۱۳۹۲ آذر ۲۵, دوشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (114)


سرچشمه:

صفحه فیسبوک رها

میم حجری

1
·        اسلام و هر دین دیگر فرمی از شعور اجتماعی است که در آغاز بیانگر حقیقت تاریخی بوده و نتیجتا مترقی بوده است.
·        اگرچه شعور وارونه و پا در هوا بوده است.
·        مثل همه ادیان به اصطلاح آسمانی و در واقع، مطلقا زمینی و زمینی تر از زمینی.

2
·        اسلام از عناصر ایدئولوژیکی جدی جامعه برده داری بوده است.
·        و به مثابه عنصر روبنائی ـ ایدئولوژیکی با زیز بنای جامعه (مناسبات تولیدی برده داری) انطباق داشته است.

3
·        اسلام یکی از موتورهای فکری و معنوی مهم  پیشرفت جامعه بوده است.

4
·        اسلام اتفاقا مدافع بزرگ حقوق زنان در آن زمان بوده است:
·        سطح نازل توسعه نیروهای مولده و کمبود مواد غذائی، مردم را در آن زمان بر آن می داشت که دختر بچه ها را زنده بگور کنند.
·        اسلام هم با این توحش تحمیلی به مبارزه برمی خیزد و هم با برداشتن سدها و موانع از مسیر توسعه نیروهای مولده (تعویض مناسبات تولیدی ماقبل با مناسبات تولیدی برده داری)  شالوده جبری (ضروری) و عینی و مادی و واقعی این توحش زن ستیز را از بین می برد.

5
·        اسلام ضمنا موازین اخلاقی و شرعی اکید و واحب الاجرا برای همزیستی صلح آمیز زن و مرد فراهم می آورد که در آن زمان بی همتا بوده است.

6
·        چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندها را بهتر است که در سیر تاریخی شان در نظر گیریم و گرنه دچار خودفریبی خواهیم گشت  و اگر ریگی به کفش داشته باشیم، به جرگه عوامفریبان خواهیم پیوست.

7
·        هیچ جامعه ای بدون شعور اجتماعی (خواه وارونه و خواه علمی و درست) نمی تواند ادامه حیات دهد.
·        شعور کهنه و وارونه را باید دیر یا زود با شعور نوین و علمی و انقلابی جایگزین ساخت.
·        تخریب و تخطئه شعور وارونه، بدون ارائه آلترناتیو و استدلال و اثبات علمی آلترناتو، کردوکاری بسیار خطرناک است.
·        همان بهتر که جامعه با شعور وارونه سر کند تا اینکه در خلأ شعور اجتماعی به دره توحشی مهیب تر سقوط کند و نابود گردد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر