۱۳۹۲ آذر ۳۰, شنبه

چاله ها و چالش ها (411)


سرچشمه:
صفحه فیسبوک اردشیر
  
تا زمانی که شاه و شیخ... به لجن پراکنی حزب توده ایران مشغولند ، من توده ای خواهم ماند.
اردشیر

میم

اردشیر دلیل درونی ـ ماهوی ندارد؟
دلیل مثلا از مد افتاده طبقاتی، دادجوئی، داد پروری؟
سمتگیری ایدئولوژیکی اردشیر فقط بوسیله عوامل خارجی تعیین می شود؟

سیمین

همین دو روز پیش با دوستان فرانسوی که بحث می کردیم در مورد حزب و تاریخچه آن بعد یکی شان از من پرسید چرا طرفدار حزب هستی؟
گفتم اول برای تحلیل های درست از شرایط
و بعد بخاطر داشتن دشمنان تاریخی که شما یاد کردید.
البته اشتباهات تاکتیکی هم بوده
اما من فکر می کنم برای کسی که ضد سیستم سرمایه داری است دشمنانی که شما یاد کردید و مزدوران آنها بهترین وجه اعتباربرای یک حزب هستند.

میم

عجب توده ای هائی!
 اگر تحلیل های حزب به هر دلیلی درست نباشند، چی؟
اشتباهات تاکتیکی دیگر چه صیغه ای است و دلیل شان چی بوده، اگر تحلیل های غلط نبوده اند؟

سیمین

شما فکر می کنم به دشمنان ما حسادت می کنید؟
یک حزب سیاسی که ۷۴ سال عمر دارد اشتباه را در کل آن می بایست دید، اینطور نیست که بگوئیم که مثلأ یک زن یا مرد ۷۴ ساله هیچوقت اشتباه نکرده، بلکه در کل می سنجیم در رابطه با نیرو و سرمایه ای که استبداد و امپریالیسم گذاشته اند برای مبارزه و توطئه ریزی و اعمال نفوذ و نفوذی و غیره.

میم

·        منظور از حسادت به دشمنان دیگر چیست؟

1
·         شما می گویید که به فرانسوی ها گفته اید که دلیل توده ای بودن تان، «اول برای تحلیل های درست از شرایط و بعد بخاطر داشتن دشمنان تاریخی» بوده است.

2
·        مطمئن  اید که فرانسوی ها به طرز استدلال تان در ته دل و یا در پشت سرتان  نخندیده اند؟

3

·        ماهیت حزب توده را نامش فریاد می کشد و پیشاپیش برای هر توده ای، معیار عینی تعیین می کند:
·        کسی عضو حزب توده می شود که «سگ توده» (ستارخان) باشد.
·        معنی سگ را اگر ندانستید از پروین اعتصامی بپرسید.

4
·        توده ای شدن به دلیل «تحلیل» درست و یا غلط حزب یعنی برگزیدن معیار سوبژکتیف برای سمتگیری سیاسی و یا طبقاتی خود.

الف
·        این بلحاظ جهان بینی، یعنی طرفداری از ایدئالیسم که برای مبارزه بر ضد آن و برای دفاع از ضد آن (ماتریالیسم) هزاران توده ای از ارانی  تا شهبازی جان باخته اند.

ب
·        این بلحاظ معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) یعنی سوبژکتیویسم معرفتی که بدترین دشمنان حزب توده از شوپنهاور و نیچه تا بدل ها و بدیل های وطنی شان تأسیس و نمایندگی کرده اند و می کنند. 

5
·        توده ای شدن به خاطر خصومت دیگری با آن، در بهترین حالت حاکی از نداشتن معیار ماهوی و طبقاتی است:

الف
·        فرض کنیم به هر دلیلی «دشمنان تاریخی» در ایران مثلا بقایای باند عبدالکریم، خاندان پهلوی و یا موسوی، کوسه رفسنجانی و یا بورژوازی بختیاری، انگلیسی و فرانسوی و امریکائی و آلمانی در رثای سران حزب توده مقاله بنویسند.
·        همانطور که بعضی ها نوشته اند.
·        آنگاه قاعدتا باید سیمین و اردشیر سنگر حزب توده را ترک کنند و به سنگر مثلا فئودالی و یا بورژوائی وارد شوند.           

سیمین

بحث دشمنانِ طبقاتی هر گروه سیاسی خیلی اوبژکتیو نمی دانم سوبژکتیویته آن در کجاست؟

میم

سوبژکتیف یعنی تحلیل حزب معیار قرار داده شود.
اوبژکتیف یعنی ماهیت طبقاتی و یا توده ای حزب معیار قرار داده شود.

رضا

انها دستگیری و اعترافات رهبران و اعضای پر افتخار حزب توده ایران زیر شکنجه را تعریف و تمجید کردند
ولی حزب توده ایران اعترافات این آقایان با توسل به زور توسط شکنجه گران ولائی را محکوم نمود.

میم

·        این چیزها اصلا اهمیت ندارند.

1
·        کسی که بر اساس شوهای تلویزیونی، توبه ها، توبه نامه ها و اعترافات زجر دیده ها سمتگیری کند، چه بستاید و چه توجیه و یا تقبیح کند، ترحم انگیز است.

2
·        این چیزها از ساده لوحی مهیب حکایت دارند.

3

·        مگر شکستن زیر شکنجه ننگ است؟
·        مبارز انقلابی آدم است و نه ماشین.
·        صخره  و سنگ هم حتی زیر فشار پودر می شوند، چه برسد به انسان عصب مند و حساس.

4
·        بد بخت جامعه ای که از بهترین خدمه خود، حداکثر توان بشری و ماکسیمم ایثار را می طلبد و آنها را بر سر دو راهی مرگ و یا رسوائی قرار می دهد.
·        تف بر این جامعه بی شعور و بی رحم!

·        این معیارهای آنتی هومانیستی و غیر عادی و ایراسیونالیستی، میراث فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و فئودالی اند.
·        اصلا معاصر نیستند.
·        ملل متمدن از این انتظارات ایراسیونالیستی (خردستیز)  از اعضای جامعه خود و دیگران هرگز نداشته اند و ندارند.

5
·        بدین طریق و ترفند هر کس که دست به سیاه و سفید نزند و بسته به جهت وزش باد سمتگیری کند، هم از نعمت زندگی آسوده و راحت برخوردار خواهد بود و هم از عزت شخصی و شخصیتی

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر