی است.
·        حتی هفتاد سال پس از مرگ زود رس این شاعر خوداندیش، اکثریت قریب به اتفاق «روشنفکران» این سامان توان هماندیشی منطقی و آموزش فروتنانه از یکدیگر را ندارند.

·        خیلی ها چه بسا چالش فکری را با خصومت و جنگ و دعوا عوضی می گیرند و هر چه بد و بی راه بلدند، نثار طرف مقابل می کنند. 

چه رنج ها که برم بهر خرقه دوختنی
چه وصله‌ ها که ز من بر لحاف پیر زن است!

·        معنی تحت اللفظی:
·        من برای دوختن خرقه ای و یا برای وصله کردن لحافظ پیر زنی مشقات زیادی را تحمل می کنم.

1
·        قدر دانی ژرف پروین از وسایل تولید در همین بیت شعر به وضوح تمام آشکار می گردد:
·        او از زبان سوزن خدمات وسایل تولید را در نهایت رئالیسم و واقع بینی برمی شمارد.
·        تحقیر وسایل قدیم و مدرن تولید و شکستن همه کاسه ـ کوزه ها بر سر آنها در قاموس پروین کرد و کاری بی شرمانه و ابلهانه است.
·        وسایل تولید خادم بشریت اند و نه خصم آن.

2
·        وسایل تولید هر جامعه نشاندهنده درجه توسعه مادی و معنوی اعضای آن جامعه اند.
·        جامعه باید قدر دان وسایل تولید و تولید کنندگان یدی و فکری وسایل تولید باشد و از چپاول دسترنج آنان و تبعید و تحریم و شکنجه و تخریب و کشتار آنان شرم و پرهیز کند:
·        جامعه ای که در آن، خانواده های زحمتکشان یدی و فکری شهر و روستا به روز سیاه نشسته اند، جامعه ای وارونه است.
·        چنین جامعه ای فقط به درد زیر و زبر گشتن می خورد و لاغیر.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر