۱۳۹۰ بهمن ۱۷, دوشنبه

مونیسم (یکتاگرائی)

مونیسم
پروفسور مانفرد بور
برگردان شین میم شین

• مونیسم (یکتاگرائی) در واقع به آموزش وحدت اطلاق می شود.
• ضد مونیسم را دوئالیسم (ثنویت، دوگرائی) تشکیل می دهد.

• مونیسم عنوانی است برای طبقه ای از جهان بینی ها که به وحدت جهان اعتقاد دارند.
• عنوان «مونیسم»، همانند عنوان دوئالیسم و پلورالیسم (چندیت، چندگرائی) شاخص جریانات اصلی فلسفی نیستند، بلکه فقط موضعگیری هر فلسفه نسبت به مسئله وحدت جهان را بیان می دارند.
• بنابرین مونیستی نامیدن یک فلسفه نمی تواند روشن کند که آن فلسفه به مسئله اساسی فلسفه پاسخ ماتریالیستی می دهد و یا ایدئالیستی، آن فلسفه به جریان اصلی ماتریالیسم تعلق دارد و یا به جریان اصلی ایدئالیسم.

• بنابرین عنوان «مونیسم» برای تعیین روشن کیفیت محتوای جهان بینانه یک فلسفه نه کافی و نه قطعی است و لذا بهتر است که مورد صرفنظر قرار گیرد.

• باید میان مونیسم ماتریالیستی و مونیسم ایدئالیستی تفاوت قائل شد:


الف
مونیسم ماتریالیستی

• مونیسم ماتریالیستی، وحدت جهان را در مادیت آن می داند.

ب
مونیسم ایدئالیستی

• مونیسم ایدئالیستی ـ بر عکس ـ وحدت جهان را در روحیت (ایدئالیته) (خدا، روح جهانی، اصل روحی بطورکلی) آن می داند.

کریستیان ولف (1679 ـ 1754)
عالم یونیورسال، ریاضی دان، فیلسوف آلمانی
همراه با لایب نیتس و کانت مهمترین نماینده روشنگری
نماینده حقوق طبیعی
بنیانگذار بسیاری از مفاهیم مهم (شعور، معنی، درخود، دقت)
مؤثر در قانونگزاری پروس
مؤلف آثار بیشمار

• عنوان مونیسم را کریستیان ولف برای اولین بار برای مشخص کردن فلسفه هائی بکار برد که برای توضیح جهان از یک جوهر اساسی (ماده، روح) استفاده می کردند.
• عنوان «مونیسم» در نیمه دوم قرن نوزدهم محتوای معنوی کنونی خود را پیدا کرد.
• عنوان «مونیسم» در حال حاضر برای نامیدن فلسفه هائی بکار می رود که وحدت جهان را بمثابه تعین اساسی واقعیت قبول دارند و کثرت آن را ناشی ازاین وحدت می دانند و یا از این وحدت استخراج می کنند.
• عنوان مونیسم به این معنی وارد ادبیات فلسفی شده است.

• در ادبیات فلسفی بورژوائی، علاوه بر این تفاوت گذاری میان مونیسم ماتریالیستی و ایدئالیستی، تفاوت گذاری دیگری نیز رایج است که به قصد پرده پوشی تضاد میان ماتریالیسم و ایدئالیسم صورت می گیرد.
• این چندمعنائی مونیسم نه فقط علامت برخورد دلبخواهی بدان است، بلکه علاوه بر این حاکی از آن است که مونیسم را بمثابه یک اصل گاه به سبب قبول انگیزه های مذهبی و گاه در فرم های لائیک (غیرمذهبی) جهان بینی های مربوطه، نمی توان در قبال ماتریالیسم دیالک تیکی و در خارج از آن بطور پیگیر و قطعی حفظ کرد.

تفاوتگذاری میان مونیسم ها

• میان مونیسم های مختلف به طرق زیر تفاوت گذاری می شود:

I
مونیسم متافیزیکی

الف

• یکی از فرم های مونیسم باصطلاح متافیزیکی به وحدت روح و طبیعت باور دارد:
• باورمندی به وحدت روح و طبیعت در فرم های مختلف ایدئالیسم عینی به چشم می خورد.

ب

• یکی دیگر از فرم های مونیسم باصطلاح متافیزیکی به وحدت خدا و طبیعت باور دارد:
• باورمندی به وحدت خدا و طبیعت در فرم های مختلف پانته ئیسم به چشم می خورد.

• مراجعه کنید به ایدئالیسم عینی، پانته ئیسم

ت

• یکی دیگر از فرم های مونیسم باصطلاح متافیزیکی خدا را بمثابه علت نهائی (علت العلل) همه حوادث جهان می داند:
• ته ئیسم (خداشناسی)
II
مونیسم مبتنی بر علوم طبیعی

• مونیسم مبتنی بر علوم طبیعی وحدت جهان را بر مبنای مطلق کردن جنبه ای از ماده، مثلا انرژی اثبات می کند:
• انرژتیک

III
مونیسم معرفتی ـ نظری

• مونیسم باصطلاح معرفتی ـ نظری چنان به انطباق اوبژکتیف ـ سوبژکتیف (عینی و ذهنی) ، جسمی ـ روانی، ماهیت ـ پدیده می پردازد که یکی در دیگری منحل می شود و استقلال نسبی خود را از دست می دهد:

الف

• مونیسم معرفتی ـ نظری در ایدئالیسم ذهنی، مثلا در امپیریوکریتیسیسم:
• جهان خارج در من و ماده در احساس منحل می شوند.

ب

• مونیسم معرفتی ـ نظری در ایدئالیسم ذهنی، مثلا در فلسفه ایماننس:
• جهان خارج در من و ماده در احساس منحل می شوند.

• مونیسم های نارسای دیگری نیز وجود دارند که بشرح زیرند:

1

• مونیسم تفکر که منظور از آن سیستم های مختلف ایدئالیسم عینی است.

2

• مونیسم شعور که منظور از آن، سیستم های مختلف ایدئالیسم ذهنی است.

3

• مونیسم حیات که منظور ویتالیسم است.

• مراجعه کنید به ویتالیسم
4

• مونیسم پیوندهای انتزاعی و یا مونیسم لوژیستیستی (منطقگرایانه) که منظور از آن، مکتب ماربورگی نئوکانتیانیسم است.

• مراجعه کنید به کانتیانیسم و نئوکانتیانیسم

• و غیره.

• بارزترین نوع مونیسم ایدئالیستی را فلسفه هگل تشکیل می داد.
• در فلسفه هگل، کثرت جهان در روح مطلق ـ بمثابه مظهر ایده ای کل جهان ـ به وحدت می رسد.

IV
مونیسم ماتریالیستی

• کلیه فلسفه های ماتریالیستی و یا متمایل به ماتریالیسم ماهیتا مونیستی اند:
• آنها همه به نحوی از انحا از وحدت مادی جهان آغاز به حرکت می کنند و کثرت جهان را به وحدت مادی جهان نسبت می دهند.

• فلسفه های مونیستی ـ ماتریالیستی کم و بیش پیگیر به شرح زیر بوده اند:

1

اپیکور (341 ـ 271 ق. م)
از فلاسفه یونان باستان
مؤسس مکتب اپیکوریسم

• آموزش های دمکریت و اپیکور
2

جوردانو برونو (1548 ـ 1600)
فیلسوف، شاعر و کشیش انقلابی و پرشور ایتالیائی
که از سوی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک به مرگ در تل آتش محکوم شد.

• سیستم های پانته ئیستی عصر جدید، بویژه سیستم فلسفی برونو و اسپینوزا

3

• آموزش های ماتریالیسم فرانسوی در قرن هجدهم

4

• مونیسم ماتریالیستی بالاخره در ماتریالیسم دیالک تیکی از ناپیگیری های خود آزاد می شود:
• ماتریالیسم دیالک تیکی وحدت جهان را بطور صریح و روشن و مستقیم از مادیت آن ناشی می داند.

• آموزش ماتریالیستی مبتنی بر علوم طبیعی هه کل را می توان مونیسم به معنی محدود کلمه نامید که وحدت جهان را از «وحدت کیهانی» استخراج می کند.

• مراجعه کنید به جهان بینی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

۲ نظر: