۱۳۹۲ دی ۱, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (86)


فصل پنجم
ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش سوم
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
نقد خرد

قسمت پنجم
گسست با تفکر فلسفی و انتقاد از علم:
کیرکگارد
ادامه

10
 فریدریش اشلایرماخر (1768 ـ 1834)
تئولوگ پروتستانی
فیلولوگ کهن
تئوریسین دولتی
سیاستمدار کلیسائی
پداگوگ
مترجم آثار افلاطون به آلمانی
مؤسس هرمه نویتیک نوین

·        در فلسفه سوبژکتیویته کیرکگارد، گرایشی به نقطه اوج خود و به انحلال و تخریب دانش فلسفی می رسد.
·        بر ضد فرم های نمودین پیشین این گرایش در فلسفه یاکوبی، هامان و اشلایرماخر، هگل از نخستین آثار خود رزمیده است:

الف
 فریدریش هاینریش یاکوبی (1743 ـ 1819)
فیلسوف، حقوقدان، بازرگان و نویسنده آلمانی

·        از دید هگل، فلسفه یاکوبی، «سوبژکتیویته کاملا سوبژکتیفی را به فردیت مبدل می کند.»

ب
·        ضمنا «سوبژکتیویته و پایانیت مطلق یاکوبی، خود پایانیت را در مفهوم به خدمت نمی گیرد، بلکه آن را به مثابه پایانیت پایانی، به مثابه تصادفیت تجربی و شعور این سوبژکتیویته به درجه اصل (پرنسیپ) ارتقا می دهد.»
·        (هگل، «آثار 20 جلدی»، جلد 2، ص 333)

ت
 یوهان گئورگ هامان (1730 ـ 1788)
فیلسوف و نویسنده آلمانی
نماینده هیچدانی سقراطی
مدافع ایمان مذهبی
منتقد روشنگری و خرد
از نمایندگان جنبش «هجوم و فشار»

·        هگل ضمنا روشن می سازد که دانش بی واسطه در فلسفه عقیده هامان و یاکوبی (که نوزاد فلسفه حیات محسوب می شوند) اصولا به پوزیتیویسم شناخت مبتنی بر عقل سلیم بشری برمی خوریم و هر دو (فلسفه عقیده و پوزیتیویسم) دیالک تیک شناخت و عینیت شناخت را مورد صرفنظر قرار می دهند.   

پ
·        به نظر هگل، «منظور از عقیده و دانش بی واسطه (که هر دو ضمنا چیز واحدی اند)، در اینجا همان چیزی است که نظرات عامه پسند نامیده می شوند:

1
·        جرقه ذهنی ناگهانی

2
·        استنباط قلبی
3
·        قوه مرموز طبیعتا موجود در نهاد انسانی

4
·        عقل سلیم بشری و غیره.

ث
·        تشکیل دهنده ی منشاء بی واسطگی همین چیزها هستند.
·        بدین طریق هر چیزی در ضمیر و هر حقیقت امری در ته دل به اصل بدل می شود.»
·        (هگل، «آثار 20 جلدی»، جلد 8، ص 152)
  
11
·        نقد کیرکگارد از «تفکر عینی» به تکمیل «نتیجه نهائی منفی» منجر می شود که یاکوبی بر ضد شناخت درخود و برای خود تثبیت بخشیده بود.
·        (هگل، «آثار 20 جلدی»، جلد 4، ص 45)
 
12
اثری از طراح ارجمند مجله هفته
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)

·        کافمن یادآور می شود که بسیاری از اشارت مجادله آمیز کیرکگارد راجع به هگل، معروفتر از این حقیقت امرند که هگل نقد خود از کیرکگارد را حتی 6 سال قبل از تولد کیرکگارد منتشر کرده است.
·        کافمن ضمنا به بازتاب های انتقادی هگل در اثر او تحت عنوان «فنومنولوژی روح» راجع به «فلسفه روح افزا، فلسفه ایمان زا» اشاره می کند.
·        (کافمن،«هگل، بازتفسیر»، ص 99، 1970)  

13
·        مسئله گذاری ها و استنتاجات بسیار مهم هگل در زمینه های زیر بنظر کیرکگارد بی اهمیت، بی معنی، یاوه و زباله جلوه گر می شوند:

الف

·        در زمینه روشن کردن رابطه سوبژکتیویته و اوبژکتیویته در دیالک تیک شناخت

ب

·        در زمینه روشن کردن رابطه سوبژکتیویته و اوبژکتیویته در شناخت و موضوع شناخت 

ت

·        در زمینه روشن کردن رابطه سوبژکتیویته و اوبژکتیویته در شبکه مناسبات فرد و روند تاریخی

پ

·        در زمینه روشن کردن رابطه سوبژکتیویته و اوبژکتیویته میان نیات، اعمال و عینیت اجتماعی بالاعم و در جامعه بورژوائی بالاخص.

14
·        نقطه پات در دیالک تیک تاریخ هگل، آنجا که اندیشه غیر قابل ارجاع به فردی و تشخیص خودپوئی جامعه بورژوائی (که به مثابه صفت ممیزه عینیت اجتماعی تلقی می شود) به تصورات مذهبی ـ مسیحی تئولوژی الهی، مشیت الهی، تئودیسی (وجود عوامل شرور و شر به مثابه خواست الهی) منتهی می شدند، آنجا که «دولت ها، ملت ها و افراد» بسان «آلات دست بی شعور و مهره های هر کسب و کار درونی» روح جهانی جلوه گر می شوند، در فلسفه کیرکگارد به مثابه آلفا و اومگای (آغاز و پایان) «تفکر عینی» علمی، ایده تاریخ جهان و «گمان ورزی» عقلائی جلوه گر می شوند و از دید کیرکگارد، بدین طریق بر منشاء این نقطه پات سرپوش نهاده می شود.
·        (هگل، «خطوط اصلی فلسفه حقوقی»، ص 290،  1956)            

15
·        بدین طریق، چنین کرد و کارهای واقعیت عینی به مثابه عمل و لذا به مثابه کرد و کار افراد منفرد می نماید.
·        این بنظر هگل، با توجه به محتوای ماهوی آلات کرد و کار و سوبژکتیویته خاص آنها، فرم توخالی این کرد و کار است.
·        (هگل، «اثار 20 جلدی»، جلد 10، ص 353) 

16
 ویلهلم دیلتی (1833 ـ 1911)
فیلسوف، روانشناس، پداگوگ آلمانی
از فلاسفه متعلق به فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی) 
او پدیده را نه بر بنیان قانونمندی های طبیعی، بلکه بر بنیان خودقانونمندی عالم روحی و روانی انسانی توضیح می داد.
او جزو مؤسسین علوم روحی محسوب می شود.
او ضمنا مؤسس متد هرمه نویتیک و روان شناسی فهمنده است.
او این متد را در آموزش جهان بینی بکار می بندد.
مؤلف آثار بیشمار

·        کیرکگارد و هگل اما «در این زمینه موضع یکسانی نداشته اند.»

 الفرد بویملر (1887 ـ 1968)
فیلسوف و پداگوگ
نقش تعیین کننده در تشکیل ناسیونال ـ سوسیالیسم داشته است.

·        از آندو نمی توان آنسان که بویملر و دیلتی در اوایل سال های 20 بیستم قرن تلاش دارند، مخرج مشترک گرفت و بلحاظ مذهبی مشابه قلمداد کرد.
·        (مراجعه کنید به بویملر،«هگل و کیرکگارد، بررسی هائی در تاریخ آلمان»، ص 50، 1943)   

17
·        کیرکگارد بر ضد «تفکر عینی» و بر ضد تقدم قائل شدن بر شناخت علمی و فلسفی در فلسفه هگل مبارزه می کرد.
·        مخالفت کیرکگراد با فلسفه خرد هگل بود.
·        درک کیرکگارد از مذهبیت پارادوکسی سوبژکتیویته فردی هگل با توجه به تفاوت مذهبی، از تضاد فلسفی بنیادی آندو ناشی می شد.
·        فلسفه هگل به نظر کیرکگارد، مذهبی جلوه می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر